تئوری امامت درترازوی نقد

مختصرى دربارۀ استاد حجت الله نیکوئی

مختصرى دربارۀ استاد حجت الله نیکوئی

آقای استاد «حجت الله نیکوئی» اهل قم و از استادان معاصر به شمار میروند. اما معلومات مفصلی در مورد وی در دسترس نمیباشد.

وی در شهر قم بدنیا آمد و بعد از اتمام دیپلوم در همان شهر، وارد دانشکدۀ زبان انگلیس (قسمت ترجمه) در دانشگاه پیام نور شد، و در آنجا ادامۀ تحصیل داد و بعداً بعنوان کارمند در «سازمان تبلیغات اسلامی» مشغول به کار شد.

استاد نیکوئی توجه زیادی به مطالعۀ کتاب‌های دینی و بحث دربارۀ حقایق دین، در متن کتابهای قدیم و جدید داشت، و میل شدید به نقد و بررسی عقاید اساسی دین داشت و هیچ عقیده‌ای را نمی‌پذیرفت جز اینکه با دلایل قاطع وبراهین محکم ثابت شده باشد.

اقامت ایشان در قم و نزدیکی او به حوزۀ علمیه و کتابخانه‌های متعدد و بسیار غنی آن باعث شده که مطالعات زیادی نه فقط از کتب شیعه بلکه از کتابهای اهل سنت و سایر فرق و مذاهبی اسلامی داشته باشد. و همچنین عمل وی در سازمان تبلیغات اسلامی باعث گسترش معلومات ایشان ومطالعۀ آراء مختلف در همۀ جهات شد.

آقای «نیکوئی» نزد شیخ نعمت الله صالحی نجف آبادی [صاحب کتاب شهید جاوید] رفت و آمد میکرد و از روح نقادی آن شیخ بزرگوار استفاده‌هایی کرد، و همچنین کتابهای دکتر عبد الکریم سروش را مطالعه نمود و تحت تاثیر افکار آن قرار گرفت بویژه کتاب «قبض وبسط تئوریک شریعت» است.

کما اینکه از بعضی کلمات «نیکوئی» اینچنین برمیآید که ایشان کتابهای استاد مرحوم حیدر علی قلمداران را نیز مطالعه کرده بویژه کتاب «شاهراه اتحاد یا بررسی نصوص امامت» و گفته‌های قلمداران را خیلی پسندید.

در حدود سن سی سالگی آقای «نیکوئی» کتابی تالیف کرد به اسم «تئوری امامت در ترازوی نقد» که در آن با کمال جرأت و صراحت تئوری امامت آنچنانکه در بین شیعۀ امامیۀ رایج است در ترازوی نقد گذاشت و ثابت کرد که این نظریه وزنی ندارد و نیازمند به تجدید نظر و بازسازی تئوریک است.

البته انتشار این کتاب (که در حدود پانزده یا بیست سال پیش صورت گرفت) سر و صدایی در محافل دینی براه انداخت، و تعدادی از علمای بزرگ شیعه به مخالفت این کتاب پرداختند، و مؤلف آن را دعوت به مناظره نمودند.

در این راستا مؤلف (نیکوئی) با شیخ فاضلی بنام «علی شیروانی» که از شاگردان ممتاز آیت الله محمد تقی مصباح یزدی مهمترین استاد ومدافع تشیع سنتی در حوزه است، مناظرۀ حضوری و چند جلسه داشته، که بدون نتیجه متوقف شد، سپس با آقایی به نام شیخ «حسن رحیم پور اصغری» مناظرات و مباحثات غیر مستقیم داشته که آنهم بدون نتیجه به پایان رسید.

در این مدت البته آقای نیکوئی به خاطر عقاید مخالف شیعۀ او، از کارش اخراج شد و بعداً هم به زندان رفت، و از زندان با تعهد کتبی و اقرار به اینکه او اشتباه کرده و تمام ادلۀ راستین شیعه را خوب مطالعه نکرده آزاد شد.

بعد از آزادی، استاد «نیکوئی» از صحنه‌های علمی متواری و به زندگی عادی مشغول شد.