جشن مولود رسول اكرم ج
یکی از بدعتهای دیگری که خصوصاً در روزهای ماه ربیع الاول پیدا شده بدعت مولود نبی اکرم ج یا همان جشن مولود است و بخاطر اینکه این مصیبت الآن در بین مردم عمومیت پیدا کرده است، خواستیم به توفیق الهی مطالبی در این باره ارائه دهیم:
اساس دین با توجه به دلائل قطعی که از کتاب (قرآن) و سنت گرفته میشود، این است که فقط الله تبارک و تعالی عبادت شود و این پرستش باید به طریقی باشد که خداوند تبارک و تعالی در کتاب خود و سنت رسول خود آن را بیان کرده است به همین خاطر اهل علم میگویند: عبادات توفیقی هستند به بدین معنا که مسلمان به خدا تقرب پیدا نمیکند مگر بواسطه آنچه که خداوند تشریع کرده و سنت رسول الله ج آن را بیان کرده است، اما اگر کسی قصد تقرب بهسوی خداوندأرا بواسطه اعمالی که عقلاً آن را درست میداند و یا آنرا از کسی یا منبعی غیر از کتاب (قرآن) و سنت رسول الله ج گرفته باشد -اگرچه از طرف عالمان برجسته یا غیره باشد- این عمل او مردود بوده و جزء بدعت بحساب میآید، اگرچه عمل کنندهان قصد خیر داشته باشد.
ابن مسعودس میگوید: چه بسیاراند افرادی که بانیت خیرکاری را انجام میدهند ولی هیچگونه ثواب و پاداشی نمیگیرند. این را در مورد جماعتی گفت: که تسبیح و تکبیر و تحلیل و تمجید خداوند را با سنگریزه انجام میدادند و زمانیکه ابن مسعود آنها را از این کار نهی کرد، گفتند: ما از این کار نیت خیر داشتیم [۶۷].
اصل دیگری که در نزد علماء اسلامی ثابت و مشخص است این است که هنگام بوجود آمدن اختلاف واجب است که به کتاب الله (قرآن) و سنت رسول الله ج مراجعه کرد. هر دستوری که در رابطه با آن مسئله اختلافی در قرآن و سنت یافتیم آن را قبول کرده و به آن عمل میکنیم.
خداوندﻷ میفرماید:
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ أَطِيعُواْ ٱللَّهَ وَأَطِيعُواْ ٱلرَّسُولَ وَأُوْلِي ٱلۡأَمۡرِ مِنكُمۡۖ فَإِن تَنَٰزَعۡتُمۡ فِي شَيۡءٖ فَرُدُّوهُ إِلَى ٱللَّهِ وَٱلرَّسُولِ إِن كُنتُمۡ تُؤۡمِنُونَ بِٱللَّهِ وَٱلۡيَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِۚ ذَٰلِكَ خَيۡرٞ وَأَحۡسَنُ تَأۡوِيلًا٥٩﴾[النساء: ۵۹].
«اگر در چیزی اختلاف داشتید آن را به خدا و پیغمبر او برگردانید، اگر به خدا و روز قیامت ایمان دارید این کار (یعنی رجوع به قرآن و سنت) برای شما بهتر و خوش فرجامتر است».
﴿وَمَآ ءَاتَىٰكُمُ ٱلرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَىٰكُمۡ عَنۡهُ فَٱنتَهُواْ﴾[الحشر: ۷].
«چیزهایی را که پیغمبر برای شما (از احکام الهی) آورده است اجرا کنید و از چیزهایی که شما را از آن باز داشته است، دست بکشید».
عائشه صدیقهلمیگوید: رسول الله ج فرمودهاند: «مَنْ عَمِلَ عَمَلاً لَيْسَ عَلَيْهِ أَمْرُنَا، فَهْوَ رَدٌّ» [۶۸].
«هرکس کاری انجام دهد (در امور دین) که ما به انجامش دستور ندادهایم عملش رد است».
در روایتی دیگر میفرمایند: «مَنْ أَحْدَثَ فِى أَمْرِنَا هَذَا مَا لَيْسَ مِنْهُ فَهُوَ رَدٌّ» [۶۹].
«هرکس که خارج از اساس و برنامه دین اسلام چیزی را احداث کند آن چیز رد و بدعت است».
