«خداوند« محور همهی فعالیتها
لازم است بدانیم که شناخت خدا کافی نیست، بلکه باید خداوند را به عنوان هدف اصلی قرار دهیم، و فعالیتهای انسانی در مسیری معین و مشخص حرکت کنند تا آغاز و انجام همهی کارها با هم هماهنگ و سازگار شوند؛ اصل اولی که پیرامون آن گفتگو کردیم شناخت خدا است، و اصل دومی که بر اصل نخست بنیان میشود این است که تنها به او روی آورده شود. زندگی بدون آن ناهماهنگ و ناموزن است، و این نتیجهای عقلانی برای کسی است که خدا را به عنوان پروردگار و آفریننده قبول نموده و به صفات و افعال او ایمان آورده است؛ چگونه اعلام میداریم خداوند کسی است که ما و جهان هستی را به وجود آورده و روزی را برایمان فرستاده اما به دیگری روی میآوریم و از قوانین دیگری پیروی میکنیم؟! براستی که اینگونه افکار بسیار متضاد و متناقض بوده و با عقل سلیم و بیدار ناسازگاراند.
جامعه ی بشری بسیاری اوقات با این تناقضات روبرو گشته است، برخی از مردم اعتراف کردهاند که خداوند پروردگار، آفریننده و روزی دهنده ی آنهاست، اما در برابر جلال و عظمت وی سر تعظیم فرود نیاورده و پاکی او را بیان ننمودند، و به او اعتماد و توکل نکردهاند، بلکه دیگران را مورد تقدیس و تعظیم قرار دادهاند و از کسی کمک خواستهاند که شایستهی یاری جستن نیست، و تنها پیام پیامبران الهی برای اقوام و پیروانشان این بوده که آن معبودهای ساختگی سزاوار عبادت را ندارند و تنها معبودی که شایستهی پرستش میباشد خداوند بلند مرتبه است؛ زیرا او تنها آفریدگاری است که روزی دهنده، زنده، شنونده و بیناست و مرگ و زندگی در اختیار اوست، ابراهیم ÷در مورد خدایان دروغین با قوم خود این چنین به بحث و گفتگو نشست:
﴿إِذۡ قَالَ لِأَبِيهِ وَقَوۡمِهِۦ مَا تَعۡبُدُونَ ٧٠ قَالُواْ نَعۡبُدُ أَصۡنَامٗا فَنَظَلُّ لَهَا عَٰكِفِينَ ٧١ قَالَ هَلۡ يَسۡمَعُونَكُمۡ إِذۡ تَدۡعُونَ ٧٢ أَوۡ يَنفَعُونَكُمۡ أَوۡ يَضُرُّونَ ٧٣ قَالُواْ بَلۡ وَجَدۡنَآ ءَابَآءَنَا كَذَٰلِكَ يَفۡعَلُونَ ٧٤ قَالَ أَفَرَءَيۡتُم مَّا كُنتُمۡ تَعۡبُدُونَ ٧٥ أَنتُمۡ وَءَابَآؤُكُمُ ٱلۡأَقۡدَمُونَ ٧٦ فَإِنَّهُمۡ عَدُوّٞ لِّيٓ إِلَّا رَبَّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ٧٧ ٱلَّذِي خَلَقَنِي فَهُوَ يَهۡدِينِ ٧٨ وَٱلَّذِي هُوَ يُطۡعِمُنِي وَيَسۡقِينِ ٧٩ وَإِذَا مَرِضۡتُ فَهُوَ يَشۡفِينِ ٨٠ وَٱلَّذِي يُمِيتُنِي ثُمَّ يُحۡيِينِ ٨١ وَٱلَّذِيٓ أَطۡمَعُ أَن يَغۡفِرَ لِي خَطِيَٓٔتِي يَوۡمَ ٱلدِّينِ ٨٢﴾[الشعراء: ۷۰-۸۲].
