انتخابات

چند حزبى

چند حزبى

اسلام آیین وحدت و یکپارچگى است، رمز موفقیت و سعادت مسلمانان را در اتحاد و وحدت مى‌داند، و از هرگونه تفرقه و پراگندگى و روى هر انگیزه و به هر عنوان بوده باشد، بیزار است.

در احادیث فراوانى به لزوم و اهمیت این اتحاد و اخوت ایمانى با عبارات مختلفى اشاره شده است: «الْمُؤْمِنَ لِلْمُؤْمِنِ كَالْبُنْيَانِ يَشُدُّ بَعْضُهُ بَعْضًا».

«افراد با ایمان نسبت به یکدیگر همانند اجزاى یک ساختمان‌اند که هر جزئى از آن جز دیگر را محکم نگاه مى‌دارد».

«الْمُسْلِمُ أَخُو الْمُسْلِمِ ، لا يَظْلِمُهُ وَلا يَخْذُلُهُ...».

«مسلمان برادر مسلمان است، به او ستم نمى‌کند، و او را خوار و تنها نمى‌گذارد».

و نیز مى‌فرماید: «مَثَلُ الْمُؤْمِنِينَ فِى تَوَادِّهِمْ وَتَرَاحُمِهِمْ وَتَعَاطُفِهِمْ مَثَلُ الْجَسَدِ إِذَا اشْتَكَى مِنْهُ عُضْوٌ تَدَاعَى لَهُ سَائِرُ الْجَسَدِ بِالسَّهَرِ وَالْحُمَّى».

«افراد با ایمان در دوستى و نیکى و ترحم بر یکدیگر همچون اعضاى یک پیکر‌اند که چون عضوى از آن رنجور و دردمند شود، اعضاى دیگر قرار وآرامش نخواهد داشت».

مشروعیت دادن به سیستم چند حزبى، ووجود اپوزسیون و فعالیت آن در انتخابات و رسیدن به پارلمان و حصول حکومت از اساسات دموکراسى بشمار می‌رود.

از دیدگاه اسلام نتیجه‌ی حتمى و انکار ناپذیر چند حزبى تعصب کورکورانه براى حزب، اختلاف و تفرقه است که با اصل مسلم شرعى «اخوت اسلامى» و وحدت و یکپارچگى مسلمانان منافات دارد.

قرآن مسلمانان را از اختلااف و تفرقه برحذر داشته می‌فرماید:

﴿وَلَا تَكُونُواْ كَٱلَّذِينَ تَفَرَّقُواْ وَٱخۡتَلَفُواْ مِنۢ بَعۡدِ مَا جَآءَهُمُ ٱلۡبَيِّنَٰتُۚ وَأُوْلَٰٓئِكَ لَهُمۡ عَذَابٌ عَظِيمٞ ١٠٥[آل‌عمران: ۱۰۵]. «مانند کسانى نباشید که پراگنده شدند و اختلاف کردند، پس از آنکه دلایل روشن پروردگار به آنان رسید».

و در آیه‌ی دیگر مسلمانان را از عواقب زشت اختلاف و تفرقه هشدار داده، نفاق و تفرقه را ردیف عذاب‌هاى آسمانى، صاعقه‌ها و زلزله‌ها قرار داده‌است:

﴿قُلۡ هُوَ ٱلۡقَادِرُ عَلَىٰٓ أَن يَبۡعَثَ عَلَيۡكُمۡ عَذَابٗا مِّن فَوۡقِكُمۡ أَوۡ مِن تَحۡتِ أَرۡجُلِكُمۡ أَوۡ يَلۡبِسَكُمۡ شِيَعٗا وَيُذِيقَ بَعۡضَكُم بَأۡسَ بَعۡضٍ[الأنعام: ۶].

«بگو: او قادر است که از بالا یا از زیر پاى شما عذابى بر شما بفرستد، یا بصورت دسته‌هاى پراگنده شما را باهم بیامیزد، و طعم جنگ و خون‌ریزى را به بعضى به وسیله‌ی بعضى دیگر بچشاند ....».

قرآن نتیجه‌ی اختلاف و تفرقه را شکست، ذلت، از میان رفتن قوت و قدرت، هیبت و عظمت مسلمانان مى‌داند: ﴿وَلَا تَنَٰزَعُواْ فَتَفۡشَلُواْ وَتَذۡهَبَ رِيحُكُمۡۖ وَٱصۡبِرُوٓاْ[الأنفال: ۴۶].

