جادو از نظر اسلام و تأثیر آن در جامعه

بین ملائکه و جن تفاوت‌های مختلفی است

بین ملائکه و جن تفاوت‌های مختلفی است

۱- در اصل خلقت‌شان که جنیات از آتش سوزان و فرشتگان از نور آفریده شدند.

۲- فرشتگان بندگی مطیع، فرمانبردار، مقرب و مورد احترام خداوند می‌باشند، چنانچه خداوند می‌فرماید: ﴿بَلۡ عِبَادٞ مُّكۡرَمُونَ ٢٦ لَا يَسۡبِقُونَهُۥ بِٱلۡقَوۡلِ وَهُم بِأَمۡرِهِۦ يَعۡمَلُونَ ٢٧[الأنبیاء: ۲۶ – ۲۷].

«فرشتگان بندگان محترمی هستند، آنها در سخن‌گفتن بر خدا پیشی نمی‌گیرند، و تنها به فرمان او کار می‌کنند».

و نیز می‌فرماید: ﴿لَّا يَعۡصُونَ ٱللَّهَ مَآ أَمَرَهُمۡ وَيَفۡعَلُونَ مَا يُؤۡمَرُونَ[التحریم: ۶].

«از خدا در آنچه به آنها دستور دهد نافرمانی نمی‌کنند، و همان چیزی را انجام می‌دهند که بدان مأمور شده‌اند».

اما جنیات، بعضی از آنها مؤمن و بعضی از کافر می‌باشند، چنانچه خداوند تبارک و تعالی از آنها در قرآن خبر داده، می‌فرماید: ﴿وَأَنَّا مِنَّا ٱلۡمُسۡلِمُونَ وَمِنَّا ٱلۡقَٰسِطُونَ[الجن: ۱۴].

«در بین ما، فرمانبرداران و منحرفان و بیدادگرانند».

بعضی از آنها مطیع و فرمانبردار و بعضی نیز گنهکار هستند، و خداوند در این باره می‌فرماید: ﴿وَأَنَّا مِنَّا ٱلصَّٰلِحُونَ وَمِنَّا دُونَ ذَٰلِكَ[الجن: ۱۱].

«و بعضی از ما تسلیم فرمان خدا و پرهیزگارند، و بعضی از ما جز این، (یعنی نافرمان و بی‌دین)». و بسیاری دیگر از آیات قرآن که در این باره وارد شده است.

سئوال: بعضی از مردم چون از تلاوت قرآن آگاهی ندارند، از جنیات یاری و استعانت طلبیده و می‌گویند: این جن مسلمان من است و از او در باره‌ی محل سحر و جادو سئوال می‌کند، آیا در این باره سخن مورد بحثی وجوود دارد یا خیر؟

جواب: از جنیات نباید یاری طلبید، خواه جن مسلمان باشد و یا به اسلام اعتراف کند، زیرا ممکن است به خاطر این که انسان را فریب دهد به اسلام اعتراف کند، لذا شریعت یاری‌خواستن از جن را مسدود کرده است، مدد و یاری باید از کسی گرفت که حاضر و قادر بر یاری و کمک باشد.

خداوند در داستان حضرت موسی می‌فرماید: ﴿فَٱسۡتَغَٰثَهُ ٱلَّذِي مِن شِيعَتِهِۦ عَلَى ٱلَّذِي مِنۡ عَدُوِّهِ[القصص: ۱۵].

حضرت موسی در محل حاضر و قادر بر اعانت بود. چنین درخواستی در امور عادی مانعی ندارد.