علماء این حدیث را میزان و وسیله سنجش اعمال ظاهری انسان در مقایسه با دستورات دین اسلام بحساب آوردهاند. بعد از خواندن این حدیث که الحمد لله آن را علماء اسلام تقریر و تثبیت کردهاند، بر میگردیم به توضیح درباره مسأله جشن مولود نبی اکرم ج و به کمک خداوند بزرگ میگوییم:
نقطه مقابل بعضی از علماء جدید که جشن مولود را نیکو شمردهاند (در عرف اهل سنت استحسان حجت است. یعنی هر امری را که مفتی بر حسب طبع و ذوق سلیقه خود نیکو و مستحسن میپندارد آن امر واجب میگردد و اگر قبیح و مستهجن شمرد، آن امر حرام میشود) و بعضی دیگر از علماء و محققین آن را قبیح شمرده و آن را بدعت میدانند لذا این مسئله برای ما یک نوع مسئله اختلافی بحساب میآید و بر ما واجب است که در مسائل اختلافی به کتاب الله (قرآن) و سنت رسول الله ج مراجعه کنیم. زمانیکه در این رابطه به کتاب الله (قرآن) مراجعه میکنیم هیچ اصل و اساسی که قابل اعتماد باشد نمیتوان برای این مسأله پیدا کرد و با مراجعه به سیره رسول اکرم ج هیچ جا نقل نشده است که رسول اکرم ج به جشن مولود خود امر کرده باشند، یا اینکه خود برای تولد خویش جشن گرفته باشند، یا اینکه یک نفر در زمان رسول اکرم ج تولد ایشان را جشن گرفته باشد، و پیامبر ج آن را تأیید کرده باشند، با وجود اینکه ایشان شصت و سه سال زندگی کردند و مردانی با ایشان هم صحبت و یار و یاور بودند و به ایشان ایمان داشتند که از همه کس بیشتر ایشان را دوست داشتند، از همه کس بیشتر به ایشان احترام گذاشته و در مقابل ایشان دارای متانت بیشتری بودند و منظور و مقصود الله و رسول را بیشتر میفهمیدند حتی حاضر بودند که جان خود را در راه دفاع از ایشان و دین ایشان از دست بدهند، و در همه کارها کوچک و بزرگ دوست داشتند که از ایشان پیروی و متابعت کنند، سنت رسول الله ج را برای ما بازگو کردند، و هیچ چیزی را باقی نگذاشته اند، پس ممکن نیست که در زمان حیات رسول الله ج جشن مولود نبی اکرم ج مرسوم بوده باشد ولی برای ما بازگو نکرده باشند، با وجود سعی و تلاش و سرعت زیادی که برای نقل کردن کارهای رسول الله ج داشتند.
سپس به برترین نسل بعد از رسول اکرم ج نگاه کردیم که محبوبترین مردم در نزد رسول الله ج بودند و آنها اصحاب رسول اکرم ج بودند، هیچکدام از آنها نقل نکرده است که تولد رسول اکرم ج را جشن گرفتهاند، نه ابوبکر صدیقس و نه عمر فاروقس (خسران پیامبر گرامی) و نه عثمان ذی النورینس و نه علی مرتضیس (دامادان رسول اکرم ج) و نه صحابه دیگر رسول الله ج و حتی تابعین، کسانی که از صحابه رسول الله ج پیروی کردند. و حتی در طول سیصد سال بعد از وفات رسول اکرم ج با وجود شرایط لازم و نبودن هیچگونه مانع ولی هیچیک از مسلمانان تولد رسول الله ج را جشن نگرفتهاند، لذا میتوان گفت که همانا آن را ترک کرده و انجام ندادهاند بخاطر وجود مانع شرعی چون کاری بود که خدا و رسول خدا آن را دستور ندادهاند و از چیزهایی که مورد پسند و رضایت الله باشد، نیست. و همچنین از جمله چیزهایی که انسان را به خداوند نزدیک کند نیست، بلکه بدعتی است که افضل مخلوقات، رسول اکرم ج و صحابه کرامش و علمای برتر امت در صدر اسلام به ترک آن دستور دادهاند و در این باره دلیل و اصل اساسی یاد شده میتواند قانع کننده باشد برای کسی که خداوند قلب او را گشوده است و بصیرت او را نورانی کرده و به او توفیق هدایت داده است. و علماء مسلمان اتفاق نظر دارند بر اینکه از علماء سلف هیچکس جشن مولود نبی اکرم ج را نگرفتهاند.
