پس چرا بعضیها وهّابی میگویند؟
یک ضعف عمدۀ که امروز بعضی از مسلمانان دارند، اینست که برخی از مطالب شایع شده را بدون تحقیق پذیرفته و دنبال مینمایند؛ واقعیت امر اینست که امروزه وهّابیت به واژۀ درآمده که دشمنان پیرامون این کلمه کارهای ذیل را انجام میدهند:
۱- اشباعنمودن غرائز شخصیشان، بعنوان مثال: آنچه در کتاب (تاریخ جدید کشورهای عربی، نوشتۀ و لادیمیربار اسوویچ لوستکی ـ و ترجمۀ رفیع رفیعی ـ چاپ ۱۳۷۹ انشارات علمی و فرهنگی، صفحۀ ۶۳) آمده، بخدمتتان عرض مینمایم: نویسنده در مورد برداشت خودش از وهّابیت چنین مینویسد: «که وهّابیها نواختن آلات موسیقی را ممنوع اعلام کرده بودند و با هرگونه بیقیدی و بیهرزگی جنسی مخالفت میکردند» حال از شما خوانندۀ گرامی میپرسم، آیا دین مقدّس اسلام بر علیه آنچه این شخص آن را وهّابیت معرفی میکند، همواره درمبارزه نبوده و نیست؟
گروه دیگر بخاطر رسیدن به اهداف خویش که همانا روافض و همدستانشان هستند، هرنوع دفاع از آل و اصحاب پیامبرص، مبارزه بر علیه شرکیات، بدعات و خرافات، افشاء نمودن طاغوت و طاغوتیان را علامه و نشانۀ وهّابیت میدانند.
خلاصه اینکه این نامگذاری بر اساس سلیقههای شخصی صورت میگیرد، یعنی اینکه هر کس بر اساس آرزوها و امیال این مردم رفتار نکند او را وهّابی میگویند. این گروهها بر مبنای شناخت درست در حرکت نیستند بلکه بر اساس ظنّ، گمان و خواهشات نفسانی خودشان در حرکتاند.
۲- تفرقه انداختن در میان مسلمین و شگاف ایجاد نمودن در میان صفوف مرصوص مسلمین؛ در واقع این همان هدف پربار استعمار مُفْسِد است که در هر زمان (از آب گِل آلود ماهی میگیرد) و به این خواستهاش زمانی میرسد که مسلمانان را پارچه پارچه نموده و میانشان تفرقه ایجاد نماید، امروزه استفاده نمودن از واژۀ وهّابیت بزرگترین اسلحۀ سرد بر علیه اتفاق و اتحاد مسلمین است، در واقع این همان چیزی است که امروز بطور بسیار واضح و آشکار مشاهده مینمائیم.