زندگانی حضرت محمدصلی الله علیه وسلم و خلفای راشدین

فهرست کتاب

غزوه‌ی احزاب

غزوه‌ی احزاب

نام دیگر آن غزوه‌ی خندق است، این غزوه در ماه شوال سال پنجم هجری انجام شد زیرا هنگامی که بنی نضیر مدینه را ترک کردند بعضی از رئیسان آنها به مکه رفتند و طایفه‌ی قریش را برای جنگ با پیامبر جدعوت کردند رؤسای یهود نیز به منطقه‌ی غطفان رفتند و طایفه‌های بنی خزاره، بنی مره و اشجع را برای جنگ با مسلمانان دعوت کردند و آنها نیز پذیرفتند و همه به طرف مدینه حرکت کردند هنگامی که به پیامبر جخبر رسید که همه‌ی طایفه‌های یهود به اتفاق قریش برای جنگ با مسلمانان به مدینه حرکت کرده‌اند آن حضرت جنیز در خصوص دفاع از شهر مدینه با اصحابش شمشورت نمودند. سلمان فارسی سپیشنهاد نمود که در کنار مدینه خندق بزرگی کنده شود پیامبر جپیشنهاد سلمان را قبول کرد و دستور داد تا در اطراف شهر خندقی کنده شود و شخصا آن حضرت نیز به همراه یارانش مشغول کندن خندق شد؛ وقتی که قریش و هم پیمانانشان به مدینه رسیدند و خندق را دیدند همه متحیر شدند زیرا پیش از آن، کندن خندق در میان عرب‌ها رسم نبود و آنان با خندق آشنایی نداشتند.

تعداد لشکر کافران در این جنگ ده هزار و لشکر مسلمانان سه هزار نفر بود. با عبور بعضی از اسب سواران مشرک در جاهای تنگ خندق شروع شد اما مسلمان فوری آنان را کشتند سپس شخصی بنام نعیم بن مسعود بن عامر خدمت پیامبر جآمد و اعلام کرد که مسلمان شده است ولی طایفه‌ی او هنوز خبر ندارند، گفت: من دوست طایفه‌ی بنی قریظه هستم و آنها به من اطمینان دارند، پس ای رسول خدا، هر دستوری که لازم است بفرمائید تا اجرا کنم پیامبر جفرمود: تو فقط یک نفر هستی پس از ما کنار گیر! و با حیله و فریب به ما کمک کن زیرا جنگ سیاست و فریب است، نعیم با سیاست میان قریش و هم پیمانانشان تفرقه انداخت، و خداوند نیز در شبی بارانی و سرد باد شدیدی را برای دشمنان فرستاد به طوری که چادرهایشان را زیر و رو کرد و دیک‌های آنان را واژگون نمود دل‌هایشان پر از ترس و وحشت شد و در همان شب فرار کردند صبح زود مسلمانان کسی از دشمنان را ندیدند.