جشن مولود رسول اکرم ج در قرن چهارم هجری بدست طایفه عبیدالقداح، کسانی که مشهور به فاطمیون بودند بوجود آمدند آنان گمراهی خود را برای عالم اسلام بیان کردند و از دسته اسماعیلیهای باطنی مسلک بودند که علاوه بر بدعت و منکرات دارای اقوال و ادعاهای کفرآمیز دیگری نیز هستند و اهل اقتداءر و تأسی به سنت رسول الله ج نبودند.
میدانیم که خداوند سبحانه وتعالی دین را برای ما کامل کرده و نعمت را بر ما تمام کرده است.
﴿ٱلۡيَوۡمَ أَكۡمَلۡتُ لَكُمۡ دِينَكُمۡ وَأَتۡمَمۡتُ عَلَيۡكُمۡ نِعۡمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ ٱلۡإِسۡلَٰمَ دِينٗاۚ﴾[المائدة: ۳].
«امروزه (احکام) دین را برای شما کامل کردم و نعمت خود را بر شما تکمیل نمودم و اسلام را به عنوان آئین خداپسندانه برای شما برگزیدم».
ایجاد کردن چنین مواردی مانند جشن مولود و امثال آن -العیاذبالله- خرده گرفتن بر الله تعالی و تکمیل کردن افعال اوست و اینکه دین کامل نشده تا اینکه در قرن اخیر یک نفرآمده و با اضافه کردن آن، دین را کامل نموده است و بدون شک این کار تکذیب و ردّی است بر ظاهر قرآن و خرده گرفتن بر مالک هستی. از نوامیدی، یاس، بیپناهی، خواری و زبونی به خداوند پناه میبریم.
رسول الله ج در حدیثی صحیح میفرماید:
«إِنَّهُ لَمْ يَكُنْ نَبِىٌّ قَبْلِي إِلاَّ كَانَ حَقًّا عَلَيْهِ أَنْ يَدُلَّ أُمَّتَهُ عَلَى خَيْرِ مَا يَعْلَمُهُ لَهُمْ» [۷۰].
«قبل از من هیچ پیامبری نبوده مگر اینکه بر او واجب بود که امت خود را به بهترین چیزی که میداند، راهنمایی کند».
بدون شک پیامبر ما حضرت محمد ج خاتم پیامبران و افضل آنها، کسی است که نسبت به پیامبران دیگر، امت خود را بیشتر نصیحت کرده و بیان و گفتار ایشان از همه واضحتر و مشخصتر میباشد، و ایشان فصیحترین آنها بودهاند، لذا اگر جشن مولود نبی اکرم ج پسندیده و وسیلهای برای تقرب به سوی الله میبود، رسول الله ج آن را برای امت خود بیان میکردند و آنها را به انجام آن راهنمایی و تشویق میکردند، پس اگر چیزی در این باره نقل نشده است قطعاً هیچ خیر و منفعتی در آن نبوده تا چه رسد به اینکه باعث تقرب بهسوی اللهأشود.
حتی کسی که میخواهد جشن بگیرد در مورد زمان و روز آن سوال میکند که چه وقت جشن مولود را برگزار کند؟ زیرا تاریخ نویسان در رابطه با روز تولد رسول اکرم ج با هم اختلاف نظر دارند.
بعضی از آنان میگویند: تولد آن جناب در ماه رمضان بوده است، و بعضی دیگر میگویند در هشتم ربیع الاول و بعضیها دوازدهم ربیع الاول را روز تولد رسول الله ج میدانند و گفتههای دیگری هم در این رابطه وجود دارد. با این حال چطور جشن را برگزار میکنید؟ یا فکرمی کنید که ولادت رسول الله ج چند مرتبه تکرار شده است؟. در حقیقت نامشخص بودن تاریخ ولادت رسول اکرم ج که اساس برگزاری جشن در آن روز است بر این دلالت میکند که این مسئله شرعی نبوده، زیرا اگر جشن، مسئلهای شرعی و خداپسند بوده باشد مسلمانان عنایت و توجه خاصی به نوشتن و مشخص کردن آن داشتند و به آن همچون مسائل شرعی و چیزهایی که در ردیف مسائل شرعی هستند، اهمیت میدادند.
فرض میکنیم که روز تولد رسول الله ج در ماه ربیع الاول بوده باشد!. و همچنین وفات آن حضرت ج باز در ماه ربیع الاول میباشد. لذا شادی کردن به خاطر تولد ایشان مقدم بر غم و ناراحتی وفات آن حضرت نیست یعنی باید غمگین شد تا خوشحال و این موضوعی است که هیچکس قبلاً به آن توجه نکرده است.
