اثبات و گواهی بر رسالت محمد صلی الله علیه وآله وسلم

اخلاق رسول اكرم ج

اخلاق رسول اكرم ج

خداوند سبحانه و تعالی در مورد پیامبرخودمی فرماید:

﴿وَإِنَّكَ لَعَلَىٰ خُلُقٍ عَظِيمٖ ٤[القلم: ۴].

« تودارای اخلاق ورفتار پسندیده وحمیده‌ای هستی».

عز بن عبدالسلام می‌گوید: توجه کردن و بزرگ شمردن یک شی‌ء از طرف مردان بزرگ بر این دلالت می‌کند که آن شیء در زمره چیزهای مهم و بزرگ قراردارد. پس توجه کردن و بزرگ شمردن از طرف بزرگترین بزرگان یعنی خداوند تبارک و تعالی چگونه خواهد بود؟! (منظور بزرگ شمردن اخلاق رسول الله ج از طرف خداوند تبارک وتعالی است) [۳۱].

سعد بن هشام بن عامر می‌فرماید: پیش عائشهل رفتم و از او درباره اخلاق رسول الله ج سوال کردم. عائشهلگفت: اخلاقش، قرآن بود (اخلاقش طبق قرآن بود) مگر قرآن را نخوانده‌ای، که خداوندمی‌فرماید: ﴿وَإِنَّكَ لَعَلَىٰ خُلُقٍ عَظِيمٖ ٤[القلم: ۴]. گفتم: می‌خواهم که از مردم دوری کنم و با تمام وجود متوجه خدا شوم و تمام وقت به عبادت او بپردازم. عائشه صدیقه گفت: این کار را نکن. آیا این آیه را نخوانده‌ای که خداوند می‌فرماید: ﴿لَّقَدۡ كَانَ لَكُمۡ فِي رَسُولِ ٱللَّهِ أُسۡوَةٌ حَسَنَةٞ[الأحزاب: ۲۱]. «سرمشق و الگوی زیبایی در (شیوه پندار وگفتار و کردار) پیغمبرخدا برای شماست».

در حالیکه رسول الله ج ازدواج کرده و صاحب اولاد هم بوده است [۳۲].

خداوند از همان دوران کودکی تا قبل از بعثت اخلاق او را کامل کرده بود، لذا هرگز بتی را عبادت نکرده و شراب ننوشیده‌اند، اصلاً وقتشان را در کارهای بد صرف نکره است و پیش قومشان به صادق و امین مشهور بودند.

(جابر بن عبداللهس می‌گوید: زمانی که کعبه بنا شد، نبی اکرم ج و عباس هردو برای ساختن خانه کعبه، سنگ حمل می‌کردند، عباس به پیامبر گفت: دستمالتان را روی شانه‌تان قرار دهید تا سنگ‌ها اذیت‌تان نکنند، پیامبره چنین کردند. بعد از آن پیامبر به زمین افتادند. به سوی آسمان نگاه کرده و سپس فرمودند: دستمالم، دستمالم، یعنی گذاشتن دستمال باعث افتادنم شد، سپس آن را برداشتند و بکارشان ادامه دادند) [۳۳].

خداوند تبارک وتعالی نمونه‌های اخلاق و خصوصیات زیبا و نیکوی پیامبر اکرم جرا گرامی داشته و می‌فرماید: ﴿فَبِمَا رَحۡمَةٖ مِّنَ ٱللَّهِ لِنتَ لَهُمۡ[آل‌عمران: ۱۵۹].

«از پرتو رحمت الهی است که توبا آنان نرمش نمودی».

﴿مُّحَمَّدٞ رَّسُولُ ٱللَّهِۚ وَٱلَّذِينَ مَعَهُۥٓ أَشِدَّآءُ عَلَى ٱلۡكُفَّارِ رُحَمَآءُ بَيۡنَهُمۡ[الفتح: ۲۹]. قبلاً ترجمه شده است.

﴿لَقَدۡ جَآءَكُمۡ رَسُولٞ مِّنۡ أَنفُسِكُمۡ عَزِيزٌ عَلَيۡهِ مَا عَنِتُّمۡ حَرِيصٌ عَلَيۡكُم بِٱلۡمُؤۡمِنِينَ رَءُوفٞ رَّحِيمٞ ١٢٨[التوبة: ۱۲۸]. «به یقین، رسولی از خود شما بسویتان آمد که رنج‌های شما بر او سخت است، و اصرار بر هدایت شما دارد، و نسبت به مؤمنان، رئوف و مهربان است!».

