اثبات و گواهی بر رسالت محمد صلی الله علیه وآله وسلم

خصوصيات رسول اكرم ج

خصوصيات رسول اكرم ج

نبی اکرم ج سید مخلوقات است، همانطور که عبدالله بن سلامس می‌گوید: نبی اکرم ج فرمودند: «أَنَا سَيِّدُ وَلَدِ آدَمَ وَلاَ فَخْرَ» [۲۲].

«من سید و بزرگ بنی آدم هستم و این ر ا بخاطر غرور و تکبر نمی‌گویم بلکه حقی است که به من داده شده است».

ابن حبان در صحیح خود به این طریق آن را آورده است و ترمذی [۲۳]با اضافه کردن «یوم القیامة» قبل از «ولا فخر» آورده است است. اصل حدیث در صحیح مسلم از ابوهریره با این لفظ آمده است:

«أَنَا سَيِّدُ وَلَدِ آدَمَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَأَوَّلُ مَنْ يَنْشَقُّ عَنْهُ الْقَبْرُ وَأَوَّلُ شَافِعٍ وَأَوَّلُ مُشَفَّعٍ» [۲۴].

«من سید و بزرگ بنی آدم در روز قیامت هستم و اولین کسی هستم که در روز قیامت زمین بر او شکافته می‌شود و من از قبر بیرون می‌آیم و اولین کسی هستم که طلب شفاعت می‌کنم و اولین کسی هستم که به شفاعت او جواب داده می‌شود».

عز می‌گوید: سید به کسی می‌گفته می‌شود که متصف به صفات بزرگان و اخلاق عالی، درخشان و ارجمند باشد که رسول الله ج در دنیا و آخرت از بنی آدم افضل و بهتر‌اند، اما در دنیا بدلیل اینکه متصف به اخلاق بزرگ، بلند همت و بزرگوار بوده‌اند و در آخرت نیز بدلیل اینکه جزاء و پاداش با توجه به اخلاق و صفات داده می‌شود، پس اگر در دنیا به لحاظ اخلاق و صفات از بنی آدم پیشی گرفته و افضل‌تر اند در آخرت نیز مراتب و درجات ایشان بهتر و افضل‌تر خواهد بود.

رسول الله ج می‌فرماید: «أَنَا سَيِّدُ وَلَدِ آدَمَ وَلاَ فَخْرَ». تا امتشان مقام و منزلت ایشان را نزد پروردگارش بدانند و معمولاً مناقب، صفات برجسته و فضایل بخاطر افتخار و غرور و تکبر بر دیگران بیان می‌شود ولی پیامبر ج بخاطر اینکه این توهم را از ذهن افرادی که از روی نادانی فکر می‌کنند که بخاطر افتخار و غرور این را گفته‌اند بیرون ببرند لذا در دنباله می‌فرمایند‍: «وَلاَ فَخْرَ» [۲۵].

از صفات ویژه دیگر حضرت رسول الله ج این است که پرچم حمد بدست ایشانست و همه در زیر این پرچم قراردارند. آدم÷ بنا به فرموده رسول الله ج: «أَنَا سَيِّدُ وَلَدِ آدَمَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ، وَلا فَخَرَ، وَأَوَّلُ مَنْ تَنْشَقُّ عَنْهُ الأَرْضُ، وَأَوَّلُ شَافِعٍ وَمُشَفَّعٍ، بِيَدِي لِوَاءُ الْحَمْدِ، تَحْتِي آدَمُ فَمَنْ دُونَهُ» [۲۶].

«من سید و بزرگ بنی آدم در روز قیامت هستم و اولین کسی هستم که در روز قیامت زمین بر او شکافته می‌شود، و من از قبر بیرون می‌آیم و اولین کسی هستم که طلب شفاعت می‌کنم و اولین کسی هستم که به شفاعت اوجواب داده می‌شود، پرچم حمد در روز قیامت بدست من است و آدم÷ و غیر او همه در زیر پرچم من قرار دارند. پرچم حمد در دست من است یعنی اول وآخر از من بخاطر شفاعت عظمی (بزرگ) تشکر و قدردانی می‌کنند و مثل اینکه حمد فقط برای من است».