سئوال: در دیار ما اگر طفلی یا حیوانی مریض شود، نزد شیخی می‌رویم، او برای ما کاغذ می‌نویسد که ما آن را سوزانده و دودش را استشمام می‌کنیم، یا آن را در آب انداخته آب را می‌نوشیم و یا آن را به گردن مریض یا حیوان آویزان می‌کنیم، حکم این عمل از نظر شریعت چیست؟

جواب: این عمل از خرافاتی است که هیچ دلیلی برای آن از جانب خدا نازل نشده است، و نمی‌دانیم که در کاغذ چه نوشته شده، گاهی بعضی کلاهبرداران شیاد در کاغذ الفاظ شرک و کفر می‌نویسند. به هرحال، پرهیزکردن از چنین کارهایی لازم است، و شما باید به خدا توکل نمائید که می‌فرماید: ﴿وَإِن يَمۡسَسۡكَ ٱللَّهُ بِضُرّٖ فَلَا كَاشِفَ لَهُۥٓ إِلَّا هُوَۖ وَإِن يُرِدۡكَ بِخَيۡرٖ فَلَا رَآدَّ لِفَضۡلِهِ[یونس: ۱۰۷].

و می‌فرماید: ﴿وَإِن يَمۡسَسۡكَ ٱللَّهُ بِضُرّٖ فَلَا كَاشِفَ لَهُۥٓ إِلَّا هُوَۖ وَإِن يَمۡسَسۡكَ بِخَيۡرٖ فَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرٞ ١٧[الأنعام: ۱۷].

و نیز به نقل از حضرت ابراهیم می‌فرماید: ﴿وَإِذَا مَرِضۡتُ فَهُوَ يَشۡفِينِ ٨٠[الشعراء: ۸۰].

با توجه به آیات مذکور انسان مؤمن باید در هنگام بیماری بر خدا توکل کند و با دعا و عبادت و تضرع به درگاه خدا، از او شفاء بخواهد، زیرا شفا و تندرستی به دست اوست. و رفتن به نزد خرافاتیان و شیادان و گرفتن اوراق و سوزاندن و استشمام‌کردن دود و امثال آن از بازی‌های شیطان است، پس به درگاه خدا توبه کنید و از داروهای مباح استفاده نمائید، زیرا رسول خدا صمی‌فرماید: «مَا أَنْزَلَ اللَّهُ دَاءً إِلاَّ أَنْزَلَ لَهُ دَوَاءً عَلِمَهُ مَنْ عَلِمَهُ وَجَهِلَهُ مَنْ جَهِلَهُ» (بخاری ۷ / ۱۲ از حدیث ابی هریره و مسند امام احمد ۱ / ۴۱۳ و مستدرک امام حاکم ۴ / ۱۹۶ – ۱۹۷ هردو از حدیث عبدالله بن مسعود س).

«هیچ بیماری بدون دارو نازل نشده است، بعضی داروی بیماری را شناختند و بعضی نشناختند».

پس بر شما لازم است که از داروهای مباح و معالجه طبی استفاده نمائید و از خرافات اجتناب نمائید.

سئوال: دیدگاه شریعت در باره‌ی نوشتن قرآن و به گردن آویختن آن به قصد حفاظت از مشکلات و به دست‌آوردن محبت انسان دیگر چیست؟

جواب: صحیح‌ترین قول علماء بر این است که نوشتن قرآن به صورت کتاب و تعویض و به گردن‌آویختن درست نیست، زیرا هدف نزول قرآن این نبوده است، و هیچ دلیلی برای آن وجود ندارد، علاوه بر این ممکن است از این روش بعضی سوء استفاده نموده و به نام قرآن الفاظ شرکیه و مجهولی را بنویسند، لذا برای سد باب علماء نوشتن قرآن را در تعویذات نهی فرموده اند، البته آنچه که نسبت به قرآن در این باره وارد شده است، خواندن آیات قرآن بر انسان‌های مصیبت‌دیده و مریض است. بنابراین، نوشتن قرآن و به گردن‌آویختن آن به قصد حفاظت و کسب مودت نیز بدون اختلاف ناجائز است.