«نزاع و کشمکش نکنید، تا سست نشوید، و قدرت و شوکت شما از میان نرود، صبر و استقامت کنید».

زیرا جامعه‌ی که اساس قدرت و ارکان همبستکى‌هاى آن با تیشه‌هاى تفرقه کوبیده شود، سرزمین آنان براى همیشه جولانگاه بیگانگان و قلمرو حکومت استعمارگران بوده، هیبت و عظمت‌شان از دست می‌رود.

بلکه چند حزبى را قرآن مرادف تفرقه و نفاق معرفى نموده، و در آیات متعدد با عبارات مختلف مورد نکوهش قرار داده‌است:

﴿وَمَن يَكۡفُرۡ بِهِۦ مِنَ ٱلۡأَحۡزَابِ فَٱلنَّارُ مَوۡعِدُهُ[هود: ۱۷].

«هرکس از گروهها به قرآن ایمان نیاورد، میعاد‌گاه او آتش است».

﴿وَمِنَ ٱلۡأَحۡزَابِ مَن يُنكِرُ بَعۡضَهُۥ[الرعد: ۳۶].

«از میان گروه‌هاى کسانى هستند که قسمتى از قرآن را نمى‌پذیرند».

﴿فَٱخۡتَلَفَ ٱلۡأَحۡزَابُ مِنۢ بَيۡنِهِمۡ[مریم: ۳۷].

«گروه‌ها درمیان خود اختلاف کردند».

﴿وَثَمُودُ وَقَوۡمُ لُوطٖ وَأَصۡحَٰبُ لۡ‍َٔيۡكَةِۚ أُوْلَٰٓئِكَ ٱلۡأَحۡزَابُ ١٣[ص: ۱۳].

«قوم ثمود، قوم لوط و مردمان‌ایکه اینها‌اند احزاب و دسته‌ها».

﴿وَلَمَّا رَءَا ٱلۡمُؤۡمِنُونَ ٱلۡأَحۡزَابَ[الأحزاب: ۲۲].

«هنگامیکه مؤمنان احزاب و گروه مختلف کفار را دیدند».

در آیه‌ی اول و دوم، کفر و انکار را صفت احزاب قرار داده، و در آیه‌ی سوم اختلاف و تفریق را نتیجه‌ی گروه گرایى معرفى نموده است.

و در آیه چهارم قوم ثمود، قوم لوط و باشندگان‌ایکه که در نتیجه‌ی کفر و تکذیب‌شان هلاک گردیدند، قرآن از آنها با صیغه‌ی حصر «احزاب» تعبیر نمود.

همان‌گونه که آیه‌ی سوره‌ی احزاب تشکیل گروه و اقوام مختلف کفار را در برابر مسلمانان احزاب تعبیر نمود، زیرا مسلمانان با اختلاف موقعیت‌هاى جغرافیاى، و تفاوت رنگ ، نژاد، زبان و ... همه یک گروه محسوب مى‌گردند.

در حدیث‌هاى متعددى مى‌خوانیم که پیامبرجمسلمانان را از تفرقه و چند حزبى باشدت برحذر داشته، و مسیر تحزب و فرقه‌گرائى را گمراهى و آتش دوزخ پیش‌بینى کرده است:

«إِنَّ هَذِهِ الأُمَّةَ سَتَفْتَرِقُ عَلَى ثَلاَثٍ وَسَبْعِينَ فِرقة كُلُّهَا فِى النَّارِ إِلاَّ وَاحِدَةً. قالوا: من هي؟ قال: من كان على مثل ما عليه أنا وأصحابي».

«این امت بر هفتاد و سه گروه تقسیم مى‌گردد که تمام این گروه‌ها به استثناى یکى آن مستحق دوزخ‌اند، و این گروه نجات یابنده گروهى‌اند که بر راه وروش پیامبر و یاران گران وى بوده باشند».

مگر نتایج تلخى چون ذلت و خوارى مسلمانان جهان، سقوط خلافت -که رمز وحدت و یکبارچگى مسلمان بود-، از دست دادن عظمت دیرین‌شان و .. ثمره‌ی اختلاف مسلمانان نیست؟

مگر رمز شکست مجاهدین افغانستان و از میان رفتن ثمره‌ی این جهاد تفرقه و چند حزبى نبود؟

آیا انتخابات زمینه‌ساز براى برانگیختن تعصب‌هاى لسانى، نژادى، منطقوى و چند حزبى نیست؟