از خصوصیات دیگر آن حضرت ج: اولین کسی که در روز قیامت زمین بر او شق می‌شود و از قبر بیرون می‌آید، رسول الله ج است، و اولین کسی که طلب شفاعت می‌کند و اولین کسی به شفاعت او جواب داده می‌شود، رسول الله ج است و شفاعت بزرگ (عظمی) و مقام محمود که اول و آخر به اوغبطه می‌خورند برای رسول الله ج است.

ابن عمربمی‌گوید: مردم در روز قیامت در حالی که به زانو افتاده‌اند، هر امتی دنبال پیامبر خود می‌گردد می‌گویند: ای فلانی شفاعت کن، ای فلانی شفاعت کن، تا اینکه شفاعت به حضرت رسول الله ج داده می‌شود، این همان رمزی است که خداوند مقام محمود را به او عطا می‌کند. بخاری این قول را روایت کرده است.

از جمله خصوصیات دیگر همانا به ما دستورداده شده که بعد از تمام اذان‌ها از خداوند برای او طلب وثیقه بکنیم عبدالله بن عمرو بن عاصبمی‌گوید: او از پیامبرشنیده است که فرموده‌اند:

«إِذَا سَمِعْتُمُ الْمُؤَذِّنَ فَقُولُوا مِثْلَ مَا يَقُولُ ثُمَّ صَلُّوا عَلَىَّ فَإِنَّهُ مَنْ صَلَّى عَلَىَّ صَلاَةً صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ بِهَا عَشْرًا ثُمَّ سَلُوا اللَّهَ لِىَ الْوَسِيلَةَ فَإِنَّهَا مَنْزِلَةٌ فِى الْجَنَّةِ لاَ تَنْبَغِى إِلاَّ لِعَبْدٍ مِنْ عِبَادِ اللَّهِ وَأَرْجُو أَنْ أَكُونَ أَنَا هُوَ فَمَنْ سَأَلَ لِىَ الْوَسِيلَةَ حَلَّتْ لَهُ الشَّفَاعَةُ». [أخرجه مسلم] [۲۷].

«هرگاه صدای موذن را شنیدید پس شما هم آنچه را که او می‌گوید تکرار کنید، سپس بر من صلوات و درود بفرستید، زیرکسی که بر من یک درود بفرستد خداوند ۱۰ مرتبه بر او صلوات خواهد فرستاد. سپس از خداوند مقام وسیله را طلب نمایید زیرا وسیله یک مقامی است در بهشت، نیست مگر برای بنده‌ای از بندگان خدا، و امیدوارم که آن بنده، من باشم،هرکس برای من، از خداوند طلب وسیله بکند، شفاعت من درحق او حتمی است».