سئوال: آیا برای مسلمان درست است که آیت الکرسی یا بعضی آیات و ادعیه قرآنی را به قصد تبرک و به اعتقاد این که به سبب آن شیطان دفع می‌شود، در گردن یا خانه یا ماشین و یا محل کار خود آویزان کند؟

جواب: بنا به فتوای صحیح این کار درست نیست، زیرا پیامبر صاز تعلیق تمائم (آویزان‌کردن تعویذات) نهی فرمودند، و علماء گفته‌اند:

تمائم: عبارتست از چیزی که برای دفع نظر چشم به گردن اطفال آویزان می‌کنند. و حضرت عبدالله بن مسعود از پیامبر خدا صروایت می‌کند که فرمودند: «إِنَّ الرُّقَى وَالتَّمَائِمَ وَالتِّوَلَةَ شِرْكٌ» (رواه احمد و ابوداود و صححه الحاکم ووافقه الذهبی).

علماء از این حدیث استنباط نموده‌اند که آویختن آیات قرآن به گردن و یا دیگر اعضای بدن درست نیست. علاوه بر این ممکن است از الفاظ دیگری به نام قرآن استفاده شود و یا این عمل در نتیجه موجب اهانت و بی‌احترامی به قرآن گردد.

اما نسبت به آویختن آیات قرآن به قصد تبرک و یا حفاظت در مشاین یا دیوار خانه یا محل کار من هیچیک از علماء را ندیدم که به جواز آن معتقد باشند.

البته روش علماء این است که قرآن را در سینه‌هایشان حفظ نموده و در صحیفه‌ها می‌نویسند، و به آن عمل می‌کنند، احکامش را می‌آموزند و در معانیش آنطور که خدا دستور فرموده است فکر و تدبر می‌نمایند.

سئوال: آیا در شریعت مطهر دعا خوانی قرآن بر مریض ممنوع شده است؟ آیا دعاخوان می‌تواند در مقابل عمل خود مزد یا هدیه بگیرد؟

جواب: دعاخوانی قرآن بر مریض به روش مشروع به این که قرآن بخواند و بر مریض و یا در محل درد و یا در آبی که مریض بنوشد، دم کند درست است، زیرا پیامبر صدعاخوانی نمودند و دعای‌شان مؤثر واقع شد. (بخاری در کتاب الطب ۷ / ۲۲ – ۲۶).

علامه سیوطی می‌نویسد: به سه شرط دعاخوانی درست است:

۱- دعاخوانی به قرآن یا اسماء و صفات خدا باشد.

۲- به زبان عربی که معنایش فهمیده شود.

۳- عقیده داشته باشد که تأثیر در ذات دعا نیست، بلکه به تقدیر خداست. (فتح المجید ۱ / ۲۴۳).

گرفتن اجرت یا هدیه در مقابل دعاخوانی درست است، زیرا پیامبر صبه صحابه‌هایی که مارگزیده‌ای را دعاخوانی کرده بودند، اجازه داده که اجرت بگیرند و فرمودند: «إِنَّ أَحَقَّ مَا أَخَذْتُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا كِتَابُ اللَّهِ» (بخاری ۷ / ۲۳ از حدیث ابن عباس ب). «از هرچیز قرآن سزاوارتر است که برآن مزد بگیرید».

سئوال: در این ایام شنیده می‌شود که بعضی بیماری‌های تشنجی و جنی و کسانی که نظر چشم شده اند را با قرآن معاجله می‌کنند، تعویذات‌شان برای عده‌ای مفید واقع شده است، آیا این عمل شرعاً درست است؟ و آیا کسی که نزد این افراد برود گنهکار است؟ چه شرایطی برای کسانی که با استفاده از قرآن معالجه می‌کنند، باید وجود داشته باشد؟ آیا از علماء گذشتگان در باره علاج مسحورین و بیماری‌های تشنجی و غیره با استفاده از قرآن ثابت است یا خیر؟

جواب: معالجه امراضی چون تشنج، چشم‌زدن، جادو و غیره به وسیله آیات قرآن اشکالی نداشته و اینگونه معالجه را رقیه می‌نامند، و رقیه به این صورت است که قاری آیاتی از قرآن تلاوت می‌کند، و سپس در محل بیماری می‌دمد. و رقیه به آیات قرآن و دعاهای مأثوره جایز است، و منعی که در این رابطه وجود دارد مربوط به رقیه‌هایی است که حاوی الفاظ شرک‌آمیز هستند، و در اینطور دعاهای استمداد از غیر خدا، استعانت و یاری از جنیات و شیاطین وجود دارد، این کار حرفه استمداد از غیر خدا، استعانت و یاری از جنیات و شیاطین وجود دارد، این کار حرفه انسان‌های کلاهبردار و شیاد و دجال می‌باشد که با نام‌های مجهول (به اهداف نامطلوب‌شان می‌رسند) اما رقیه به آیات قرآن و دعاهایی که در احادیث وارده شده مشروع و جایز است.