«هنگامی كه به پدرش (آزر) و قوم (بتپرست) خود گفت: چه چیز را پرستش میكنید؟ (چیزهایی را كه میپرستید، كی شایسته پرستش میباشند؟) (مفتخرانه پاسخ دادند و) گفتند: بتهای بزرگی را میپرستیم و دائماً (به پرستش آنها میپردازیم و) بر عبادتشان ماندگار میمانیم. گفت: آیا هنگامی كه آنها را به كمک میخوانید، صدای شما را میشنوند و نیازتان را برآورده میكنند؟ یا سودی به شما میرسانند (اگر از آنها اطاعت كنید؟) و یا زیانی متوجّه شما میسازند (اگر از آنها سرپیچی نمائید؟) میگویند: (چیزی از این كارها را نمیتوانند بكنند) فقط ما پدران و نیاكان خود را دیدهایم كه این چنین میكردند (و بتان را به گونه ما پرستش مینمودند و ما هم از كارشان تقلید میكنیم و بس. مگر میشود پدران و نیاكان ما در اشتباه بوده باشند؟) آیا (میدانید كه چه كار میكنید و) میبینید كه چه چیز را میپرستید؟! هم شما و هم پدران پیشین شما. همه آنها دشمن من هستند (آنهایی كه شما معبود خود میدانید) جز پروردگار جهانیان. (پروردگار جهانیانی) كه مرا آفریده است، و هم او مرا (به سوی سعادت دنیا و آخرت) راهنمایی میسازد (و در سراسر زندگی من حضور دارد و لحظهای از من غافل نیست). آن كسی است كه او مرا میخوراند و مینوشاند. و هنگامی كه بیمار شوم اوست كه مرا شفا میدهد. و آن كسی است كه (چون اجلم فرا رسید) او مرا میمیراند و سپس (در رستاخیز برای حساب و كتاب و جزا و سزا) مرا زنده میگرداند. و آن كسی است كه امیدوارم در روز جزا و سزا (كه قیامت برپا است) گناهم را بیامرزد)».
براستی که اینها شایستهی عبادت نیستند؛ زیرا هیچ فریادی را نمیشنوند و نمیتوانند هیچ گونه سود و ضرری برسانند، و تنها خداوند سزاوار پرستش است؛ زیرا اوست که میخوراند و مینوشاند، بیماران را شفا میدهد، مرگ و زندگی در اختیار اوست، گناهان را میآمرزد و از اشتباهات درمیگذرد. خداوند به پیامبرش محمد صدستور داد با مشرکین مکه رویارویی نماید و بیپروا اظهار نموده خدایان آنها شایستهی هیچ یک از آن عبادتها نبوده و تنها خدای یگانه استحقاق تمامی آن عبادتها را دارد:
﴿قُلِ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ وَسَلَٰمٌ عَلَىٰ عِبَادِهِ ٱلَّذِينَ ٱصۡطَفَىٰٓۗ ءَآللَّهُ خَيۡرٌ أَمَّا يُشۡرِكُونَ ٥٩ أَمَّنۡ خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ وَأَنزَلَ لَكُم مِّنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ فَأَنۢبَتۡنَا بِهِۦ حَدَآئِقَ ذَاتَ بَهۡجَةٖ مَّا كَانَ لَكُمۡ أَن تُنۢبِتُواْ شَجَرَهَآۗ أَءِلَٰهٞ مَّعَ ٱللَّهِۚ بَلۡ هُمۡ قَوۡمٞ يَعۡدِلُونَ ٦٠ أَمَّن جَعَلَ ٱلۡأَرۡضَ قَرَارٗا وَجَعَلَ خِلَٰلَهَآ أَنۡهَٰرٗا وَجَعَلَ لَهَا رَوَٰسِيَ وَجَعَلَ بَيۡنَ ٱلۡبَحۡرَيۡنِ حَاجِزًاۗ أَءِلَٰهٞ مَّعَ ٱللَّهِۚ بَلۡ أَكۡثَرُهُمۡ لَا يَعۡلَمُونَ ٦١ أَمَّن يُجِيبُ ٱلۡمُضۡطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكۡشِفُ ٱلسُّوٓءَ وَيَجۡعَلُكُمۡ خُلَفَآءَ ٱلۡأَرۡضِۗ أَءِلَٰهٞ مَّعَ ٱللَّهِۚ قَلِيلٗا مَّا تَذَكَّرُونَ ٦٢ أَمَّن يَهۡدِيكُمۡ فِي ظُلُمَٰتِ ٱلۡبَرِّ وَٱلۡبَحۡرِ وَمَن يُرۡسِلُ ٱلرِّيَٰحَ بُشۡرَۢا بَيۡنَ يَدَيۡ رَحۡمَتِهِۦٓۗ أَءِلَٰهٞ مَّعَ ٱللَّهِۚ تَعَٰلَى ٱللَّهُ عَمَّا يُشۡرِكُونَ ٦٣ أَمَّن يَبۡدَؤُاْ ٱلۡخَلۡقَ ثُمَّ يُعِيدُهُۥ وَمَن يَرۡزُقُكُم مِّنَ ٱلسَّمَآءِ وَٱلۡأَرۡضِۗ أَءِلَٰهٞ مَّعَ ٱللَّهِۚ قُلۡ هَاتُواْ بُرۡهَٰنَكُمۡ إِن كُنتُمۡ صَٰدِقِينَ ٦٤﴾[النمل: ۵۹-۶۴].
