زیارت قبر از دیدگاه قرآن

وسیله و بهانۀ حب اهل بیتش

وسیله و بهانۀ حب اهل بیتش

شیعه حب اهل بیت را بهانه و ذریعه ای برای زیارت قبور آن‌ها و انجام اعمال شرک آمیز قرار داده‌اند و در این شکی نیست که بسیاری از عوام شیعه به سبب حب و عاطفه ای که در دل نسبت به اهل بیتشدارند به زیارت قبور آن‌ها می‌روند و معتقدند که این عمل آن‌ها تعبیری صحیح از حب آن‌ها به اهل بیتشاست و این عمل آن‌ها را به اللهأنزدیک ساخته و سبب حصول خیر و برکت فراوان برای آن‌ها می‌شود و اجر و پاداش عظیم نصیب آن‌ها می‌گردد!!.

در اینجا سؤال مهمی مطرح می‌شود و آن اینکه هدف از محبت اهل بیت چیست؟

آیا می‌خواهید که طرف مقابل نیز شما را دوست بدارند همانطور که شما آن‌ها را دوست می‌دارید؟ ویا فقط هدف شما محبت یکجانبه به اهل بیت علیهم السلام می‌باشد؟

یا هدفی بالاتر از این هم وجود دارد و آن اینکه اهل بیت هم شما را دوست بدارند؟ و چه زیباست که محبت دوطرفه باشد و به سبب این محبت متبادل الله ذوالجلال نیز ما و شما را دوست بدارد.

بدون شک جواب هر مسلمان عاقل و مؤمن این خواهد بود که هدف اصلی ما محبت اللهأو سپس محبت متبادل با اهل بیت علیهم السلام می‌باشد چنانکه در قرآن کریم فرموده است: ﴿يُحِبُّهُمۡ وَيُحِبُّونَهُ[المائدة:۵۴].

«آنان را دوست مى‏دارد و [آنان نیز] او را دوست مى‏دارند».

و محبت ذات اقدس الهی وقتی حاصل می‌شود که دیگران را نیز فقط به خاطر او تعالی دوست بداریم و ثانیاً محبت ما نسبت به غیر الله مقید به شریعتی باشد که بر رسول اللهصنازل گردیده است و هر محبتی که بر خواسته از عواطف و احساسات و بدون درنظر گرفتن رضای باری تعالی باشد پوچ و بی معنی بوده و مورد قبول درگاه حق نمی‌گردد.

نخستین نشانۀ اینگونه محبت های احمقانه و جاهلانه خارج بودن و خارج شدن از قیود شریعت و احکام الهی می‌باشد. و به جرأت می‌توان گفت که اینگونه محبت ها، عاطفی و بدور از حقیقت است و این در حالتی است که شخص، کسی را به خاطر حاجتی که در نفس خود احساس می‌کند و به خاطر هوای و هوسش دوست می‌دارد، مانند نصارا (مسیحی ها) که ادعای دوستی سیدنا عیسی÷را می‌کنند ولی در حقیقت آن‌ها نفس خود را می‌پرستند و دوست می‌دارند زیرا از هوی و هوس خود پیروی می‌کنند، مگر همین نصارا (مسیحیان) نبودند که از پیامبر بزرگ الهی عیسی÷که رسول و بندۀ اللهأمی‌باشد، خدای ساختگی درست کردند و گاهی هم به او نسبت پسر خدا را دادند!! ﴿سُبۡحَٰنَهُۥ وَتَعَٰلَىٰ عَمَّا يَصِفُونَ ١٠٠«او تعالى پاک و از آنچه وصف مى‏کنند، بسى برتر است».

و در همۀ این اعمال کفری، آیا از انجیل و عیسی÷پیروی نمودند؟ یا از شیطان و هوای نفس خودشان؟ چنانکه اللهأمی‌فرماید:

﴿أَفَرَءَيۡتَ مَنِ ٱتَّخَذَ إِلَٰهَهُۥ هَوَىٰهُ وَأَضَلَّهُ ٱللَّهُ عَلَىٰ عِلۡمٖ وَخَتَمَ عَلَىٰ سَمۡعِهِۦ وَقَلۡبِهِۦ وَجَعَلَ عَلَىٰ بَصَرِهِۦ غِشَٰوَةٗ فَمَن يَهۡدِيهِ مِنۢ بَعۡدِ ٱللَّهِۚ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ ٢٣[الجاثیة: ۲۳].

«آیا دیده‏اى کسى را که خواسته [هاى نفسانى‏] اش را معبود خود گرفت و الله با وجود دانش او را گمراه ساخته و بر گوش و دل او مهر نهاد و بر دیده‏اش پرده قرار داد؟ پس چه کسى پس از الله او را هدایت کند؟ آیا پند نمى‏گیرید؟».

بهمین دلیل کسانی که از هوی و هوس پیروی می‌نمایند مقید به پیروی اللهأو رسول اللهصنیستند و از شریعت الهی و سنت نبوی فرمانبرداری نمی‌کنند و خود را مقید به قوانین شریعت نمی‌دانند ولوکه در آن رضایت باری تعالی باشد. واین نکته همان سر عدم قبولی اینگونه محبت ها می‌باشد. زیرا اللهأبیان می‌دارد که آن‌ها در ادعای خود دروغ گفته‌اند و اگر در آنچه می‌گویند صادق می‌بودند از الله و رسول وی پیروی می‌کردند و خود را مقید به شریعت اسلام می‌دانستند، شریعتی که توسط کتاب الله و سنت رسول اللهصبرای مسلمانان وضع شده است.

﴿قُلۡ إِن كُنتُمۡ تُحِبُّونَ ٱللَّهَ فَٱتَّبِعُونِي يُحۡبِبۡكُمُ ٱللَّهُ وَيَغۡفِرۡ لَكُمۡ ذُنُوبَكُمۡۚ وَٱللَّهُ غَفُورٞ رَّحِيمٞ ٣١[آل عمران: ۳۱].

«بگو: اگر الله را دوست مى‏دارید، از من پیروى کنید تا الله شما را دوست بدارد و گناهان شما را برایتان بیامرزد و الله آمرزندۀ مهربان است».

﴿قُلۡ أَطِيعُواْ ٱللَّهَ وَٱلرَّسُولَۖ فَإِن تَوَلَّوۡاْ فَإِنَّ ٱللَّهَ لَا يُحِبُّ ٱلۡكَٰفِرِينَ ٣٢[آل‌عمران: ۳۱].

«بگو: از الله و رسول [او] فرمان برید. و اگر روى گردانند [بدانند که‏] الله کافران را دوست ندارد».

پس سخن کوتاه اینکه هر انسانی که ادعای محبت اللهأو رسولصو اهل بیت و صحابهشرا نماید و سپس از آن‌ها پیروی نکند در گفتار خود دروغگو می‌باشد و تا هنگامی که خود را مطابق دستورات الهی آماده نسازد، در حبی که ادعا نموده صادق نیست زیرا شرط این است که: ﴿فَٱتَّبِعُونِي يُحۡبِبۡكُمُ ٱللَّهُ«از من پیروى کنید تا الله شما را دوست بدارد».

پس در محبت پیروی شرط اساسی و اهم می‌باشد.