خداوند قرآن را برای امراض حسی و معنوی مانند: بیماری‌های قلبی و پوستی شفا قرار داده است، لیکن به این شرط که کسی که عمل رقیه را انجام می‌دهد، و کسی که برایش رقیه خوانده می‌شود، خلوص نیت داشته باشد، و نیز معتقد باشند که شفاء از جانب خداوند بوده و رقیه که کلام خداست سبب از اسباب نافعه خداوند برای درمان می‌باشد.

و برای معالجه با آیات قرآن رفتن نزد افرادی که به استقامت در ایمان و سلامت در عقیده شناخته شده اند، و مرتکب رقیه شرک‌آمیز نشده و از جنیات و شیاطین کمک نمی‌گیرند و فقط رقیه شرعی می‌دهند، اشکالی ندارد.

تعوذی و درمان به آیات قرآن از جمله سنت‌های رسول خدا صو علمای سلف می‌باشد، و ایشان امراضی مانند: چشم‌زدن، تشنج، سحر و جادو و غیره را بدینوسیله معالجه می‌کردند و معتقد بودند که این عمل از جمله اسباب نافع و مباح است، و شکی نیست که درمان‌کننده حقیقی و واقعی خداوند یکتا و یگانه است، نکته مهم این است که بعضی از افراد کلاهبردار و شیاد و جادوگر گاهی اوقات بخشی از آیات قرآن یا دعاهای وارده را با الفاظ شرک‌آمیز و یاری طلبیدن از جنیات و شیاطین مخلوط نموده و بعضی از افراد نادان آنها را شنیده و گمان می‌کنند که این گروه با آیات قرآن درمان می‌کنند، این از جمله نیرنگ‌هایی است که لازم است آن را دانسته و از آن اجتناب و دوری گردد.

سئوال: نظر شما در باره کسی که از بعضی صالحین نوشته قرآنی برای شفاء بیماری می‌گیرد، سپس کاغذ را در آب انداخته تا کلمات نوشته‌شده در آب محو شود و سپس سه مرتبه از آن بنوشد و باقی را بر محل درد بماند؟

جواب: بهتر آنست که انسان مسلمان آیاتی از قرآن را بر برادر مسلمانش خوانده و سپس بر جسم یا محل درد بدمد. این عمل همان رقیه (تعویذ) شرعی است، و اگر برایش در آب و یا هر نوشیدنی دیگری آیات را بخواند، بازهم جایز بوده و در احادیث نبوی نیز وارد شده است. اما اگر آیات قرآن را در ورق کاغذ نوشته و سپس آن را در داخل آب انداخت و شخص مریض نیز آن را نوشید، بعضی از علماء چنین درمانی را بر دیگر معالجات قرآنی قیاس نموده و جایز قرار داده اند، چون خداوند خبر می‌دهد که قرآن شفاء است و اگر خدا بخواهد هیچ نقصانی متوجه او نمی‌شود، ولی بهتر همان است که از پیامبر شنیده شده و قبلاً آن را بیان نمودیم که خواندن آیات قرآن بر شخص مریض به طور مستقیم و یا خواندن آیات در آب و نوشیدنی می‌باشد (بخاری ۷ / ۲۵، ۲۴ از حدیث قتاده، عائشه و ابی سعید ش).

