وسايل و راههای مادهباوران برای تحريف مفاهيم دينی درميان مسلمانان
مادیگرایان، برای تحریف مفاهیم دینی درمیان مسلمانان، راههای زیادی در پیش گرفتهاند که از آن جمله میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
فریفتن برخی از افراد ضعیفالنفس و سستایمان با فریبندههای دنیوی از قبیل مال و ثروت، پست و مقام و زنان تا بدینسان ابزار تبلیغاتی مادهباوران قرار بگیرند و فراخوان مادهباوری را به گوش مردم برسانند. البته پیش از اینکه دعوتگران مادهباوری دست بهکار شوند، تبلیغات گستردهای برای این افراد در رسانههای مادهباوران، برپا میشود تا آنها را دانشمند، اندیشمند و خبره و کارآزموده وانمود کنند و بدین ترتیب گفتههایشان، مورد پذیرش عموم مردم قرار بگیرد و اینچنین توان فریبندگی دعوتگران مادهباور، افزایش یابد.
تلاش برای پرورش برخی از عناصر مادهباور در پرورشگاههای غربی و اعطای مدارک و عناوینی علمی همچون دکتر و استاد به آنها. این دسته از پروردههای مراکز پرورشی مادهباور، پس از بازگشت به کشور خود، به عنوان استاد دانشگاه بهکار گرفته میشوند تا به شکلی گسترده در راستای تحریف مفاهیم دینی درمیان دانشآموختگان دانشگاهها و مراکز آموزشی، فعالیت نمایند. از آنجا که بیشتر دانشآموختگان دانشگاهی و مراکز آموزشی، کارها و پستهای حساس اداری و دولتی را عهدهدار میشوند، میتوان به میزان تباهی پدیدآمده از وجود مادهباوران در مراکز دانشگاهی و آموزشی، پی برد.
تقسیمبندی مفاهیم دینی و تلاش برای زیاد کردن پارهای از بگومگوهای غیرضروری و نیز افزایش نوشتارها در مورد برخی از مسایل جزئی و مشغول کردن پژوهندگان، دانشپژوهان و دعوتگران در مباحث خیالی و بیارزش بهقصد بازدارندگی پژوهندگان و دعوتگران از پرداختن به مسایل اساسی و مهمتری همچون روشنگری.
ترسیم چهرهای کجرو و دنیاطلب از عالمان و محققان دینی در مجلهها، روزنامهها و رادیو و تلویزیون تا از ایشان سیمایی به مردم ارائه شود که گویی، کجنهادانی هستند که به دنبال مال و ثروت، پست و مقام و هوا و هوس افتادهاند، این تلاش از آن جهت صورت میگیرد که مردم، نسبت به علما، بدبین و بیاعتماد شوند و از آنان حرفشنوی نداشته باشند و در نتیجه میدان، برای فراخوان مادهباوری، فراخ و خالی گردد.
بهکثرت از مسایل اختلافی و اختلاف علما، سخن گفتن و بزرگنمایی مسایل اختلافی با این هدف که مردم، گمان کنند: «دین، سراسر اختلاف است وعلمای دین، در هیچ مسألهای اتفاق نظر ندارند و اصلاً در دین هیچ نکته و موضوع مورد اتفاقی نیست که اینهمه اختلاف، بهوجود آمده است»!! مادهباوران، همواره میکوشند تا با تکیه بر موارد اختلافی عالمان دینی و بزرگ کردن مسایل اختلافی، هدف شومشان در روگردانی مردم از دین را به انجام برسانند.
ایجاد مدارس، دانشگاهها و مراکزی آموزشی که در حقیقت، زیر سلطهی قدرتهای مادهباوری هستند که بنیانگذار این مراکز در سرزمینهای اسلامی میباشند. رویکرد این مراکز بهگونهای است که تمام تلاش خود را بهویژه در پژوهشهای اجتماعی، فلسفی و روانشناختی بهکار میگیرند تا پیوند مسلمان با اسلام را سست و ضعیف کنند و بدینسان بیشترین کوشندگی در راستای گسترش مادهباوری، انجام شود.
