احکام مسابقه و تیراندازی
در این باب احکام اسبدوانی و تیراندازی بیان میشود.
اولین کسی که این مبحث را در فقه داخل نمود تا بابی از ابواب فقه باشد، امام شافعی/بود. او تیراندازی ماهر بود. از ده تیر نُه تای آن را به هدف میزد. تیر دهمی را هم به عمد به خطا میزد، تا مورد حسد قرار نگیرد. در روز احد رسول الله جهزار تیر را یکی پس از دیگری به دست سعد میرسانید و میفرمود «ارْمِ فِدَاكَ أَبِي وَأُمِّي»: به کافران تیر بینداز. پدر و مادرم فدایت. در حدیثی که نزد اصحاب السنن آمده رسول الله جفرمود: «ارْمُوا وَارْكَبُوا، وَأَنْ تَرْمُوا أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ أَنْ تَرْكَبُوا»: تیراندازی بیاموزید و اسبسواری را فراگیرید و تیراندازی از اسبسواری برایتان بهتر است.
در اهمیت تیراندازی فرمودهی خاتم النبیین صلی الله علی وآله وصحبه اجمعین کافی است: «مَنْ تَعَلَّمَ الرَّمْيَ ثُمَّ تَرَكَهُ فَلَيْسَ مِنَّا او فَقَدْ عَصى». رواه مسلم فی صحیحه: «کسی که تیراندازی را آموخت و آن را کنار نهاد از ما مسلمانان نیست، یا عاصی و نافرمان شده است» امروز سلاحهای جنگی همه از انواع تیراندازی است.
يصح السبق على خيل وابل وفيلة وبغال وحمير، وعلى سهام ورماح واحجار وعلى كل آلة للحرب:
مسابقه بر اسبدوانی، شتردوانی، فیلدوانی، استردوانی، الاغدوانی، ماشینرانی، تیراندازی، نیزهافکنی، سنگاندازی و بر همه انواع وسایل جنگی مثل توپ، موشک، تفنگ، پیشتو و غیرها درست است. مسابقه با ماشین، هواپیما و آنچه در جنگ به کار میآید، مسابقه بر همهی اینها روا است و هرچه در انواع آنها پیشرفت بهتر به دست آید بهتر است. در حدیث صحیح آمده است که رسول الله جفرمود: «لَا سَبَقَ إِلَّا فِي نَصِلٍ أَوْ حَافِرٍ أَوْ خُفٍّ»رواه الشافعی وغیره وصححه ابن حبان: «مسابقه نیست مگر در تیر، شتر و حیوانات سمّدار مثل اسب، استر و مانندشان».
وسایل جنگی بر اینها قیاس شدهاند. اما آنچه در جنگ به کار نمیآید مثل مسابقه بر پرواز دادن پرنده، بازی فوتبال، همچنین مسابقه کُشتیگیری و شنا – که فراگیری آن شایسته همه افراد است – مسابقه قایقرانی، مسابقهی دو و مسابقهی شطرنج مشروط بر اینکه اینها بدون عوض باشد.
ويجوز اخذ العوض على الرمي والخيل في المسابقة فيهما من الامام وغيره ولو من احد المتسابقين:
گرفتن جایزه در مسابقهی تیراندازی و اسبدوانی جایز است، در صورتی که امام جایزه بدهد و بگوید از بین شما هرکدام بیشتر تیر به هدف زد من این قدر جایزه به او میدهم، یا هرکدام از شما در اسبدوانی پیش افتاد به او جایزه میدهم، یا شخص خیّر دیگری همین را بگوید که هر کسی صد در صد تیر را به هدف رسانید و یا هرکدام بر اسب یا بر ماشین یا بر هواپیما از باقی برد به او این قدر جایزه میدهم؛ حتی از یکی از دو نفر مسابقهدهنده هم درست است که بگوید اگر تو جلو افتادی در تیراندازی یا اسبدوانی این قدر به تو میپردازم و اگر خودم جلو افتادم مالِ خودم. برای اینکه اسلام میخواهد همه افراد آن مرد میدان و جنگاور سلحشور باشند، نه اینکه مثل زنان، خوشگذران و راحتطلب و ناتوان باشند.
فان اخراج كل منهما مالا لـم يجز الا بمحلل كفو لهما ومركوبه كفو لمركوبيهما.
اگر هرکدام از دو نفر مسابقه جایزه تعیین کرد به این صورت که مثلاً میان زید و عمرو مسابقه بود و هرکدام گفتند هزار تومان میدهیم. این درست نیست و حکم قمار را دارد، مگر اینکه شخص سومی میانشان داخل شود و خودش همتای آن دو باشد و سواریش همتای سواری آن دو باشد که در این حال اگر این شخص سوم بر هردو جلو افتاد وجه هردو را میگیرد، یا آنکه آن دو نفری که وجه نهادهاند از او جلو افتادند و با هم به خط پایان رسیدند هیچکدامشان چیزی نمیبرد، یا اینکه این شخص سوم با یکی از آن دو نفر جلو افتادند، آن کسی که جلو افتاده مبلغ او مال خودش میباشد و وجه دیگری که عقب افتاده برای دیگری یعنی شخص سوم است. در صورتی که شخص سوم میان آن دو بود که به این صورت که مثلاً یکی از آن دو اول آمد بعد شخص سوم آمد، بعد دیگری، یا اینکه آن دو از شخص سوم جلو افتادند و به ترتیب آمدند یا اینکه یکی از آن دو از شخص سوم سبقت جست و شخص سوم همراه کسی که به دنبال افتاده آمده که وجه یکی از آن دو که به دنبال افتاده برای اولی از آن دو میباشد.
