انتخابات

حرص و تلاش در راه رسیدن به قدرت

حرص و تلاش در راه رسیدن به قدرت

اسلام طلب امارت (منصب) حرص و تلاش در راه آن را به هر عنوانى که باشد، حرام و ممنوع قرار داده است، زیرا بیشتر-بلکه همه‌ی- کسانیکه خواستار قدرت‌اند، و بخاطر بدست آوردن آن تلاش می‌ورزند، افراد جاه طلب بوده، و رسیدن به حکومت و منصب را بخاطر استعلا و برترى بالاى دیگران می‌خواهند که نتیجه‌ی حتمى بقدرت رسیدن این گونه اشخاص فساد و انحطاط جامعه مى‌باشد.

پیامبرج: طلب منصب و مقام، و حرص ورزیدن بر آن را حرام قرار داده، و از گماشتن افرادیکه طالب قدرت بودند، ابا ورزیده است:

۱- «عَنِ الْحَسَنِ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ سَمُرَةَ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِج: لاَ تَسْأَلِ الإِمَارَةَ فَإِنَّكَ إِنْ أُعْطِيتَهَا عَنْ مَسْأَلَةٍ وُكِلْتَ إِلَيْهَا وَإِنْ أُعْطِيتَهَا عَنْ غَيْرِ مَسْأَلَةٍ أُعِنْتَ عَلَيْهَا». [متفق علیه].

«پیامبرجبراى عبدالرحمن بن سمره گفت: اى عبدالرحمن بن سمره! امارت و حکومت را درخواست مکن، چون از روى درخواست و علاقمندى به تو داده شود، مسؤولیت انجام آن به عهده‌ی تو سپرده می‌شود، و خداوند در این کار با تو کمکى نخواهد کرد، اگر بدون درخواست تو، برایت داده می‌شود، در انجام آن کمک و یاری خداوند با تو مى‌باشد».

۲- «عَنْ أَبِى مُوسَى قَالَ دَخَلْتُ عَلَى النَّبِىِّجأَنَا وَرَجُلاَنِ مِنْ بَنِى عَمِّى فَقَالَ أَحَدُ الرَّجُلَيْنِ يَا رَسُولَ اللَّهِ أَمِّرْنَا عَلَى بَعْضِ مَا وَلاَّكَ اللَّهُ. وَقَالَ الآخَرُ مِثْلَ ذَلِكَ فَقَالَ: إِنَّا وَاللَّهِ لاَ نُوَلِّى عَلَى هَذَا الْعَمَلِ أَحَدًا سَأَلَهُ وَلاَ أَحَدًا حَرَصَ عَلَيْهِ». [رواه مسلم].

«ابو موسى اشعرى گفت: من با دوتن از پسران کاکایم نزد پیامبرجرفتیم، پس یکى از آنها گفت: اى رسول خدا، مرا بر برخى از کارهائیکه خداوند به تو سپرده است، مقرر کن. و دیگرى نیز مانند وى سخن گفت.

پیامبر جفرمود: سوگند به خداوند، شخصیکه خواستار این کار(منصب و مقام) بوده باشد، و یا برآ ن حریص باشد نمى‌گمارم».

۳- «عَنْ أَبِى هُرَيْرَةَ عَنِ النَّبِىِّجقَالَ: إِنَّكُمْ سَتَحْرِصُونَ عَلَى الإِمَارَةِ ، وَسَتَكُونُ نَدَامَةً يَوْمَ الْقِيَامَةِ ، فَنِعْمَ الْمُرْضِعَةُ وَبِئْسَتِ الْفَاطِمَةُ». [رواه البخارى].

«پیامبرجفرمود: شما برای بدست آوردن امارت (مقام و منصب) حرص خواهید نمود، درحالیکه امارت موجب ندامت و پشیمانى در آخرت خواهد بود.

پس این مقام و منصب خوب شیر دهنده (در دنیا) و بد جدا کننده از شیر ( در حالت بعد از مرگ) مى‌باشد».

از احادیث فوق مسایل زیر استفاده می‌شود:

۱- این دلایل و امثال آن طلب امارت وخواستار زعامت را با کمال صراحت حرام و تأکید می‌کند.

جمله‌ی: «لاَ تَسْأَلِ الإِمَارَةَ» در حدیث عبدالرحمن بن سمره نهى صریح پیامبرجدلیل بر حرمت قطعى این عمل است بخصوص اینکه: پیامبرجعلت این نهى را عدم موفقیت چنین اشخاص درکار قرار داده فرمود که: توفیق الهى نصیب اشخاص طالب قدرت نبوده، و از یارى و معونت پروردگار محروم می‌گردد.

