بریلویت تاریخ و عقیده

بریلویت وقضیه‌ی تکفیر

بریلویت وقضیه‌ی تکفیر

بزرگان بریلوی در تکفیر علماء و بزرگان دین دست باز داشته اند، آنان همیشه علماء مخالف خود را با کلمات ملحد، زندیق، مرتد و غیره یاد می‌کردند.

به اصطلاح آنان، وهابی‌ها و غیر مقلدین که مخالفین اصلی آنان بودند هیچگاه از حملات لفظی و تکفیری آنان در امان نبودند. آنان علمای اکابر همچو شیخ الاسلام ابن تیمیه، امام ابن قیم و امام شوکانی -رحمهم الله- را نیز بد مذهب، ملحد و صاحب فهم ناقص می‌دانستند [۵۰]. این حملات منحصر به آنان باقی نماند بلکه توسعه یافته و بزرگان دیوبندی و حنفی را نیز در بر می‌گرفت.

احمد رضا بریلوی در باره مولانا قاسم نانوتوی/که از بزرگان علمای حنفی در عصر خود بود، می‌نویسد: «قاسمیه منسوب به قاسم نانوتوی نویسنده «تحذیر الناس» است ..... این همان نانوتوی است که محمد علی کانپوری ناظم ندوه آن را لقب حکیم امت محمدی داده است، این سرکش و کارمند شیطان همه در این مصیبت عظیم شامل اند». در جایی دیگر می‌نویسد که «قاسمیه لعنهم الله ملعون و مرتد هستند»، و می‌نویسد: «تحذیر الناس کتاب ناپاک نانوتوی مرتد است» [۵۱].

مولانا رشید احمد گنگوهی عالم جید و فاضل حنفی بود و مولانا عبد الحی لکهنوی در باره وی در «نزهۀ الخواطر» می‌نویسد: «شیخ، امام، علامه، محدث رشید احمد گنگوهی شخص محقق عالم و فاضل بود، در صدق و عفاف، توکل و تصلب فی الدین مثیلی نداشت؛ در امور مذهبی خیلی‌ پایبند بود». اما بریلویان معتقد اند که یکی از وجوهات داخل شدن جهنمی‌ها در جهنم پیروی از گنگوهی می‌باشد [۵۲].

درباره مولانا اشرف علی تهانوی، از علمای بزرگ مذهب حنفی در هند، بریلوی در فتاوای رضویه ۶/۵۴ می‌نویسد: «مصنف بهشتی زیور (یعنی: مولانا تهانوی) کافر است، مشاهده کتاب وی بر تمام مسلمانان حرام است». و در صفحه ۱۰۴ می‌نویسد که اشرفیه همه مرتد هستند.

سپس بریلویان در باره دیوبندی‌ها حکم عام کرده می‌گویند که «شک کننده در کفر دیوبندی‌ها کافر است»، «پشت سر کسی که آنان را از مسلمانان می‌پندارد نماز جایز نیست»، «اگر کسی تعریف دارالعلوم دیوبند را کند و آنانرا به نظر حقارت نبیند همینقدر برای مسلمان نبودن وی بسنده است» [۵۳].

[۵۰] فتاوای صدر افاضل ص ۳۱ و۳۲، جاء الحق ۱/۴۵۵ وفتاوای رضویه ۲/۲۴۲. [۵۱] حسام الحرمین علی منحر الکفر والمین نوشته احمد رضا ص ۱۹، فتاوای رضویه ۶/۵۹ وتجانب اهل السنه ص ۱۷۳. [۵۲] حسام الحرمین ص ۲۱. [۵۳] فتاوای رضویه ۶/۸۱-۸۲ والمبین فی ختم النبیین مندرج در فتاوای رضویه ۶/۱۱۰.