بریلویت تاریخ و عقیده

عقاید بریلوی

عقاید بریلوی

بیشتر عقاید بریلوی مشابه به عقاید شیعیان می‌باشد. این مبالغه نخواهد بود که گفت عقاید بریلوی نسبت به اهل سنت به اهل تشیع نزدیکتر است.

بریلویان برعکس هدایات دین مبین اسلام و حقیقت توحید، فریاد به غیر الله و کمک خواهی از بندگان نیک الله تعالی را جزء عقیدهء خود می‌دانند. آنان معتقدند که الله تعالی بعضی از بندگان خاص خود را برای حاجت روایی مخلوقات مامور ساخته و مردم به خوف و هراس حاجات و ضروریات خود را از آنان می‌طلبند [۲۲].

احمد رضا بریلوی در رسالۀ حیاۀ الأموات مندرج در فتاوای رضویه جلد ۴ صفحه ۳۰۰ مینویسد: «مدد خواستن از اولیاء، آواز دادن و خواندن آن‌ها و توسل کردن به آنان نه تنها امر نامشروعی نیست بلکه مرغوب و پسندیده نیز می‌باشد که آن را بجز اشخاص ضدی و یا دشمنان عدل و انصاف کس دیگری نمی تواند انکار ‌کند». و در همین مرجع می‌نویسد که «استعانت از انبیاء و مرسلین، اولیاء، علماء و صالحین حتی بعد از وصال (رحلت) آنان جائز است، اولیاء بعد از انتقال نیز در دنیا تصرف می‌کنند».

در کتاب دیگر خود می‌نویسد: «حضور (رسول الله ج) در هر مصیبت به کار می‌آید، حضور جبهترین عطاء‌کننده است، به عاجزی و ذلت، رسول الله جرا نداء کن، حضور پناه هر بلاء و مصیبتی است» [۲۳].

قابل ذکر است که کلمه «حضور» که در شبه قاره هند برای رسول الله جاستعمال می‌شود نیز ربطی به فلسفهء عقاید بریلویت دارد، زیرا آنان معتقدند که رسول الله جحاضر و ناظر بوده و در همه جا موجود می‌باشد.

در جای دیگری می‌نویسد «جبرئیل÷حاجت روا است، پس در قبول کردن رسول الله جبعنوان حاجت روا، مشکل کشا و دافع بلاء چه کسی را توان اعتراض است؟ او حاجت روای جبرئیل÷نیز است» [۲۴].

بریلویان بر شیخ عبد القادر جیلانی /تهمت می‌زنند که گویا وی فرموده است: «اگر کسی در غم و رنج از من مدد بخواهد، رنج و غم او زایل می‌شود، اگر کسی در وقت مشکل نام مرا گرفته بر من نداء دهد، آن مشکل رفع می‌گردد، و اگر کسی در وقت مشکل مرا بسوی پروردگار وسیله گرداند حاجت وی بر آورده می‌شود» [۲۵].

احمد رضا بریلوی پا فراتر گذاشته می‌گوید که «من هرگاهی مدد خواسته‌ام «یا غوث» گفته‌ام، ولی یکبار خواستم از یک ولی دیگر (حضرت محبوب الهی) مدد بخواهم مگر از زبانم نام او خارج نشد بلکه از زبانم «یا غوث» بر آمد» [۲۶].

بریلوی در تشویق استعانت از مرده‌ها در کتاب خود الأمن والعلى صفحه ۲۴ مینویسد که اگر در کارهای خود متحیر شدی از مزارات استعانت بجو.

این همه در حالی است که آیات قرآنی و هدایات نبوی جنشان‌دهنده آنست که حتی پیامبران و رسولان با وجود تقرب به الله سبحانه وتعالی در وقت مشکل از بارگاه الله تعالی حاجت روایی می‌کردند و خود کاری کرده نمی‌توانستند. بطور مثال، حضرت آدم÷در وقت اشتباه از الله سبحانه وتعالی مغفرت می‌طلبد، نوح÷برای پسر گمراه خود از خداوند جل جلاله طالب نجات وی از غرق می‌شود، حضرت ابراهیم÷تنها از وی پسر می‌خواهد، موسی÷در همه حالات مشکل تنها از الله جل جلاله کمک می‌طلبد، حضرت یونس÷در شکم ماهی از الله تعالی طالب نجات می‌شود، حضرت ایوب÷در وقت بیماری از خداوند جل جلاله شفاء می‌خواهد. (بطور مثال، رجوع کن به آیات ۷۶ إلى ۹۰، سوره انبیاء).

و در جامع ترمذی روایت شده است که رسول الله جعبد الله بن عباسب ما را مخاطب قرار داده می‌فرماید که؛ حاجات خود را تنها از الله تعالی طلب نما، تنها به وی نداء کن، سیاهی قلم خشک شده است، اگر همه کائنات با هم یکجا شوند نه به تو نفع رسانیده می‌توانند و نه ضرری را متوجه تو ساخته می‌توانند.