سئوال: من برای برطرف‌شدن بیماری ها دعا می‌نویسم، آیا نوشتن آیاتی از قرآن برای نوشاندن بیمار جایز است یا خیر؟

جواب: آنچه از پیامبر صدر این باره وارد شده، خواندن آیاتی از قرآن بر مریض است به این صورت که مستقیماً آیاتی بر او بخواند، و سپس بر بدنش بدمد. تعویذی که از پیامبر وارد شده است، به همین صورت می‌باشد. (بخاری ۷ / ۲۶، ۲۴ و مسلم ۴ / ۱۷۲۴، ۱۷۱۹، ۱۷۱۸).

و دیگر دعاهای شرعی که تعویذدادن به آنها در احادیث وارد شده است، اما نوشتن آیات قرآنکریم در ورق، کاسه، و یا دیگر ظروف و سپس غسل‌کردن و نوشیدن از آب آنها چنین مسئله‌ای را بعضی از اهل علم جایز قرار داده و آن را در تحت رقیه داخل می‌دانند؛ لیکن بهتر همان روش سنت است که شخصی مستقیماً بر خود بیمار یا در آب بخواند، و سپس شخص مریض آن را بنوشد، و از پیامبرصاینطور وارد شده است، بنا به دلائل مختصری که در این باره آمده است این بهترین روش است. والله اعلم.

سئوال: نظر شرع مقدس اسلام در باره‌ی نوشتن آیات قرآن و یا بعضی اسماء مبارکه خداوند و محوکردن متکوب در آب و سپس نوشیدن آن به قصد شفاء از بیماری یا طلب منفعت چیست؟

جواب: کسی که بیماران را به وسیله‌ی قرآن علاج می‌کند، مناسب است که به طور حضوری آیات قرآن را تلاوت و به طرف مریض دم کند، این روش مفیدتر و بهتر و کامل‌تر است، زیرا پیامبر اکرم صو نیز علمای گذشته این روش را انتخاب کرده بودند، روش دیگری نیز که از بعضی از احادیث ثابت شده است، این است که در آب بخواند و سپس به مریض نوشانده شود.

اما این که قرآن بر روی چیزی پاک مانند ورق کاغذ با چیزی پاک نوشته شود و مکتوب در آب حل و به مریض نوشانده شود، این طریقه را بعضی از علمای گذشته مانند امام احمد حنبل اجازه داده است (المسائل والرسائل المرویة عن الامام احمد ۲ / ۱۱۴، ۱۱۲).

شیخ الاسلام ابن تیمیه نیز در مجموعه الفتاوی (ج / ۱۹ ص / ۶۵ – ۴۶) و علامه ابن قیم در زادالمعاد (ج / ۴ ص / ۱۷۱ – ۱۷۰) می‌نویسند، این روش از بعضی علمای گذشته معروف است، لیکن ترک این روش بهتر است، تا از دو روش که از احادیث ثابت شده است استفاده شود.

سئوال: آیا معالجه‌ی بیمار به نوشتن آیاتی از قرآن بر روی تکه چوب سپس آن را در آب حل‌کردن و به مریض نوشاندن، جایز است یا خیر؟ و آیا اجرت در قبال این عمل درست است؟

جواب: به شرط این که آیات قرآن بر روی چیز پاکی نوشته شود، اشکالی ندارد و امام احمد و بسیاری از ائمه مانند شیخ الاسلام ابن تیمیه در مجموعه الفتاوی و علامه ابن قیم در زادالمعاد و عده‌ای دیگر از علماء اجازه داده اند، لیکن بهتر است که دعاخوانی به صورت حضوری و شفاهی باشد که پس از خواندن آیات قرآن به طرف مریض یا عضو محل درد، دم شود. و نیز اجرت‌گرفتن در قبال کتاب قرآن به شرط شفای مریض اشکالی ندارد، زیرا اجرت‌گرفتن در دعاخوانی درست است، و پیامبر صاز صحابه ایکه در قبال دعاخوانی اجرت گرفته بود، تأیید کردند (بخاری ۷ / ۲۳ از حدیث عبدالله ابن عباس).

