دام پنجم؛ مشغول کردن به مباحات
دام پنجم فکر میکنید چه باشد، دقت بفرمائید که شیطان هنوز مأیوس نشده است. دام پنجم: انسانها و بندگان را در کارهای جایز و مباح مبتلا میکند. در شریعت جایز است، ولی آنقدر مشغولش میکند در مباح و جایز که عبادت بزرگ از دستش فوت شود، کارهای بزرگ از دستش فوت شود. کار خودش جایز است و مشکلی ندارد. اینجا انسان در شک میافتد و گول میخورد، میرود فتوی میگیرد، مفتی میگوید: بله این جایز است، میآید فتوی را به سینه میزند میگوید، جایز است، چه کسی گفته ناجایز است. ولی این جایز کمکم منجر میشود به ناجایز، به حرام.
انسان بزرگی، شیطان را در صورت ظاهری دید، گفت: تو تا حال از من هم سهمی گرفتهای؟ گفت: بله، یکبار. گفت: کجا بود؟ شیطان گفت: یک روزی تو گرسنه بودی، غذایی برایت آوردند. من خیلی آن غذا را لذیذ جلوه دادم. تو خوردی. گفتی حلال است. جسمت سنگین شد نماز تهجدت فوت شد. من آنجا کارم را کردم. تو نفهمیدی که من آمدم و دارم القاء میکنم که بخور، بخور.
میگوید: خانه بساز، بساز. چه کسی گفته خانه ساختن ناجائز است، اوّل خانه ساختی، اسیر خانه شدی، بعد برای اینکه این خانه را طبق مدل فلان بسازی دچار حرام میشوی، برو دنبال این حرام و آن حرام، بالاخره گاهی این شیطان آبروی شما را میبرد، و گاهی مال شما را ضربه میزند، گاهی جان شما را آسیب میرساند. یعنی به مباحات مشغول میکند، تا محروم کند از طاعات.
از صبح تا شب هم بخوری اشکال ندارد، هیچ مفتیای نمیگوید ناجایز است، ولی شما را مشغول کرد از طاعات. با کارهای مباح شما را فریب داد.