تقاضای توحید الوهیت اینست که حاجت روائی، مشکل کشایی و حل مصائب بدست خداوند متعال است، تنها آن ذات پاک ایزدی؛ خالق، مالک، رازق و مدبر امور همه مخلوقات است. تمامی قوت بدست اوست، و او به تنهائی مالک، خالق و بخشایندهء این همه نعمت‌هایی است که در دنیا مشاهده می‌شود، و هدایات دین مبین اسلام نیز همین است که در وقت حاجت و ضرورت تنها به الله تعالی رجوع شود. اما بر پایه‌ی عقیده بریلویت، الله تعالی اینهمه اختیارات را به بنده‌های مقرب خود سپرده است، پس در حالات دشوار و مشکل باید استعانت و مدد از بنده‌های مقرب خداوند صورت گیرد، از آن‌ها شفاء خواسته شود، و از آن‌ها اولاد خواسته شود. آن‌ها هر کسی را بخواهند می‌دهند و هر کسی را بخواهند محروم می‌کنند.

احمد رضا بریلوی شعری در وصف رسول الله جسروده که در آن همه صفات الهی را به رسول الله جمنسوب کرده است، و پسرش این اشعار را چنین شرح می‌کند: «هر نعمتی که در جهان مشاهده می‌شود آن را رسول الله جعطاء می‌نماید، تمامی کلیدها در دست اوست، از خزانه‌های الهی هیچ چیزی خارج نمی‌شود مگر بدست رسول الله ج، و رسول جهر کاری را خواسته باشد همان می‌شود و خلاف آن صورت نمی‌گیرد، خواست رسول الله جرا در جهان رد کننده‌یی نیست».

بریلوی در کتاب خود «الأمن والعلى» صفحه ۱۰۵ می‌نویسد: «هیچ حکمی بجز از دربار رسول الله جنافذ نمی‌گردد، هیچ نعمتی به کسی نمی‌رسد مگر از دربار رسول الله ج». و در فتاوای خود جلد اول صفحه ۵۷۷ می‌نویسد: «هر چیز، هر نعمت، هر دولت در دین و در دنیا و در آخرت از روز اول تا به امروز، از امروز تا ابد الآباد، کسی را چیزی اگر رسیده است و یا می‌رسد، بدست مبارک رسول اکرم جرسیده است و یا می‌رسد».

در کتاب دیگر این گروه میاید که آدم ÷نام رسول الله جرا در عرش نوشت تا ثابت سازد که مالک این عرش رسول الله جاست [۲۷].

در فتاوای رضویه میاید که رسول الله جخلیفه اعظم بوده و در زمین و آسمان تصرف می‌نماید.

احمد رضا بریلوی در باره ابوبکر وعمربما به روایت وضع شده‌ای استناد کرده می‌نویسد: «در روز قیامت، الله سبحانه وتعالی همه مردم را جمع می‌کند و دو منبر نور در دو طرف عرش برپا می‌نماید. بر آن منبرها دو نفر بالا می‌شوند. شخص طرف راست آواز می‌دهد که ای مخلوق هر آنکه مرا شناخته است شناخته است و اگر کسی مرا نشناخته است من رضوان نگهبان جنت هستم، الله تعالی مرا امر کرده است که کلیدهای جنت را به رسول الله جبدهم و محمد جحکم کرده است که آن را به ابو بکر و عمر بده تا آنان دوستان خود را به جنت داخل کنند. سپس شخص طرف چپ آواز می‌دهد که ای مخلوق، هر آنکه مرا شناخت پس او شناخت و آنکه نشناخته است من مالک نگهبان دوزخ هستم و خداوند متعال مرا امر کرده است که کلیدهای دوزخ را به رسول الله جبسپارم و رسول الله جحکم کرده است که آن را برای ابو بکر و عمر بده تا آنان دشمنان خود را داخل دوزخ سازند». سپس می‌نویسد: «حضرت علیستقسیم کننده دوزخ است، یعنی وی دوستان خود را در جنت و دشمنان خود را در جهنم داخل می‌کند» [۲۸].

احمد رضا بریلوی در خطاب به شیخ عبد القادر جیلانی /می‌نویسد: «ای عبد القادر، ای فضل کننده، سخاوت کننده بدون طلب، ای مالک انعام و اکرام، تو بلند و بزرگی، بر ما احسان کن و آواز سائل را بشنو، ای عبد القادر، آرزوهای ما را بر آورده ساز». و در جای دیگر می‌نویسد: «اهل دین را مغیث عبد القادر». و سطری بعد غلوکنان می‌نویسد: «یا غوث! از احد (الله تعالی) به احمد و از احمد به تو، "کُن" و همه‌ی "کُن فیکون" حاصل شده است» [۲۹].