از دیگر خصوصیات حضرت رسول الله ج بخاطراحترام و اکرام از ایشان، هیچوقت با اسم نام برده نمی‌شود، خداوند تبارک و تعالی هنگامی که می‌خواهد ایشان را مورد خطاب قرار دهد به او احترام گذاشته و او را با قشنگ‌ترین نام‌ها و زیباترین صفات مورد خطاب قرار می‌دهد: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّبِيُّ، ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلرَّسُولُو این خصوصیت برای هیچیک از انبیاء وجود نداشته و فقط با نام‌های خودشان مورد خطاب قرارگرفته‌اند: ﴿يَٰٓـَٔادَمُ ٱسۡكُنۡ[البقرة: ۳۵]. ﴿إِذۡ قَالَ ٱللَّهُ يَٰعِيسَى ٱبۡنَ مَرۡيَمَ[المائدة: ۱۱۰]. ﴿يَٰمُوسَىٰٓ إِنِّيٓ أَنَا ٱللَّهُ[القصص: ۳۰]. ﴿يَٰنُوحُ ٱهۡبِطۡ بِسَلَٰمٖ[هود: ۴۸]. ﴿يَٰٓإِبۡرَٰهِيمُ ١٠٤ قَدۡ صَدَّقۡتَ ٱلرُّءۡيَآ[الصافات: ۱۰۴-۱۰۵]. ﴿قَالُواْ يَٰلُوطُ إِنَّا رُسُلُ رَبِّكَ[هود: ۸۱]. ﴿يَٰزَكَرِيَّآ إِنَّا نُبَشِّرُكَ[مریم: ۷]. ﴿يَٰدَاوُۥدُ إِنَّا جَعَلۡنَٰكَ خَلِيفَةٗ فِي ٱلۡأَرۡضِ[ص: ۲۶]. ﴿يَٰيَحۡيَىٰ خُذِ ٱلۡكِتَٰبَ بِقُوَّةٖ[مریم: ۱۲].

خداوند متعال از اینکه پیامبر فقط با اسم مورد خطاب واقع شود یا نام برده شود، نهی کرده است و می‌فرماید:

﴿لَّا تَجۡعَلُواْ دُعَآءَ ٱلرَّسُولِ بَيۡنَكُمۡ كَدُعَآءِ بَعۡضِكُم بَعۡضٗا[النور: ۶۳].

«(ای مومنان) دعوت پیغمبر را درمیان خویش (برای اجتماع و شرکت در کارهای بزرگ) همسان دعوت برخی از برخی از خود بشمار نیاورید».

از صفات دیگر رسول الله ج این است که کلیه معجزه‌های پیامبران از بین رفته و فراموش شده‌اند اما معجزه حضرت رسول اکرم ج که همان قرآن کریم است تا روز قیامت باقی است و پیامبر ج می‌فرماید:

«مَا مِنَ الأَنْبِيَاءِ مِنْ نَبِىٍّ إِلاَّ قَدْ أُعْطِىَ مِنَ الآيَاتِ مَا مِثْلُهُ آمَنَ عَلَيْهِ الْبَشَرُ وَإِنَّمَا كَانَ الَّذِى أُوتِيتُ وَحْيًا أَوْحَى اللَّهُ إِلَىَّ فَأَرْجُو أَنْ أَكُونَ أَكْثَرَهُمْ تَابِعًا يَوْمَ الْقِيَامَةِ» [۲۸].

«از پیامبران که آیات خداوندی به آن‌ها داده شده مردم در برابر آن‌ها تسلیم شده و ایمان آورده‌اند اما آنچه که به من داده شده قرآن و وحی الهی است امیدوارم که در روز قیامت پیرو من بیشتر باشد».

از جمله این خصوصیات این است کتابی که بر او نازل شده است، خداوند تضمین بقا و حفاظت از تحریف آن را خود کرده است. می‌فرماید: ﴿إِنَّا نَحۡنُ نَزَّلۡنَا ٱلذِّكۡرَ وَإِنَّا لَهُۥ لَحَٰفِظُونَ ٩[الحجر: ۹].

«ما خود قرآن را فرستاده‌ایم و خود ما پاسدار آن می‌باشیم (و تا روز رستاخیز آن را از دستبرد دشمنان و از هرگونه تغییرو تبدیل زمان محفوظ و مصون می‌داریم)».

رسول اکرم ج در یک حدیث قدسی می‌فرماید:

«وَأَنْزَلْتُ عَلَيْكَ كِتَابًا لاَ يَغْسِلُهُ الْمَاءُ تَقْرَؤُهُ نَائِمًا وَيَقْظَانَ» [۲۹]. مسلم از حدیث عیاض پسر حمارس روایت کرده است.

«کتابی را برتو نازل کرده‌ام که آب نمی‌تواند آن را پاک کند و در خواب و بیداری می‌توانی آن را بخوانی (در هر حال می‌توانی آن را بخوانی)».

