یادی از یار - شرح مختصری از زندگی استاد حیدر علی قلمداران

* استاد قلمداران و شعـر

* استاد قلمداران و شعـر

مرحوم حیدرعلی قلمداران با آنکه شاعر به معنای اخصّ آن نبود اما در سرودن شعر، قریحه‌ای خوش داشت، وچنان که پیش از این گفته شد برخی اشعار وی درمجلۀ یغما و نوردانش به چاپ می‌رسید. از جمله بنگرید به شعری که از وی در نوردانش، سال اول‌، شمارۀ ۳۶ دربارۀ آیۀ(أفحسبتم أنّماخلقناکم عَبَثَاً) درج شده است‌. افزون براین، یازده غزل وقصیدۀ دیگراستاد نیزدرشماره های گوناگون همان مجله دربین سال‌های ۱۳۲۶ تا ۱۳۲۸ چاپ گردیده ‌است‌.دراینجا غزلی چاپ نشده از وی تقدیم می‌گردد:

مـن‌نـوگـلی‌زگلــشن‌عشـق‌وجــوانـی‌ام
معنــی‌شـکافِ‌حکمت‌و‌رمـز معـــانی‌ام
امــا‌هــزار‌حیـف‌کــه‌مـاننــد عنــدلیــب
انـــدر‌قفــس‌شـکسته‌پـــرِ‌نـکتــه دانی‌ام
پـرواز‌مـن‌به‌کُنـگرگردون‌محـال نیـسـت
گــر‌زین‌قفــس‌ز‌روی‌شفقّـت‌رهــانی‌ام
بـاآب‌و‌دانــه‌ام‌مفـریـب‌ای شــکارچــی
کـاگـه‌ز‌رمـــز‌بـــرّه‌و‌مِهــــر شبـــانی‌ام
ســودای‌خـام‌می‌پــزی‌و‌رنــج‌می‌بــری
تــابـــر‌مُـراد‌خــویش‌مگــر پَــرورانی‌ام
بـال‌وپـرم‌چــوریخــت زمینـگیرگشتــه‌ام
شهبــازِ‌بـــــال‌ســــوختـــۀ آسمــــانی‌ام
یعقــوب وار، دیـده‌ام از هجــرکـورشـــد
دیــدار یـوسف اسـت عــلاج اَر تــوانی‌ام
من‌مَحــرَمم‌بـه‌نکتــۀ‌عشق‌ای حجــابـدار
از‌نـو‌عــروسِ‌معنـی‌عَبـث‌مــی رمـانی‌ام
لیـلی‌بـه‌انتـظار‌مـن‌اسـت‌ای‌فلـک‌چــرا
مجنون‌صفت‌بـه‌دشت‌و‌دَمن‌می دوانی ام
مقـراض‌جهل‌بال‌وپـرم‌ریخـت‌ای‌عجب
کا‌کنـون‌شکسته‌پـر‌بـه‌هـوا‌مـی‌پـرانی‌ام
در‌توده‌ای‌که‌یک‌نفراز اهل گوش نیست
دارد‌چـه‌سـود‌زمـزمــه‌و‌نغمــه خوانی‌ام
در‌انتــــــــظار‌مـــــــژدۀآزادی تــــو‌اَم
ای‌مــرگ‌می‌شتـــاب‌مگــر‌وارَهـانی‌ام