۲- علاوه بر ارشادات نبوى، عمل مبارک پیامبرجنیز نشان می‌دهد که طلب قدرت و منصب کار شایسته‌اى در اسلام نیست، و پیامبر÷طالبان قدرت را محروم ساخته فرمود: «وَاللَّهِ لاَ نُوَلِّي عَلَى هَذَا الْعَمَلِ أَحَدًا سَأَلَهُ...».

۳- براى امت اسلامى با تأسى از پیامبرجلازم است که با افراد قدرت خواه، افرادیکه می‌خواهند با حرص و تلاش به قدرت برسند، هیچ همکارى نکرده، و آنها را از رسیدن بقدرت محروم گردانند. ﴿لَّقَدۡ كَانَ لَكُمۡ فِي رَسُولِ ٱللَّهِ أُسۡوَةٌ حَسَنَةٞ[الأحزاب: ۲۱].

۴- طبق فرموده‌ی پیامبرج-پیامبریکه از وحى سخن می‌گوید، نه از هوا وهوس- شخص طالب امارت و زعامت ناموفق و ناکام است، گرچند زمام دار گردد، زیرا یارى وتوفیق الهى شامل حال او نمى‌باشد، چون او به اساس طلب، حرص وتلاش حود به این مقام رسیده است، بنابرآن او از کمک غیبى، و مدد الهى محروم می‌باشد.

به اسلامگرایانى که می‌خواهند از طریق انتخابات زعامت و قدرت را بدست بیاورند، گفته می‌شود: اگر هدف شما اسلام، حکومت اسلامى، و اجراى احکام اسلامى است، هیچ‌گاه به این شیوه به هدف نخواهید رسید، زیرا به شهادت پیامبرجلطف و یارى خداوند با شما نیست، و این شیوه‌ی رسیدن بقدرت را پیامبرجشیوه‌ی غیر مشروع خوانده است: « لا تسأل الإمارة».

و همچنان اوضاع و واقعیت‌هاى حرکت‌هاى اسلامى که به انتخابات رو آوردند، نیز شاهد و بیانگراین پیش‌بینى پیامبر گرامى اسلام است.

و در مواردى هم به قدرت رسیدند، ولى موفق به اجراى قانون اسلامى نه شدند، بلکه چون دیگران منحرف گشتند.

۵- از روایت‌هاى متعددى که در این مورد نقل و ثابت شده، دانسته می‌شود که علت ممنوع بودن قدرت خواهى تنها ضعف شخصیت شخص قدرت خواه نیست.

در بعضى موارد (مانند حدیث ابو ذر) پیامبر علیه الصلاة والسلام ضعف شخصیت را علت این نهى قرار داده، و در موارد دیگر، به علت‌هاى مختلفى اشاره رفته است. از جمله: خواستار قدرت دلیل حرص و جاه طلبى بودن، و به اساس آن محرومیت از توفیق و کمک‌هاى غیبى خداوند، و طبق حدیث ابى هریره خواستار مقام و منصب صرفنظر از عوامل و انگیزه‌هاى آن عمل نا مشروع، و موجب حسرت و ندامت در آخرت قلمداد شده است.

رسیدن بقدرت از طریق انتخابات نه تنها خواستار امارت است، بلکه بالاتر از آن حرص در راه رسیدن به آن است، اگر این خواستار قدرت نباشد، این همه تلاش‌ها، کمپاین‌ها، وعده‌هاى دروغین و ایتلاف‌هاى نامقدس حتى با گروه و احزاب الحادى و لائیک و سیاست‌هاى متضاد و موقف‌گیرى‌ها متناقض براى چیست؟

انتخابات اعم از انتخابات پارلمانى و ریاستى -چه درت عیین نمایندگان ولایتى و چه نمایندگان شوره‌هاى عالى- عبارت است از:

مردم از هر گروه و هر قشر بر پاى صندوق‌هاى رأى رفته به تأیید نماینده‌ی دلخواه خود رأى می‌دهند، و سرنوشت ملت خوییش را (بزعم خود) براى سال‌هاى معین بدست آنها مى‌سپارند، و در نتیجه کسیکه رأى اکثریت را کسب کرده باشد به عنوان رئیس دولت، و یا نماینده‌ی مردم در ولایت و یا در شوراى عالى منتخب مى‌گردد.