فان سبقهما اخذ المالين او سبقاه وجاءا معا او لم يسبق احد فلا شي لاحد منهم او جاء مع احدهما فمـال هذا لنفسه ومال المتأخر للمحلل والذي معه والا فمـال المتأخر للاول:
شرح این قسمت گذشت.
ويشترط للسبق شروط: منها علم مبدا وعلم غاية وعلم عوض فان اخذ به رهن او ضمين جاز:
درستبودن مسابقهی اسبدوانی و تیراندازی مشروط به چند شرط است: اینکه مبدأ مشخص باشد. مثلاً در اسبدوانی بدانند از کجا اسبدوانی را شروع میکنند و در تیراندازی از کجا تیر میاندازد، و اینکه خط پایانِ اسبدوانی معلوم باشد؛ یعنی بدانند خط پایان به کجا منتهی میشود که با دانستن نقطهی شروع و خط پایان مسافت اسبدوانی معلوم میشود، در تیراندازی هم باید ابتدا و انتهای تیراندازی معلوم باشد، برای اینکه هر نوع وسیلهی تیراندازی برای مسافت مخصوصی است. عوض و جایزهی کسی که برنده است هم معلوم باشد. اگر به جای جایزه رهن نهاده شود یا ضامنی قرار داده شود هم درست است. اگر مسابقه با وسایلی صورت میگیرد که به حسب اشخاص فرق میکند باید در مسابقه در نظر بگیرند که معلوم باشند مثل سنگاندازی که یک نفر ممکن است تا یک میل سنگ او برود و دیگری صد متر سنگ او نرسد.
ومنها كونه بين اثنين فاكثر فلو قال ارم عشرة عني وعشرة عنك فان كان صوابك في عشرتك اكثر فلك على كذا لم يجز:
از شروط مسابقه این است که میان دو شخص یا بیشتر صورت بگیرد. بنابراین اگر به کسی گفت ده تیر از طرف من بینداز و ده تیر از طرف خودت بینداز اگر ده تیر که از طرف خودت میاندازی بیشتر به هدف اصابت کرد من هزار تومان به تو میدهم. این مسابقه درست نیست. برای اینکه مثل این است که شخص با خودش مسابقه دهد.
ويجوز جعل بعض المال لتالي السابق ولغيره بشرط نقص الاخر وعدم زيادة غيره على من قبله:
بشخی از مال که برای برنده در نظر گرفته شده، درست است که به نفر دوم و سومی داده شود به شرط اینکه جایزهی کسی که در آخر است از قبلی کمتر باشد مثلاً شخص خیّری گفت شما سه نفر زید، عمرو و بکر مسابقه بدهید، به هریک از شما که اول شد هزار تومان میدهم، به نفر دوم نهصد تومان میدهم، به آخری هشتصد تومان میدهم. زید اول شد و ۱۰۰۰ تومان گرفت. عمرو دومشد و ۹۰۰ تومان گرفت، بکر سوم شد و ۸۰۰ تومان گرفت. اکنون بکر که آخر شده باید از قبلی که عمرو است کمتر داشته باشد، اما عمرو که بعد از زید است لازم نیست که کمتر از زید داشته باشد بنابراین درست است که نفر اول هزار و البته آخری حتماً باید کمتر داشته باشد.
از جملهی شروط مسابقه برابر بودن دو مسابقهدهنده در آغاز و پایان و ممکنبودن جلو افتادن هرکدام است. اما اگر اسب یکی مثل تندباد میرود و اسب دومی به گردش نمیرسید. مسابقه میان این دو اسب جایز نیست. مسافتی که برای مسابقه در نظر گرفته شده و در آن اسبدوانی ممکن باشد نه اینکه مسافت اسبدوانی ده فرسخ باشد که هیچ اسبی نمیتواند چنین مسافتی را در یک مسابقه طی کند. در تیراندازی هم مسافت تیراندازی معلوم باشد. برای اینکه اگر مسافت تیراندازی ده فرسخ باشد باز هم نه دیده میشود و نه چنین تفنگی که بردش ده فرسخ باشد وجود دارد. تعیینکردن خصوصیات اسبهای مسابقه از شروط مسابقه نیست. در تیراندازی معینکردن نشانه و اندازهی طول و عرض آن، وقتی که نشانه یاد شد و عرف خاصی وجود ندارد لازم است.
والله سبحانه وتعالى اعلم، وصلى الله تعالى على سيدنا محمد وآله وصحبه وسلم.