استغفار و طلب آمرزش
استغفار از گناه و توبه راستین با رعایت شرائط آن یگانه وسیلۀ محو و نابودی گناهان و معاصی بشمار میآید. و این را باید دانست که هیچ کسی جز حضرات انبیا‡خالی از گناه نبوده و زمانی که انسان گناه را مرتکب میشود درحال از خداوند استغفار و آمرزش بخواهد و باین باور باشد که هیچ پناگاهی جز خداوند ندارد، و تنها باید آمرزش گناهان خویش را از او بخواهد و از گناه بصدق دل توبه نموده و ندامت و پشیمانی کشد. اما استغفار مجرد بزبان بدون آن که احساس ندامت از قلب به درد و الم معصیت با آن همراه باشد، فائده در بر ندارد. علماء میگویند که: توبه از هر معصیت واجب است. اما اگر معصیت درمیان بنده و خدا باشد و به حقوق انسانها ارتباط نداشته باشد سه شرط دارد:
۱- خود را از معصیت و گناه باز دارد.
۲- از انجام دادن آن پشیمان شود.
۳- تصمیم گیرد که دوباره آن را انجام ندهد.
اگر یکی از این شروط موجود نشود توبهاش مورد قبول نمیافتد، و اگر معصیت به حقوق انسانها تعلق داشته باشد علاه بر شروط که ذکر شد اینکه از صاحب حق برائت و معافی بخواهد. اگر این حق مال و امثال آن باشد به وی باز گرداند. اگر حد قذف و امثال آن باشد وی را قدرت جبران دهد، و یا از او طلب عفو کند و اگر غیبت باشد بخشش طلبد. و لازم است که از همۀ گناهان توبه کند.
دلائل زیادی در کتاب وسنت و اجماع امت مبنی بر وجوب توبه وجود دارد، از آنجمله این آیات و احادیث است: ﴿وَتُوبُوٓاْ إِلَى ٱللَّهِ جَمِيعًا أَيُّهَ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ لَعَلَّكُمۡ تُفۡلِحُونَ﴾[النور: ۳۱].
ترجمه: «و ای مؤمنان همه بسوی خدا توبه کنید تا باشد که رستگار شوید». و میفرماید: ﴿وَأَنِ ٱسۡتَغۡفِرُواْ رَبَّكُمۡ ثُمَّ تُوبُوٓاْ إِلَيۡهِ يُمَتِّعۡكُم مَّتَٰعًا حَسَنًا إِلَىٰٓ أَجَلٖ مُّسَمّٗى﴾[هود: ۳]. ترجمه: «و اینکه از پروردگار خود آمرزش بخواهید سپس به او رجوع کنید (توبه نمائید) تا شما را بوجه شائستهای تا موعد معین بهرهمند گرداند».
و نیز میفرماید: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ تُوبُوٓاْ إِلَى ٱللَّهِ تَوۡبَةٗ نَّصُوحًا عَسَىٰ رَبُّكُمۡ أَن يُكَفِّرَ عَنكُمۡ سَئَِّاتِكُمۡ وَيُدۡخِلَكُمۡ جَنَّٰتٖ تَجۡرِي مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ﴾[التحریم: ۸].
ترجمه: «ای مؤمنان بسوی خدا توبه کنید توبه خیرخانه (با احساس پشیمانی) تا باشد که پروردگار شما، گناهان شما را بزداید و شما را به باغستانهای جای دهد که از زیر (درختان) آنها جویبارها جریان دارد».
و میفرماید: ﴿وَمَا كَانَ ٱللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمۡ وَأَنتَ فِيهِمۡۚ وَمَا كَانَ ٱللَّهُ مُعَذِّبَهُمۡ وَهُمۡ يَسۡتَغۡفِرُونَ٣٣﴾[الأنفال: ۳۳]. ترجمه: «و خداوند هرگز ایشان را عذاب نمیکند تا (زمانی که) تو درمیان ایشان باشی، و خداوند هرگز ایشان را عذاب نمیکند تا (زمانی که) ایشان (از خداوند) آمرزش بخواهند».
از آیه مبارکه دو مسئله استنباط میگردد:
۱- تا وقتی که حضرت محمد ج رحمت عالمیان در سرزمین مکه میان کفار قریش موجود بودند خداوند به برکت وجود مبارکشان عذاب خویش را ازین قوم باز داشته بود.
۲- تا زمانی که قومی به خدای خویش توبه و رجوع نماید و از اعمال ناشائسته خود آمرزش و استغفار بخواهد، خداوند عذاب را بآن قوم نازل نمیکند. چون فعلا آنحضرت ج از میان مردم رحلت فرمودند سپس مانع عذاب خداوند همانا وجود طائفهای از مسلمانان است که از خداوند خویش آمرزش و استغفار میجویند.
پیامبر اسلام ج در حدیثی میفرمایند: «وَاللهِ إِنِّي لأََسْتَغْفِرُ اللهَ وَأَتُوبُ إِلَيْهِ فِي اليَوْمِ أَكْثَرُ مِنْ سَبْعِينَ مَرَّةٍ» [۱۳]. «سوگند به خدا که هر روز بیش از هفتاد بار از خداوند آمرزش میطلبم و به بسوی او توبه میکنم».
و میفرمایند: «يَا أَيُّهَا النَّاسُ! تُوبُوا إِلَى اللهِ فَإِنِّي أَتُوبُ فِي الْيَوْمِ إِلَيْهِ مِائَةُ مَرَّةً» [۱۴].
«ای مردم به خدا توبه نمایید زیرا من در هر روزی صد بار به خدا توبه میکنم».
و میفرمایند: «إن الله يقبل توبة العبد ما لم يغرغر» [۱۵].
«خداوند توبه بنده را میپذیرد تا لحظهای که روحش به حلقومش نرسد».
[۱۳] صحیح بخاری: ۱۱ / ۸۵. [۱۴] صحیح مسلم شماره حدیث: ۲٧۵۲، بروایت ابن یسار المزنی. [۱۵] سنن ترمذی: ۲٧۵۶، بروایت عبد الله بن عمرب.