«(ای پیغمبر!) بگو: خدای را سپاس (میگویم كه تباهكاران همچون قوم ثمود و گردنكشان همسان فرعونیان را به دیار عدم فرستاد، و از خدا درخواست مینمایم كه نازل فرماید) رحمت و مغفرت خود را بر بندگان برگزیده خویش. آیا خدا (كه این همه قدرت و نعمت و موهبت دارد) بهتر است (برای پرستش و كرنش) یا چیزهایی كه انباز خدا میسازید (و فاقد نفع و ضرر هستند و چیزی از آنها ساخته نیست؟). (آیا بتهائی كه معبود شما هستند بهترند) یا كسی كه آسمانها و زمین را آفریده است، و برای شما از آسمان آبی بارانده است كه با آن باغهای زیبا و فرحافزا رویانیدهایم؟ باغهایی كه شما نمیتوانستید درختان آنها را برویانید. آیا (با توجّه به آفرینش آسمانها و زمین و نزول باران و بركات و ثمرات ناشی از آن، و هماهنگی و پیوند لطیف و دقیق هر یک از این مخلوقات) معبودی با خداست؟! اصلاً ایشان قومی هستند (از حقپرستی به بتپرستی) عدول میكنند. (بتها بهترند) یا كسی كه زمین را قرارگاه (و محلّ اقامت انسانها) ساخته است، و در میان آن رودخانهها پدید آورده است، و برای زمین كوههای پابرجا و استوار آفریده است (تا قشر زمین را از لرزش نگاه دارند) و میان دو دریا مانعی پدیدار كرده است (تا آمیزه یكدیگر نگردند. حال با توجّه به اینها) آیا معبودی با خدا است؟! اصلاً بیشتر آنان بیخبر و نادانند (و قدر عظمت خدا را نمیدانند). (آیا بتها بهترند) یا كسی كه به فریاد درمانده میرسد و بلا و گرفتاری را برطرف میكند هر گاه او را به كمک طلبد، و شما (انسانها) را (برابر قانون حیات دایماً به طور متناوب) جانشین (یكدیگر در) زمین میسازد (و هر دم اقوامی را بر این كره خاكی مسلّط و مستقرّ میگرداند. حال با توجّه بدین امور) آیا معبودی با خدا است؟! واقعاً شما بسیار كم اندرز میگیرید. (آیا بتهای بیجان بهترند) یا كسی كه شما را در تاریكیهای خشكی و دریا رهنمود (و دستگیری) میكند، و كسی كه بادها را به عنوان بشارت دهندگان، پیشاپیش نزول رحمتش وزان میسازد (و آنها را پیک قدوم باران میسازد. در ساختن و راهاندازی اینها) آیا معبودی با خدا است؟ خدا فراتر و دورتر از این چیزهایی است كه انباز او میگردانند. (آیا معبودهای دروغین شما بهترند) یا كسی كه آفرینش را میآغازد، سپس آن را برگشت میدهد، و كسی كه شما را از آسمان و زمین روزی عطاء میكند؟ (حال با توجّه به قدرت آفرینش یزدان، و نظم و نظام موجود در پدیدههای جهان، و اقرار عقل سالم به زنده شدن دوباره مردمان در دنیای جاویدان) آیا معبودی با خدا است؟ (ای پیغمبر بدیشان) بگو: دلیل و برهان خود را بیان دارید اگر راست میگویید (كه جز خدا معبودهای دیگری هم وجود دارند)».