این موضوع الحمدالله برای کسی که به این مسئله رسیدگی کامل کرده و آن را موشکافی میکند و مورد تحقیق و بررسی قرار میدهد و همچنین دین خود را بصورت تقلیدی و بدون دلیل بدست نیاورده باشد، مساله واضح و مشخصی است، و از جمله مسائلی است که ابلیس ملعون برای فریب دادن بنیآدم و گمراه کردن آنها لباس حقیقت را به آن پوشانده است.
در این محافل و جشنها کارهای خلاف شرع زیادی دیده میشود که همگی بیانگر حضور ابلیس ملعون و مکر و فریب اوست. و این حضور نتیجه:
۱- اعتقاد داشتن به اینکه این نوع جشنها باعث تقرب به خداوند میشوند در حالیکه قبلاً ذکر کردیم چیزهایی که باعث قرب میشوند از جانب کتاب الهی و سنت رسول الله مشخص و بدون تغییر و همراه با دلیل قاطع میباشند ولی برای این نوع محافل هیچگونه دلیل قانع کننده و قاطعی وجود ندارد.
۲- منکرات بزرگی که در این نوع محافل بوجود میآید مانند: منکرات گفتاری، منکرات اخلاقی. از جمله منکرات گفتاری که این خطرناکتر است: تعریفها و توصیفهایی که در بسیاری از آنها غلو و زیاده روی میشود تا حدی که رسول الله ج را به مرتبه الوهیت میرسانند، از ایشان طلبهای بیجا میکنند.
بوصیری در توصیف پیامبر اکرم ج میگوید:
يا أكرم الخلق مالي مَن ألوذ به
سواك عند حلول الحادث العمم
ترجمه: «ای گرامیترین مخلوقات غیر از تو برای من کسی نیست که در هنگام بوجود آمدن حادثه همه گیر به او پناه برم».
از نومیدی و یاس، بیپناهی، خوار و زبونی به الله پناه میبریم، پس پروردگارآسمانها و زمین کجا است؟ رحیم و رحمان کجاست؟ اگر در هنگام شدت و ناراحتی به رسول اکرم ج پناه برده شود!!.
در جای دیگر میگوید:
فإن من جودك الدنيا وضرّتها
ومن علومك علم اللوح والقلم
ترجمه: «از چیزهایی که به تو بخشیده شده دنیا و همانند آن است و از علمی که به تو داده شده علم لوح محفوظ و قلم است».
بدون شک علم لوح المحفوظ علم الهی است و نسبت دادن آن به رسول الله ج زیادهگویی و غلو است. از خداوند طلب سلامت و عافیت میکنیم.
نوع دوم از منکرات که در چنین محافلی بوجود میآید منکرات اخلاقی است از جمله: اختلاط زن و مرد باهم و رقص و پایکویی آنها در مدت زمان طولانی باهم، تا حدی که تبدیل به مکانی مناسب برای انسانهای فاسق میشود.
از جمله مسائلی که در این رابطه وجود دارد این است کسانی که این مسئله را انکار میکنند و به این محافل و جشنها معتقد نیستند و به آن عمل نمیکنند برچسب کفر به آنها میزنند.
و بدون شک این نوع طرز فکرها فریب و حیلههای شیطانی است که آن را برای مردم، زیبا جلوه میدهد و از جمله بدعتهای خلاف شرع است که در خور آنها داده است. العیاذبالله.
با این طرزفکرها بدعتها بوجود آوردهاند، و به آن عمل کرده، سپس هر که از آنها تبعیت نکند و به عنوان نصیحت کار آنها را انکارکند، تا آنها را به دین راست و مستقیم اللهأبرگرداند، کافر میدانند و این نتیجه بدی بدعت و گناه است، و از آن دست برنمیدارد تا او را به مرحله ارتداد نرساند. العیاذبالله
از جمله چیزهایی که بعضیها برای تایید کار خود به آن استنادکردهاند فرموده خداست که:
﴿قُلۡ بِفَضۡلِ ٱللَّهِ وَبِرَحۡمَتِهِۦ فَبِذَٰلِكَ فَلۡيَفۡرَحُواْ﴾[یونس: ۵۸].
«بگو: بفضل و رحمت خدا- به همین (نه چیزی دیگری) باید مردمان شادمان شوند».