سئوال: آیا بردن زن جادو شده در نزد یکی از مشایخ جهت دعاخوانی درست است یا خیر؟

جواب: اگر شیخ مورد نظر در دینداری و تقوا و عقیده صحیح و معروف باشد و آداب شرعی را از نظر حجاب و عفاف رعایت کند، با زنان خلوت نمی‌کند، تقاضای کشف اعضاء و زینت زنان را نمی‌کند، و در دعاخوانی از آیات قرآن استفاده می‌کند، اشکال ندارد، لیکن اگر به آداب و اخلاق اسلامی و دینداری و تقوا و عقیده‌ی صحیح پایبندی و شهرت ندارد و نسبت به احکام اسلامی کوتاهی می‌کند از حضور در نزد چنین کسی باید خودداری نمود.

سئوال: نظر شما در باره‌ی بازکردن محلی مخصوص برای دعاخوانی چیست؟

جواب: بازکردن محل مخصوصی برای دعاخوانی درست نیست، و علمای گذشته نیز چنین کاری انجام نداده، زیرا درِ حیله برای‌گران باز می‌شود، بازار رقابت و سودجویی گرم می‌شود و با توجه به این که انسان هرچند صالح و نیک باشد، ممکن است شیاطین آن را به فتنه بیندازند و در نتیجه به کارهای حرام و خلاف شرع دست بزند، لذا برای هیچکس اجازه نیست که از این روش استفاده نماید.

سئوال: همسرم از بیماری‌های مختلف شکایت می‌کند، به پزشکان زیادی مراجعه نمودیم که هرنوع بیماری را در وجود انکار نمودند، همسرم در شک است که شاید جادو شده باشد و بارها از من خواسته است که او را برای ابطال سحر نزد بعضی مشایخ ببرم، در حالی که من این کار را حرام می‌دانم، اکنون در زندگی زناشویی هیچ استراحتی برایم نیست، نظر شما در این باره چیست؟ راه‌ی حل این مشکل را بیان فرمایید؟

جواب: انواع بیماری‌ها زیاد است و می‌توان هرکس را که بیمار شد، مسحور تلقی کرد. به نظر من این فکر یک وسواس است که باید آن را با دعا و تضرع و التماس به درگاه‌ی خدا دفع نمود، و نیز می‌توان از دعاهای شرعی (قرائت قرآن بر مریض) و تعویذات شرعی استفاده نمود. علاوه بر این به پزشکان نیز باید مراجعه نمود، زیرا ممکن است نوع بیماری آن را تشخیص داده و علاج نمایند، و اگر چنانچه ثابت شود که بیماریش جادو بوده برای حل آن باید از دعاهای شرعی که توسط علمای معروف و با تقوا خوانده می‌شود، استفاده نموده و از رفتن نزد شیادان و جادوگران برای ابطال سحر خودداری نماید که جادوگر نمی‌تواند جادو را باطل کند. از پیامبر خدا صدر این باره سئوال شد، در پاسخ فرموند: «هُوَ مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ» «این کار شیطان است». (امام احمد در مسند ۳ / ۲۹۴، و ابوداود در سنن ۴ / ۶۲۵، و بیهقی در سنن الکبری ۹ / ۳۵۱ همه شان از حدیث جابر بن عبدالله س- مجمع الزوائد ۵ / ۱۰۲).

سئوال: نظر شما در باره‌ی زنی که مصحف (قرآن) را هنگام مشغول‌بودن و یا تنهابودن در کنار طفل کوچکش می‌گذارد، تا از جنیات محفوظ بماند، چیست؟

جواب: این عمل درست نیست، زیرا گذاشتن قرآن نزدیک طفل یا بر روی سینه اش یا در زیر پتو و امثال آن موجب اهانت قرآن است. بلکه مصحف دور از اطفال باید گذاشته شود.

سئوال: کتاب احکام المرجان فی غرائب و احکام الجان چگونه کتابی است؟

جواب: کتاب مشهوری است که پیرامون احکام و اشکال و شناخت جن بحث می‌کند، برای خواننده بسیار مفید است و بعضی احکام شرعی در آن آمده است.

پایان

۲۲ / ۱ / ۱۳۸۳