یکی از اتباع بریلویت بعد از اینکه حکایات دروغین و منسوب به شیخ عبدالقادر جیلانی/را مسلسل‌وار بیان می‌کند صفات الهی را به وی منسوب کرده می‌نویسد که در تقدیر یک شخص مرگ نوشته بود، اما عبد القادر جیلانی تقدیر وی را بدل کرده و مرگش را به تأخیر انداخت [۳۰].

در کتاب «الحکایات الرضویۀ» صفحه ۱۰۲ میاید که اولیاء کرام مرده را زنده می‌کنند، کور و نابینای مادر زاد را شفاء می‌دهند، و قادرند تمام زمین را با یک قدم طی کنند. چنانچه در «فتاوای نعیمیه» صفحه ۲۴۹ میاید؛ بعد از مرگ در قوه تصرف و اختیارات اولیاء افزوده می‌شود.

بریلویان به این عقیده‌اند که اولیاء کرام در قبرها با حیات ابدی زندگی می‌کنند، علم، ادراک و سمع و بصر آنان نسبت به زندگی آن‌ها خیلی‌ها قویتر می‌باشد. چنانچه آنان معتقد اند که مرده‌ها می‌شنوند و بعد از وفات دوستداران خود را مدد می‌نمایند. در باره جیلانی/می‌گویند؛ وی هر وقت می بیند و آواز هر کس را می‌شنود. اولیاء قریب و بعید را به یک شکل می‌بینند [۳۱].

یکی از بریلویان می‌نویسد؛ یا علی یا غوث گفتن جایز است، زیرا بندگان محبوب خداوند در برزخ می‌شنوند. دیگری می‌نویسد؛ انبیاء کرام بعد از چهل روز در قبر نماز خواندن را آغاز می‌کنند. دیگری بر آن اضافه کرده می‌گوید؛ آنان در قبرها راه می‌روند، نماز می‌خوانند و سخن می‌گویند و در معاملات مخلوق تصرف می‌کنند [۳۲].

علم غیب:

عقیده اهل سنت اینست که علم غیب خاصهء الله سبحانه و تعالی بوده و هیچ کسی اعم از انبیاء و اولیاء فراتر از علم محدودی که الله سبحانه و تعالی به آنان عطاء نموده است امور غیب را نمی‌دانند، و حتی انبیاء تا آنکه بر آن‌ها وحی صورت نمی‌گیرد از علوم غیبی بی‌خبر می‌باشند. سیرت رسول اکرم ج و هدایات دین مبین اسلام نیز نمایانگر این حقیقت است، چنانچه علمای مذهب حنفی نیز همه بر این متفق اند که علم غیب را بجز الله سبحانه و تعالی کسی دیگر نمی‌داند. اما بریلویان معتقد اند که انبیاء و اولیاء هر آنچه در گذشته شده است و هر آنچه در آینده می‌شود را می‌دانند و از نظر آنان هیچ چیزی مخفی نیست. آنان به دل‌های مردم دانا بوده و از هر راز با خبرند.

در «مواعظ نعیمیه» صفحه ۱۹۲ میاید: انبیاء از پیدائش عارف بالله می‌باشند و علم غیب را می‌دانند. بریلوی دیگری می‌نویسد؛ هیچ چیزی از نبی جمخفی نیست، این روح پاک بر عرش و بلندی و پستی آن، دنیا و آخرت، جنت و دوزخ بر همه مطلع است، زیرا این همه برای آن ذات جامع الکمالات خلق شده است. و در جایی دیگر مینویسد؛ علم جناب رسالت‌مآب بر تمام معلومات غیبیه و لدنیه محیط بود [۳۳]. چنانچه در کتاب «خالص الاعتقاد» صفحه ۲۸ که کتاب معتبر این گروه است میاید که صحابه کرام به یقین کامل حکم می‌کردند که رسول الله جغیب را می‌داند.

[۲۲] الأمن والعلى لناعتی المصطفى نوشته رضا احمد خان بریلوی ص ۲۹. [۲۳] الأمن والعلی ص ۱۰. [۲۴] ملفوظات ص ۹۹. [۲۵] برکات الاستمداد نوشته بریلوی (رساله رضویه ۱/۱۸۱). [۲۶] الاستمداد علی أجیال الارتداد نوشته بریلوی ص ۳۲ و۳۳. [۲۷] مواعظ نعیمیه ص ۴۱. [۲۸] الأمن والعلی ص ۵۷. [۲۹] حدائق بخشش ص ۱۷۹. [۳۰] باغ فردوس نوشته ایوب علی رضوی البریلوی ص ۲۶. [۳۱] بهار شریعت نوشته امجد علی ص ۵۸، علم القرآن نوشته احمد یار ص ۱۸۹ وازاله ضلالت نوشته مفتی عبد القادر ص ۶۷. [۳۲] فتاوای نوریه از نور الله قادری ص ۵۲۷، رسول الکلام نوشته دیدار علی ص ۱ وحیات النبی نوشته کاظمی ص ۳. [۳۳] الکلمة العلیا لإعلاء علم المصطفی نوشته نعیم الدین مراد آبادی ص ۱۴ و۵۶.