بنابراین وقتی خداوند به تنهایی مسئول همه¬ی این کارهاست، پس تنها او شایسته ی پرستش است، و تنها روشی که با زندگی انسان سازگار میباشد همان است که خداوند برای مردم فرو فرستاده تا در زندگی خصوصی و عمومی خود طبق آن حرکت نمایند. تنها کسانی حق توحید و یگانه پرستی را رعایت نمودهاند که خدا را شناخته و به او روی آورده و از او پیروی و تبعیت نمودهاند، و این همان راهی است که انسان را از یوغ خدایان ساختگی بیشماری نجات میدهد:
﴿ءَأَرۡبَابٞ مُّتَفَرِّقُونَ خَيۡرٌ أَمِ ٱللَّهُ ٱلۡوَٰحِدُ ٱلۡقَهَّارُ﴾[يوسف: ۳۹].
«آیا خدایان پراكنده (و گوناگونی كه انسان باید پیرو هر یک از آنها شود) بهترند یا خدای یگانه چیره (بر همه چیز و همه كس؟)».
انسان از طریق اسماء و صفات، خدا را میشناسد و تنها به او روی میآورد، بنابراین خود را با بزرگ ترین و با ارزش ترین موضوع مشغول مینماید و همه ی شوق و علاقهاش را متوجه خدای یگانه میکند، از این رو او را دوست دارد و امیدش به اوست، به او اعتماد و توکل میکند، و تنها در راه کسب رضایت او گام برمیدارد.
پروردگارا! تنها برای تو سجده میبریم و همهی تلاش و کوشش ما تنها برای تو است:
﴿قُلۡ إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي وَمَحۡيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ١٦٢﴾[الأنعام: ۱۶۲].
«بگو: نماز و عبادت و زیستن و مردن من از آن خدایی است كه پروردگار جهانیان است (و این است كه تنها خدا را پرستش میكنم و كارهای این جهان خود را در مسیر رضایت او میاندازم و بر بذل مال و جان در راه یزدان میكوشم و در این راه میمیرم، تا حیاتم ذخیره مماتم شود)».
آری، انسان با توجه به آموزههای خداوند به عنوان محور علم، فکر و عمل بر میگزیند؛ محور زندگانی، پیامبران و نیکان بوده، و اگر در قرآن به مسیر حرکت پیامبران و فرستادگان الهی بنگرید، میفهمید که هدف از بعثت همه ی پیامبران پیرامون این موضوع بوده است:
﴿وَمَآ أَرۡسَلۡنَا مِن قَبۡلِكَ مِن رَّسُولٍ إِلَّا نُوحِيٓ إِلَيۡهِ أَنَّهُۥ لَآ إِلَٰهَ إِلَّآ أَنَا۠ فَٱعۡبُدُونِ ٢٥﴾[الأنبياء: ۲۵].
«ما پیش از تو هیچ پیغمبری را نفرستادهایم، مگر این كه به او وحی كردهایم كه: معبودی جز من نیست، پس فقط مرا پرستش كنید».
خداوند به رسول خدا صچنین دستور داد که:
﴿قُلۡ إِنَّمَا يُوحَىٰٓ إِلَيَّ أَنَّمَآ إِلَٰهُكُمۡ إِلَٰهٞ وَٰحِدٞۖ فَهَلۡ أَنتُم مُّسۡلِمُونَ ١٠٨﴾[الأنبياء: ۱۰۸].
«(بگو: (اصل دعوت من این است:) به من وحی میشود كه معبود شما یكی بیش نیست (و بقیه چیزهای دیگری كه به من وحی میگردد، تابع همین اصل اساسی توحید است). حال كه چنین است، آیا شما تسلیم (خداوند یگانه) میگردید (و بتهای سنگی و معبودهای طاغوتی را كنار میگذارید؟)».