گفتهاند: شادی و شادمانی و بخاطر فضل و رحمت خداوند، به دستور قرآن مطلوب و مورد پسند است. سپس میگویند: خداوند به ما امر کرده که بخاطر فضل و رحمت او شادمان باشیم و میدانیم که نبی اکرم ج بزرگترین رحمت و نعمتی است که خداوند بر بندگان خود، فضل کرده است. خداوند تبارک وتعالی میفرماید: ﴿وَمَآ أَرۡسَلۡنَٰكَ إِلَّا رَحۡمَةٗ لِّلۡعَٰلَمِينَ١٠٧﴾[الأنبیاء: ۱۰۷].
«(ای پیغمبر) ما تو را جز به عنوان رحمت برای جهانیان نفرستادهایم».
در جواب این گفتهها میگوییم: همانا توفیق درستی و راستی در کردار و گفتار از جانب الله تبارک وتعالی است.
نخست: هیچگاه سلف صالح از این آیه چنین برداشت نکردهاند؟ و اگر استناد کردن به آن در این رابطه درست میبود آنها قبل از ما به آن اشاره میکردند، بوجود آوردن یا انجام کاری که سلف صالح آن را تعهد نکرده و یا آن را انجام نداده باشند، مردود است و به صاحبش ارجاع داده میشود و منظور اصلی در تفاسیر سلف صالح از این آیه و گفتههای آنان در رابطه با فضل و رحمت خداوند تبارک وتعالی، اسلام و سنت رسول الله ج است. همانطور که حافظ ابن قیم/در کتاب خود بنام [اجتماع الجیوش الإسلامیة علی غزو الـمعطلة والجهمیة] به آن اشاره کرده است.
دوم: به این کسی که چنین استدلالی کرده است میگوییم: همانا تو رحمت و بخشش و شادی کردن به این نعمت را بواسطه مولود نبی اکرم ج و شادی به آن میدانی و به این آیه استناد کردهای که: ﴿وَمَآ أَرۡسَلۡنَٰكَ إِلَّا رَحۡمَةٗ لِّلۡعَٰلَمِينَ ١٠٧﴾[الأنبیاء: ۱۰۷]. (قبلا ترجمه شده است).
درحالیکه این آیه درباره ارسال رسول الله ج است نه مولود ایشان، و بین ارسال و تولد ایشان چهل سال فاصله وجود داشت و به همین ترتیب تمام آیات و احادیثی که در آنها توصیف نبی اکرم ج به فضل و رحمت از جانب خدا شده است. همانا پیامبر ج بعد از بعثت و ارسال و پیامبری به رحمت و فضل توصیف شدهاند. درآنچه که ما دیدهایم و میدانیم ثابت نشده که مولود نبی اکرم ج به رحمت و فضل توصیف شده باشد پس استدلال ایشان از مولود نبی اکرم ج به فضل و رحمت ناقص است.
و بعضیها به این گفته که بیهقی از انسس روایت کرده است استناد میکنند که: «ان النبي عقّ عن نفسه» که نبی اکرم ج به خاطر خود عقیقه کرده (جشن گرفته است).
سیوطی از این حدیث جشن مولود را استخراج کرده است.
در مورد این حدیث جواب داده میشود که این حدیث ضعیف است. علمای اهل حدیث آن را انکار کردهاند. امام مالک/زمانی که در مورد این حدیث از او سؤال شد گفت :آیا شما فکر میکنید که اصحاب رسول الله ج در زمان جاهلیت برای خود جشن نگرفتهاند، آیا امکان دارد آن زمان که مسلمان بودهاند برای خود جشن گرفته باشند؟ این گفتههای باطلی است [۷۱].
حدیثی که درآن عبدالله بن محرر باشد، ضعیف است.
عبدالرزاق/بعد از آنکه حدیث را در کتاب خود ذکر کرده است میگوید: (همانا ابن محرر را در این حدیث حذف کردهاند). ابن القیم در کتاب «تحفة الـمودود» [۷۲]این موضوع را آورده است.
در کتاب [مسائل ابوداود] :امام احمد/زمانیکه این حدیث را میشنود میگوید این حدیث منکر و عبدالله بن محرر باعث ضعف این حدیث شده است بیهقی/راوی حدیث میگوید: عبدالله بن محرر حدیث منکری در رابطه با جشن گرفتن رسول الله ج به خاطر خودش روایت کرده است و اسناد آن را ذکر کرده است سپس بیهقی میگوید: عبدالرزاق گفته است: در ضمن راویان این حدیث عبدالله بن محرر را حذف کردهاند. این گفته به شیوه دیگری از قتاده و انس بیان شده است [۷۳].
