مقدّمه
الحمدلله وحده والصلوة والسلام على من لا نبي بعده:
از آنجائی که امت اسلامی امروزه به انحطاط روبروگردیده، واین عقبافتادگی هم دارای عواملی میباشد که امّت اسلامی را تهدید مینماید، بناءً بر ما مسلمانان لازم است که در چنین بُرهه از زمانی عوامل انحطاط خودمان را دانسته و برای از بینبردن آنها از هیچگونه سعی و تلاش دریغ نورزیم. از جملۀ این عوامل، تعصُّبات و اختلافات بیمورد است، که در حقیقت این همان خواستۀ دیرینۀ استعمار در هرگوشۀ جهان میباشد. در واقع امروزه دشمنان اسلام چنان در راه تفرقه انداختن میان مسلمین تلاش میکنند و به اشکال مختلف مسلمانها را که برادران یکدیگر اند به جان هم میاندازند و به اشکال گوناگون از آب گِل آلوده ماهی میگیرند، که یکی از این موارد میتوان اطلاق واژۀ تحت عنوان (وهّابیت) اشاره کرد؛ آنان امت اسلامی را در تحت این عنوان بجان هم انداخته و خیلی از علماء، دانشمندان و نخبگان امّت اسلامی را تحت این واژه بدنام نمودهاند؛ روی این ملحوظ بر ما لازم است که با این واژه شناخت درست داشته باشیم تا خدای نکرده نافهمیده به آبروی برادران مسلمان خویش تاخت و تاز ننموده و تبلیغات مرموزانۀ دشمن را لبّیک نگوئیم؛ براین اساس بندۀ حقیر با استفاده از وقت، این رسالۀ کوچکی را که روی دست دارید، بر مبنای تحقیق نه بر مبنای تقلید، نوشتم تا انشاءالله پیشزمینۀ باشد برای جلوگیری از دسایس این شیاطین بزرگ، و شناختی با این واژه برای طالبان حق و حقیقت. چرا که به باور بنده متأسفانه برخی از کتبی که در جامعۀ ما (افغانستان) نوشته شده بر اساس تقلید کورکورانه و تعصُّبات اندیشهای نگارش یافته که در واقع در آن کتب نامی از تحقیق و پژوهش یافت نمیگردد؛ بعنوان مثال: کتاب «البيانات الصادقة في أحوال فرقة الوهّابية» که هر انسان اهل تحقیق و نظر، بمجرد کوتاهترین نظراندازی و مطالعۀ آن درخواهد یافت که نشانۀ از صدق و راستی در آن موجود نبوده و باید نامش را «البيانات الكاذبة» گذاشت، و همچنان باکمال تأسف باید گفت که کتب دیگری هم پیرامون این موضوع نگارش یافته و موجود است که بر روش «البيانات الكاذبة» تألیف شده است، هرگاه انسان عاقلی این کتب بیاساس را مطالعه نماید این سؤالات در ذهنش پدید میآید که: مراجع چنین کتبی از کجاست؟ از طرف چطور مردم جاهلی پخش و نشر میگردد؟ آیا نویسندگان و ناشران چنین کتبی از خداوندأنمیترسند که این قدَر دروغپردازی نموده و آشکارا بر مسلمانان افتراء مینمایند؟ آیا اینها از مردم شرم نمیکنند که روزی فرا خواهد رسید که اباطیل و خرافهگوییهای آنها إفشاء خواهد گردید؟ به هرحال شاید این رساله با اکثر نوشتههای پخش شده و سخنان شایع شده در جامعۀ ما تفاوت داشته باشد، اما از شما خوانندۀ گرامی تقاضا میکنم که چند نکته را از یاد نبرید:
۱) تعصّب را کنار بگذارید.
۲) بر اساس تحقیق روان باشید نه بر مبنای تقلید.
۳) گفتۀ هیچکس را بدون بررسی و تفحّص درآن، نپذیرید.
﴿وَقُلۡ جَآءَ ٱلۡحَقُّ وَزَهَقَ ٱلۡبَٰطِلُۚ إِنَّ ٱلۡبَٰطِلَ كَانَ زَهُوقٗا٨١﴾[الإسراء: ۸۱].
عبدالرحمن فاتح
هرات
پنجشنبه ۱۸ رمضان المبارک ۱۴۳۲هـ ق ۲۷|۵| ۱۳۹۰