خلافت ابوبکر س
در زمانی که مردم با ابوبکر سبرای خلافت بیعت کردند امور مسلمانان از جنبههای گوناگون پریشان بود. چرا که از سویی رسول خدا جرحلت نموده، از دیگر سو برخی از قبیلههای عرب از دین برگشته بودند و برخی دیگر حاضر به پذیرش فرمان کسی دیگر پس از پیامبر جنبودند و همچنین اینکه رومیها برای جنگ با مسلمانان آماده شده بودند و لشکر اسامه سکه پیامبر خدا جپیش از وفاتش آن را برای رویارویی با لشکر روم آماده نموده بود؛ در کنار دروازههای مدینه منتظر رسیدن فرمان حرکت بود، ابوبکر س[با وجود چنین مشکلاتی] خلافت را بعهده گرفته و آن را بهتر از هر کسی در طول تاریخ، اداره نمود.
در جنگهایی که با از دین برگشتگان انجام داد همانند کسی که با تدبیر و دور اندیشی بخواهد خارج شدگان از فرمان خدا و رسولش را برای همیشه ادب نماید، ایستادگی و مقاومت نمود؛ و به لشکر اسامه سبرای جنگ با رومیان فرمان حرکت صادر کرد.
او پس از آنکه خلیفه شد؛ خطبهای برای مسلمانان ایراد نمود که در آن فرمود: «همانا من خلیفۀ شما شدهام در حالی که بهتر از شما نیستم پس اگر کار خوبی کردم یاریم دهید و اگر به خطا رفتم مرا به راه راست هدایت کنید، صداقت امانت و دروغ خیانت است، و آنکه شما ضعیفش میپندارید از نظر من قوی است تا آن که حق او را باز پس گیرم و آنکه نزد شما قوی است در نظر من ضعیف و ناتوان است تا حق (دیگران) را از او باز پس ستانم».
آری، ابوبکر در ایمان به خدا و پیامبرش جصادق بود و جان و مال خویش را در راه خدا قربانی نمود و به هنگام سختیها، خردمندی بزرگ و دور اندیش بود.
بسیار فروتن و پاک دامن، و نسبت به مردم نرم خو و مهربان بود و هرگز برایشان سختگیری نمیکرد. ابوبکر صدیق سدر حالی وفات فرمود که کالا و ثروتی از خود به جای نگذاشت، و پیش از وفاتش وصیت نمود که عمر فاروق سبعد از او خلافت و جانشینی پیامبر جرا بعهده گیرد.