امام نووی/حکم به باطل بودن این حدیث دادهاست لذا استدلال به این حدیث با این وضعیت درست نخواهد بود.
با وجود این باز استدلالهایی دیگری آوردهاند که همه آنها بدون دلیل بوده و مطابق این فرموده خداوند تبارک و تعالی است که:
﴿إِن يَتَّبِعُونَ إِلَّا ٱلظَّنَّ وَمَا تَهۡوَى ٱلۡأَنفُسُۖ وَلَقَدۡ جَآءَهُم مِّن رَّبِّهِمُ ٱلۡهُدَىٰٓ﴾[النجم: ۲۳].
«آنان جز از گمانهای بیاساس و از هواهای نفس پیروی نمیکنند در حالیکه هدایت و رهنمود از جانب پروردگار برایشان آمده است».
این همان اتباع و پیروی از چیزی است که خداوند تبارک وتعالی از آن خبر دادهاست و میفرماید: همانا تبعیت از آن و راه آن همان راه گمراهان و منحرفان است.
لذا برای تو مشخص است ای کسی که توفیق داده شدهای همانا این نوع جشنها و عیدها بدعت هستند خداوند هیچ دلیل و آیهای را برای اثبات و درستی آن نازل نکرده است و این کارها شبیه کارها و جشن گرفتنهای بسیاری است که نصاری گمراه انجام میدادند. این قبیل اعمال فقط بخاطر ضعف دینی و ضعف علمی است.
رسول اکرم ج به این مورد اشاره کردند و میفرمایند: «لَتَتَّبِعُنَّ سُنَنَ مَنْ كَانَ قَبْلَكُمْ شِبْراً بِشِبْرٍ وَذِرَاعاً بِذِرَاعٍ حَتَّى لَوْ دَخَلُوا جُحْرَ ضَبٍّ لَدَخَلْتُمُوه» [۷۴].
«شما (مسلمانان) از اخلاق و رفتار ملتهای قبل از خودتان وجب به وجب و ذراع به ذراع پیروی خواهید کرد حتی اگر آنان به سوراخ سوسمار با همه تنگی که دارد وارد شوند شما هم بدون تأمل به آن داخل خواهید شد».
یعنی مسلمانان در اخلاق و رفتار و کارهای ناپسند مو به مو از یهود و نصاری تقلید مینمایند و این یکی از معجزات پیامبر ج است که ۱۴۰۰سال پیش حال مسلمان امروز را مشاهده کرده است که بصورت آلت دست یهودیان غاصب و آمریکای خونخوار درآمدهاند و بدون چون و چرا از دستورات آنها پیروی مینمایند.
از خداوند تبارک و تعالی برای خودمان و سایر مسلمانان توفیق و درستی و راستی در کار و گفتار و هدایت به راه حق و درست را خواستاریم.
[۶۷] - انظر (سنن دارمی) (۱/۶۰،۶۱) رقم حدیث: (۲۱۰). [۶۸] صحیح بخاری: ۸/۱۵۶، معلقا و صحیح مسلم: ۳/۱۳۴۳،۱۳۴۴، حدیث شماره: ۱۷۱۸، ۱۸. [۶۹] صحیح بخاری: ۳/۱۶۷، و صحیح مسلم: ۳/۱۳۴۳، حدیث شماره: ۱۷۱۸، ۱۷، واللفظ له. [۷۰] صحیح مسلم: ۳/۱۳۷۲،۱۳۷۳، رقم حدیث: ۱۸۴۴. [۷۱] انظر: الـمقدمات الـممهدات لبیان ما اقتضته رسوم الـمدونة من الأحکام الشرعیات والتحصیلات الـمحکمات لأمهات مسائلها الـمشکلات لأبی الولید محمد بن أحمد بن رشد القرطبی الأندلس، الطبعة الأولی (۲/۱۵). [۷۲] - تحفة الـمودود بأحکام الـمولود: لابن قیم الجوزیة، حققه وخرج أحادیثه/عبدالقادر الأرنؤوط، مکتبة دارالبیان، دمشق، ص: ۸۸. [۷۳] السنن الکبری للبیهقی وفی ذیله الجوهر النقی للماردینی، طبعه/ مجلس دائرة الـمعارف العثمانیة بحیدرآباد الدکن- الهند ۹/۳۰۰. [۷۴] مسند امام احمد: ۲/۵۱۱، واللفظ له، من حدیث ابی هریرهسو صحیح بخاری: ۸/۱۵۱ من حدیث أبی سعیدالخدریس.