ایمان به خدا وسیلهی کشف اسرار و تعیین جهت
شناخت خدا از طریق صفات و افعالش نقطه ی شروع صحیحی در زندگی انسان میباشد، هرگاه انسان به این نقطه دست یافت از برکتهای هنگفتی بهرهمند شده است؛ زیرا به سوی پروردگارش راه یافته و هدایت را کسب نموده، از این رو گامهایش را بر راهی درست مینهد و در نهایت به عاقبتی نیک که بهشت ابدی است دست مییابد؛ شناخت خدا و آگاهی از وی ما را به خدا میرساند و نفس و درون ما را آراسته و بیعیب میگرداند، سپس جهان هستی و پدید آورندهی اصلی را به ما معرفی میکند. ایمان به خدا پرده از اسرار جهان برمیدارد و اهداف جهان هستی و انسان را به ما معرفی مینماید.
امام بخاری کار بسیار زیبایی را انجام داده که کتاب جامع صحیح خود را -که بعد از قرآن صحیحترین کتاب است- با کتاب وحی شروع نموده است؛ زیرا وحی تنها راه با امنیت شناخت حقایق زندگی است، پس اگر به خداوند ایمان داشته باشید و او را تصدیق نمایید و از قوانین او پیروی کنید بسیاری از اسرار هستی آشکار میگردد.
کسانی که وحی خدا را کنار گذاشتهاند در دنیایی متلاطم و پر از آشوب زندگی را سپری میکنند، و آرامش و آسایش را از دست دادهاند؛ امروزه بشریت با تمام نیرو و توان خود از پدیدآورندهی اصلی میگردد و از اهداف هستی دقت مینماید اما هنوز گمراه و سرگردان هستند، و از ارتباط زن و مرد و وظیفهی پول و ثروت و اداره کردن امور سیاسی مردم تحقیق مینمایند اما به هیچ دستاویزی راه نیافتهاند؛ زیرا آنها از نظریات و افکاری متناقض پیروی میکنند، و را به جایی رسانیدهاند که اعلام دارند جهان هستی بدون آفریدگار پدید آمده و زندگی دنیا هدف و مقصد اصلی انسان است و ارتباط زن و مرد بر رذایل بنیان شده و وظیفهی مال و ثروت این است که در سود و رباهای هنگفت بکار گرفته شود؛ اینگونه نظریهها هر روز در غرب و شرق تغییر پیدا میکند، و چه زیبا گفته خداوند آنجا که میفرماید:
﴿ٱللَّهُ وَلِيُّ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ يُخۡرِجُهُم مِّنَ ٱلظُّلُمَٰتِ إِلَى ٱلنُّورِۖ وَٱلَّذِينَ كَفَرُوٓاْ أَوۡلِيَآؤُهُمُ ٱلطَّٰغُوتُ يُخۡرِجُونَهُم مِّنَ ٱلنُّورِ إِلَى ٱلظُّلُمَٰتِۗ أُوْلَٰٓئِكَ أَصۡحَٰبُ ٱلنَّارِۖ هُمۡ فِيهَا خَٰلِدُونَ ٢٥٧﴾[البقرة: ۲۵۷].
«خداوند متولّی و عهدهدار (امور) كسانی است كه ایمان آوردهاند. ایشان را از تاریكیهای (زمخت گمراهی شک و حیرت) بیرون میآورد و به سوی نور (حق و اطمینان) رهنمون میشود. و (امّا) كسانی كه كفر ورزیدهاند، طاغوت (شیاطین و داعیان شرّ و گمراهی) متولّی و سرپرست ایشانند. آنان را از نور (ایمان و فطرت پاك) بیرون آورده به سوی تاریكیهای (زمخت كفر و فساد) میكشانند. اینان اهل آتشند و در آنجا جاویدانه میمانند».
ظلمات (تاریکیها) همان نظریهها و علومی هستند که برای انسان برنامهریزی شده و هیچ ارتباطی با روش انسان ساز الهی ندارند.
مسلمان به خدا ایمان دارد و از طریق پیامبران قوانین خود را از او فرا میگیرد؛ ما خود و خدایمان و راه و منش و جهان پیرامونمان را میشناسیم، از این رو تضاد افکاری که بنیان جوامع انسانی را به لرزه درآورده بود به قانونی هماهنگ و همخوان با جامعه ی انسانی تبدیل میگردد و تمامی آن تراژدیهایی که موجب بلا و مصیبتهای خانمان سوز شده بودند ریشه کن خواهند شد، و همچنین تمام دیدگاهها و قوانینی که جامعه را دچار تفرقه و پراکندگی نموده بود خاموش و نابود میگردند و در نهایت هر چیزی به جایگاه خود باز میگردد و جامعه ی انسانی به ملتی متحد و یکپارچه تبدیل میشود، همچنانکه خداوند متعال میفرماید :
﴿وَإِنَّ هَٰذِهِۦٓ أُمَّتُكُمۡ أُمَّةٗ وَٰحِدَةٗ وَأَنَا۠ رَبُّكُمۡ فَٱتَّقُونِ ٥٢﴾[المؤمنون: ۵۲].
«(و بدیشان گفتیم: به اقوام خود برسانند كه) این (پیغمبران بزرگی كه بدانان اشاره شد، همگی) ملّت یگانهای بوده (و آئین واحد و برنامه یكتایی دارند) و من پروردگار همه ی شما هستم».
بنابراین پیروان توحید با وجود اختلاف زمان، محل زندگی و رنگهای مختلف یک امت را تشکیل میدهند.