شرح حال مختصر پیرامون شیخ الاسلام ابن تیمیه/
نامشان تقی الدین احمد بن عبدالحلیم بن عبدالسلام مشهور به شیخ الاسلام ابن تیمیه الحرّانی الدمشقی الحنبلی بوده و ایشان در شهر حرّان در دهم ربیع الاوّل سال ۶۶۱ هـ ق بدنیا آمدند، هنوز به سن هفت سالگی نرسیده بودند که مغولها شهر حرّان را تصرف نمودند و بر این اساس خانوادۀشان مجبور به هجرت از حرّان بسوی شام شدند، شیخالاسلام ابن تیمیه/بنا به گفتۀ شاگردشان حافظ ابن عبدالهادی/به نزد بیش از ۲۰۰ عالم و استاد زانوی تلمّذ و شاگردی گذاشتند، ایشان در زندگی پربار خویش شاگردان زیادی را نیز تربیت نمودند که هر کدام آنها سرآمد فقها، محدّثین، و مؤرّخین بودند، از جمله: علاّمه ابن قَیم جوزی/، علاّمه شمس الدین ذهبی/، علاّمه ابن عبدالهادی/و علاّمه ابن کثیر/و غیره.
شیخ الاسلام/کتابهای زیادی را نیز نوشتند که نقل است از شاگردشان حافظ ذهبی/که میگوید: «تصنیفات شیخ الاسلام ابن تیمیه/را تا یک هزار تصنیف (کتاب، رساله و بحثهای علمی) شمردم، ولی باز هم بعد از آن کتب دیگری را نیز دیدم». در اینجا مناسب میبینم که بعضی از کتب شیخ الاسلام/را به معرفی بگیرم، بعنوان مثال: «۱- الفتاوى الكبرى. ۲- اقتضاء الصراط المستقيم لمخالفة أصحاب الجحيم. ۳- تعارض الحسنات والسيئات. ۴- التعليق على فتوح الغيب لعبد القادر الكيلاني/. ۵- الفتاوى الحموية الكبرى. ۶- سؤال في معاوية بن أبي سفيانس. ۷– السياسة الشرعية في إصلاح الراعي والرعية. ۸- الفرق بين أولياء الرحمن وأولياء الشيطان. ۹- العقيدة الواسطية. ۱۰- منهاج السنة النبوية في نقض كلام الشيعة القدرية. ۱۱- رفع الملام عن الأئمة الأعلام».
سرانجام ایشان به سن ۶۷ سالگی در اواخر شوّال ۷۲۸ هـ. ق. مریض گردیدند و مریضیشان بیست و چند روز طول کشید تا اینکه در سحرگاه بیست و دوّم ذی القعده ۷۲۸ هـ ق بعد از یک عمر دفاع از کتاب، سنّت و اصحاب کرامشو مبارزه بر علیه شرکیات و بدعات، در قلعۀ دمشق جهان فانی را وداع گفتند. (إِنَّا لِلَّـهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ).
شیخ الاسلام ابن تیمیه/بدون شک مجدِّدعصر خودش بود، و این را زمانی انسان درک میکند که کتب و زندگی شیخ/را مورد مطالعه قرار دهد، واقعاً شیخ الاسلام/در مقابل مغولهای متجاوز، و اهل بدعت مردانه ایستادگی مینمود، و همین مقابلهها بود که باعث بر آن شد تا از جانب گروههای مخالف مورد اتهام و افتراء قرار بگیرد و بر این شخصیت دروغهای شاخدار بسازند؛ مثل اینکه میگویند: که شیخ: قائل به تجسیم اللهأبوده و یا اینکه ایشان ناصبی بوده است و یا کرامات اولیاء را انکار میکرده است و غیره... ولی انسان هرگاه به کتب شیخ الإسلام/ مراجعه نماید در مییابد که همۀ این سخنهای که در فوق ذکر شد و امثال این، گفتههای بیاساس و بیبنیاد است؛ مَخْلَص سخن اینکه شیخ الإسلام/یکی از مجدّدین این امّت و از بزرگان اهل سنّت و جماعت میباشند.
در اینجا لازم میبینم که مطالعۀ کتاب «جلاء العنين في محاكمة أحمدين» نوشتۀ «نعمان بن محمود بن عبد الله، أبو البرکات خیر الدین، الآلوسی (المتوفى: ۱۳۱۷هـ ق)» فرزند ارشد «علّامه آلوسی، صاحب تفسیر روح المعانی» که به افتراءات وارده بر شیخالاسلام ابنتیمیه/که از جانب ابن حجر هیثمی (عفا الله عنه)بر ایشان وارد شده را خط بطلان کشیده است؛ به خوانندۀ عزیز توصیه نمایم.
اگراللهأ بندۀ حقیر را توفیق دهد انشاءالله اراده دارم که بزودی رسالۀ را تحت عنوان «ردّی بر بعضی از شبهات وارده به شیخ الاسلام ابن تیمیه/» را به نگارش بگیرم، و در آن بعضی از شبهات وارده را با استناد از کتب شیخ/ردّ نمایم.
خوانندۀ گرامی اگر معلومات بیشتر پیرامون زندگی شیخ الاسلام/میخواهید به «تاریخ دعوت و اصلاح جلد دوّم نوشتۀ علاّمه ابوالحسن ندوی/و ترجمۀ مولانا ابراهیم دامنی/» مراجعه نمائید.