جواب شبهات در مسائل زنده روز

طلاق:

طلاق:

امروزه کسی باقی‌ نمانده که در تأثیر طلاق و نیاز زوجین به آن در هنگام بروز اختلاف شدید و غیر قابل سازش و پس از تلاش‌های بسیار برای ایجاد توافق میان آن‌ها شکی داشته باشد.

این از افتخارات و ارزش‌های اسلام است که طلاق را تشریع نمود و جزئیات احکام آن را بیان نمود و به افراد فرصت داده که پس از طلاق‌های سه‌گانه جدا از هم، دو باره به زندگی مشترک باز گردند و میان هر طلاق مدتی را به عنوان عده قرار داده و جزئیات آن را در احکام شرعی بیان نموده است. در واقع از توان بشر خارج است که چنین برنامه‌ای را پایه‌ریزی کند به طوری که شامل احکام و حکمت‌های آن باشد و طبیعت بشری و روابط میان زوجین را در زندگی خانوادگی و روابط اجتماعی در نظر گیرد.

تمام قوانین متمدن بشری در عصر حاضر، طلاق را پذیرفته‌اند. بر خلاف نظر مسیحیت تحریف شده که می‌پندارند، ازدواج در آسمان پیوند یافت و جدائی هم فقط در آسمان امکان‌پذیر است.

البته ما منکر این نیستیم که در برخی موارد در اجرای طلاق اشتباهاتی از جانب برخی زوجها روی می‌دهد، مخصوصاً در جوامعی که جهل و بی‌سوادی بر آن حاکم است، اما شایسته نیست که برخی اشکالات اجرایی [و سلیقه‌ای] اصل نظام و قوانین و احکام را زیر سؤال برد. آیا نمی‌بینی که در نظام دنیایی مردم، افراد بیماری وجود دارند که پزشک مقدار معینی از دارو را در اوقاتی مشخص برای آن‌ها تجویز می‌کند، اما آن‌ها از آن دستور پیروی نمی‌کنند و به شیوه نادرست آن را استعمال می‌کنند. در چنین حالتی مسئولیت کامل نتیجه بر عهده خود مریض می‌باشد، البته اگر عاقل و رشد یافته باشد.

اما اینکه در سؤالات گفته شده که در اسلام جایز است که مرد بدون هیچ توجیهی از زن خود جدا شود و او را طلاق دهد و برای اینکار مؤاخذه نمی‌شود، چنین سخنی نادرست است و در اسلام هیچ جایگاهی ندارد و اگر زن از جانب شوهر خود رفتاری خشونت آمیز یا بی‌میلی مشاهده کند می‌تواند مستقیماً و با آرامش یا از هر طریق دیگری که زندگی مشترک محفوظ بماند به حل مشکل بپردازد یا اینکه در صورت مؤثر نبودن هیچ‌کدام از این راه‌ها به دادگاه مراجعه کند و اگر قاضی تشخیص دهد که حق به جانب زن است، حکم به فسخ نکاح و جدایی میان آن‌ها می‌نماید هرچند که شوهر به جدایی راضی نباشد.