تکیهی بیش از حد و نابجا بر برخی از اصول و ضوابط شرعی بدون رعایت زیرساختهای مهم و اساسی در قواعد و اصول مذکور. مادهباوران، از این طریق میکوشند تا دیدگاهها و اندیشههای مادی خود را ترویج دهند. یکی از این قواعد، قاعدهی مصالح مرسله میباشد که با برداشت و کاربستی نادرست و غیرحقیقی از آن بهعنوان ابزاری در رد و انکار برخی از آموزههای اسلامی که با مرامشان، جور نمیآید، استفاده میکنند و میکوشند تا با کاربست غیراصولی قاعدهی مصالح مرسله، به تثبیت خواستههایی بپردازند که پایههای مادهباوری را تقویت میکند. از دیگر قواعدی که مورد سوءاستفادهی مادهباوران قرار میگیرد، میتوان قواعد ذیل را نام برد:
(پذیرش ضرر یا آفت و تباهی کمتر و کوچکتر از میان آسیبها و تباهیهایی که پیش رو و گریزناپذیر است..)، (ضروت و اضطرار، امور ممنوع را مباح میکند.)، (دفع مفاسد، بر جلب مصالح، مقدم است)، (اسلام، در همهی زمانها صلاحیت دارد)، (اختلاف در فتواها و احکام شرعی، به اختلاف احوال و زمان، بستگی دارد).
مادهباوران، تلاش میکنند تا با تکیه بر اصول و قواعد مذکور، اسلام را در برابر سایر کیشها و حتی درمیان خود مسلمانان، ذوب ونابود کنند. همچنین میکوشند تا از این قواعد و ضوابط برای انتقال تمام ساختارهای اقتصادی و سیاسی کفار به سرزمینهای اسلامی، بهگونهای بهره بگیرند که بیشتر مردم، به حقیقت رهآورد یا رویکردشان پی نبرند [۱۰].
من، بر این باورم که این شیوهی تبلیغاتی مادهباوران، از آن جهت که به برخی از قواعد شرعی، تکیه کرده، بیش از سایر روشها خطرناک میباشد و جنبهی فریبندگی و شبههافکنی آن از دیگر شیوهها بیشتر است، از اینرو به منظور هویدا کردن کنه این شیوهی تبلیغاتی مادهباوران، نوشتار و پژوهشی مستقل و جداگانه نیاز است تا با توضیح این مسایل، هیچگونه پوشیدگی و ابهامی بهجا نماند. البته باید دانست که اتکای مادهباوران بر اصول و قواعد شرعی، بهخاطر ایمانشان به این اصول نیست و یا برگرفته از این نمیباشد که آنها، فراگیرندگی، کمال و همهجانبه بودن دینی را که اصول و قواعد یادشده، از آن متجلی و نمودار شده، قبول دارند، بلکه آنها، از این اصول و قواعد، فقط بهعنوان ابزاری برای تحقق اهداف شومشان، استفاده میکنند.
[۱۰] متأسفانه کوتاهی برخی از سرامدان دینی مسلمانان در عرصهی دعوت و روشنگری، باعث شده تا در پارهای از موارد، اسلام، هممعنای مکاتب فلسفی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی غرب، تعریف شود. در این میان برخی از افراد خودباخته در برابر دعوتها و بلکه ادعاهای پوچی همچون: وحدت ادیان، توسعهی آزادی و حقوق انسانی، برابری حقوق، حق ملت بر دولت و حکومت، آزادی، اختیارباوری و… سرتسلیم فرو آورده و کوشیدهاند تا به گمان خود، اسلام را از بدنامی(!!) نجات دهند و با انکار عملی بسیاری از ارزشها و اصول مهم اسلامی، اسلام را در قالب مکاتب غربی، تعریف کنند. حتی گستاخی برخی از این خودباختگان غربزده، به جایی رسیده که گفتهاند: اسلام واقعی را در غرب باید جستجو کرد!. وضعیت نابسامان روحی و روانی غرب، خود گواه روشنی است بر پوچ بودن ادعای مدعیانی که غرب را دیار آرزوها و باورهای غربی را آرمانشهری و پیشرفت میپندارند. (مترجم)