﴿وَمَآ أَرۡسَلۡنَٰكَ إِلَّا رَحۡمَةٗ لِّلۡعَٰلَمِينَ ١٠٧[الأنبیاء: ۱۰۷].

«(ای پیغمبر) ما تو را جز بعنوان رحمت برای جهانیان نفرستاده‌ایم».

در صحیح بخاری آمده است که عطا بن یسار می‌گوید: عبدالله بن عمرو بن عاصب را ملاقات کردم، گفتم: صفت رسول الله در تورات چیست؟ گفت: حتماً قسم به خدا، بعضی ازصفات رسول الله ج که در قرآن آمده است درست همان صفات در تورات نیز آمده است. مثلاً: ای نبی! همانا ما تو را به عنوان شاهد، بشارت دهنده و ترساننده برای امت فرستادیم، تو حافظ مردم هستی، تو بنده من و رسول من هستی تو را متوکل نامیده‌ام، تندخو و سنگ دل نیستی، کسی نیستی که در کوچه و بازار داد و فریاد راه بیاندازی، بدی را با بدی جواب نمی‌دهی، بلکه در جواب بدی، گذشت می‌کنی و می‌بخشی.

خداوند روح او را نمی‌گیرد (نمی‌میراند) تا ملت ناراست را بوسیله او با گفتن: لا إله إلا الله راست نگرداند، چشم‌های کور را بینا کرده و گوش‌های ناشنوا را شنوا، قلب‌های مهر شده را آزاد و رها می‌کند [۳۴].

از اخلاق رسول الله ج آن است که عائشهلبه آن اشاره کرده می‌فرماید: هرگاه رسول الله ج بین دو چیز مختار شده که یکی را انتخاب کنند، آن را که آسان و سهل‌تر بوده است انتخاب می‌کردند، مادامیکه گناه و نافرمانی نباشد، ولی اگر گناه بود از همه کس به نسبت به آن دورتر بودند، هیچوقت رسول الله بخاطر خود انتقام نمی‌گرفتند. مگر آنکه به حرمت الله بی‌احترامی می‌شد آنگاه به خاطر الله انتقام می‌گرفتند.

در صحیح بخاری و صحیح مسلم آمده است که انسس می‌گوید: من خدمتگزار رسول الله ج بودم (ده سال در خدمت رسول الله ج بوده‌ام) هرکاری را که انجام می‌دادم رسول الله ج به من نمی‌گفت: که چرا آن را انجام داده‌ای یا اگرکاری را انجام نمی‌دادم هیچگاه به من نمی‌گفت که چرا این کار را انجام ندادی.

از نمونه اخلاق رسول الله ج تواضع و فروتنی ایشان بازی کردن و شوخی کردن با بچه‌ها بود، انسس می‌گوید: رسول الله ج اخلاقش از همه زیباتر و نیکوتر بود، برادری داشتم که به او ابوعمیر گفته می‌شد، تازه از شیر باز شده بود. انس می‌گوید زمانی که رسول الله ج آمده و او را دید فرمود: ای اباعمیر نغیر چکار می‌کند؟ (نغیراسم مصغر نغر است به معنای بلبل، بچه گنجشک) انس می‌گوید: که برادرش دانست که آن‌حضرت با او بازی می‌کنند. و پیامبر به جهت شوخی و محبت کردن به او این را گفتند. (متفق علیه) [۳۵].

[۳۱] بدایة السول: صفحه: ۵۸. [۳۲] مسند الإمام احمد: ۶/۹۱. [۳۳] صحیح بخاری: ۴/۲۳۳،۲۳۴، و صحیح مسلم: ۱/۲۶۷،۲۶۸، رقم حدیث: ۳۴۰، ۷۶، واللفظ له. [۳۴] صحیح بخاری: ۳/۲۱. [۳۵] صحیح بخاری: ۷/۱۰۲،۱۱۹، و صحیح مسلم: ۳/۱۶۹۲،۱۶۹۳، رقم حدیث: ۲۱۵۰، واللفظ له.