از صفات دیگر: جابر بن عبدالله انصاریس می‌گوید: که رسول الله ج فرموده است:

«أُعْطِيتُ خَمْسًا لَمْ يُعْطَهُنَّ أَحَدٌ قَبْلِى كَانَ كُلُّ نَبِىٍّ يُبْعَثُ إِلَى قَوْمِهِ خَاصَّةً وَبُعِثْتُ إِلَى كُلِّ أَحْمَرَ وَأَسْوَدَ وَأُحِلَّتْ لِىَ الْغَنَائِمُ وَلَمْ تُحَلَّ لأَحَدٍ قَبْلِى وَجُعِلَتْ لِىَ الأَرْضُ طَيِّبَةً طَهُورًا وَمَسْجِدًا فَأَيُّمَا رَجُلٍ أَدْرَكَتْهُ الصَّلاَةُ صَلَّى حَيْثُ كَانَ وَنُصِرْتُ بِالرُّعْبِ بَيْنَ يَدَىْ مَسِيرَةِ شَهْرٍ وَأُعْطِيتُ الشَّفَاعَةَ» [۳۰]. [بخاری و مسلم این حدیث را اخراج کرده‌اند].

«پنچ چیز به من داده شده که قبل از من به هیچکس نداده‌اند، هر پیامبری فقط برای قوم خود مبعوث می‌شد ولی من برای هر سرخ و سیاهی یعنی برای تمام مخلوقات (انس و جن) مبعوث شده‌ام. غنائم جنگی برای من حلال است درحالیکه برای هیچکدام از پیامبران قبل از من حلال نبود، زمین برای من پاک، پاک کننده و جای سجده قرار داده شد. هرجا نماز فرا رسید، هر فردی هنگام نماز می‌تواند هرجا که باشد نماز خود را به جای آورد (ولی برای پیغمبران قبل اینگونه نبود فقط می‌توانستند در عبادتگاه‌های مخصوصی نماز بخوانند). بوسیله ترس نیز تا فاصله یک (ماه) از دشمن یاری شده‌ام. (یعنی دشمن در فاصله یک ماه از دیدن من می‌ترسد)، به من شفاعت داده شده (منظور شفاعت عظمی) است». [بخاری و مسلم این حدیث را اخراج کرده‌اند].

[۲۲] صحیح ابن حبان بترتیب ابن بلبان، حققه وخرج أحادیثه وعلق علیه: شعیب الأرنؤوط: ۱۴/۱۳۵،۳۹۲، رقم حدیث: ۶۲۴۲،۶۴۷۵، عن واثلة بن الأسقعس. [۲۳] سنن الترمذی: ۵/۳۰۸) رقم حدیث: ۳۱۴۸. [۲۴] صحیح مسلم: ۴/۱۷۸۲، رقم حدیث: ۲۲۷۸. [۲۵] بدایة السول فی تفضیل الرسول جوشرف وکرم، تالیف: العلامة العزّ بن عبدالعزیز بن عبدالسلام السلمی. [۲۶] صحیح ابن حبان بترتیب ابن بلبان: ۱۴/۳۹۸، رقم حدیث: ۶۴۷۸، و مسند ابی یعلی، دارالبشیر: ۱۳/۴۸۰، رقم حدیث: ۷۴۹۳. [۲۷] صحیح مسلم: ۱/۲۸۸،۲۸۹، رقم حدیث: ۳۸۴. [۲۸] صحیح بخاری: ۶/۹۷، و صحیح مسلم: ۱/۱۳۴، رقم حدیث: ۱۵۲. [۲۹] - صحیح مسلم: ۴/۲۱۹۷، رقم حدیث: ۲۸۶۵. [۳۰] - صحیح بخاری: ۱/۸۶ و صحیح مسلم: ۱/۳۷۰، رقم حدیث: ۵۲۱.