نوع اول: تنجیم
قال رسول الله ص: «مَنِ اقْتَبَسَ عِلْماً مِنَ النُّجُومِ فَقَدْ اقْتَبَسَ شُعْبَةً مِنْ سِحْرٍ زَادَ مَا زَادَ». (روایت کرده امام احمد در مسند ۱ / ۳۱۱، در حدیث ابن عباس ب).
پیامبر اکرم صفرمودند: «کسی که یک شعبهای از علم نجوم را فرا گیرد به تحقیق که یک شعبه از علم جادو را فرا گرفته است، و هرچه بیشتر فرا گیرد، بیشتر فرا گرفته است».
منظور از منجمین در اینجا کسانی هستند که از علم نجوم برای حوادث ارضی استدلال میگیرند، و میگویند: هرگاه فلان ستاره طلوع کند، بیماری یا مرگ فرا میرسد و یا باران میآید و یا خشکسالی میشود و هرگاه فلان ستاره طلوع کند، اجناس گران و یا ارزان میشود این چنین ادعاهایی کفر است، زیرا این ادعای غیبدانستن است، و به جز خدا کسی از زندگی و مرگ و گرانی و ارزانی یا بارندگی و خشکسالی در زمان آینده اطلاع ندارد، و کسی که از آینده و حوادث آن به وسیله جادو خبر میدهد که همان تنجیم است ادعای غیبگویی کرده است، پس تنجیم یک نوع جادو است.
اما فراگیری آن علم نجومی که عبارتست از علم حساب و درجات فلک و فصول سال و اوقات نماز، مباح و جادو نیست. زیرا خداوند ستارگان را برای سه هدف آفریده است، زینت آسمان، رجم شیاطین و علائم راهنما.
قرآن میفرماید: ﴿وَهُوَ ٱلَّذِي جَعَلَ لَكُمُ ٱلنُّجُومَ لِتَهۡتَدُواْ بِهَا فِي ظُلُمَٰتِ ٱلۡبَرِّ وَٱلۡبَحۡرِ﴾[الأنعام: ۹۷].
«خداوند ذاتی است که ستارگان را برای شما آفریده است، تا (در شبهای سفر) از تاریکیهای خشکی و دریا به وسیله آنها رهنمود شوید».
و میفرماید: ﴿إِنَّا زَيَّنَّا ٱلسَّمَآءَ ٱلدُّنۡيَا بِزِينَةٍ ٱلۡكَوَاكِبِ ٦ وَحِفۡظٗا مِّن كُلِّ شَيۡطَٰنٖ مَّارِدٖ ٧﴾ [الصافات: ۶ – ۷].
«ما آسمان دنیا را با زینت ستارگان آراسته ایم و آن را از هر شیطان سرکشی حفظ کردیم». خداوند به وسیله ستارگان، آسمان را از شیطانهایی که خواسته باشند استراق سمع کنند حفاظت میکند، و آنها را با نوعی ستاره (شهاب) از پای درمیآورد و میسوزاند و منظور از نجوم همین است، و اما استدلال از ستارگان برای حوادثی که در زمین پیدا میشود، این کار جادوگران و منجمین است و مصداق حدیث من اقبتس ... میباشد.
پس تنجیم به این معنی سحر و منجم ساحر است، و هرکس ساحر باشد کافر و از دین اسلام خارج میشود. و کسی که ادعای علم غیب داشته باشد، نیز کافر و بلکه از شیطانهای بزرگ است، زیرا به جز خدا کسی علم غیب را نمیداند و شاید انبیاء را نیز اندکی از علم خود آگاه کرده باشد.
قرآن مجید میفرماید: ﴿عَٰلِمُ ٱلۡغَيۡبِ فَلَا يُظۡهِرُ عَلَىٰ غَيۡبِهِۦٓ أَحَدًا ٢٦ إِلَّا مَنِ ٱرۡتَضَىٰ مِن رَّسُولٖ﴾[الجن: ۲۶ – ۲۷].
«داننده غیب خداست و هیچکس را بر غیب خود آگاه نمیسازد، مگر پیغمبری که خدا از او خشنود باشد».
خداوند بنابر مصلحت گاهی انبیاء را از بعضی مغبیات مطلع میسازد، و این از جمله معجزات پیامبران است که به طور وحی منزل از جانب خداوند (نه به طور آموختن تنجیم و سحر) تعلیم گرفتهاند.
اما کسی که ادعا کند که علم غیب را میداند، مشرک است، زیرا خود را به بعضی از خصائص خداوند که علم غیب است، با خدا شریک کرده است و کافر است، زیرا بر خداوند سبحان افتراء بسته است.