نماز جماعت
الحمد لله، والصلاة والسلام على رسول الله وعلى آله وصحبه ومن اهتدى بهداه وبعد:
برادر گرانقدر... و برادر حبیب من، ای کسی که تو را به هنگام ادای نماز با مردانی که هیچ تجارت و خرید و فروشی آنان را از ذکر الهی، برپا داشتن نماز و پرداخت زکات باز نمیدارد و از روزی که دلها و دیدگان در آن روز دگرگون میشوند، پروا دارند قرین نمیبینم.
برادر گرامی، ای کسی که در خوابی عمیق فرو رفتهای در حالی که «حَيَّ عَلَى الصَّلَاةِ... حَيَّ عَلَى الْفَلَاحِ» بر بلندای منارههای مسجد در گسترهی شهر و روستا اوج میگیرد، غفلت را از سر میپراند و به سوی مناجات با خداوند جهان در خانههایی که حضرتش مجاز داشته است که بنا گردند تا نام مبارک او در آن یاد شود، فرا میخواند.
برادر جان... آیا میتوانم آرزومند باشم به این که قلبت را برای این نوشتاری که یکی از برادران نصیحتگر و مهربانت مینویسد بگشایی؟
برادرم! ﴿إِنَّ ٱلنَّفۡسَ لَأَمَّارَةُۢ بِٱلسُّوٓءِ﴾[٤] و بهسوی سستی و تنبلی فرا میخواند، اما رحمت الهی کالایی بس گرانبهاست که تن پروران بدان نمیرسند.
یا سلعة الرحمن لست رخیصة
بل أنتِ غالیةٌ عن الكسالى
یعنی: ای بخشایش گرانقدر خداوند بخشاینده، هرگز ارزان به کف نیایی، بلکه بر تن پروران بسی گران هستی.
یکی از بزرگان سلف را عادت بر این بود که در صورت مشتبهشدن حکم مسئلهای، اگر نفسش به سوی موردی مایل میشد، آن را رها مینمود.
اما تو ای برادر گرانقدر، امیدوارم که این رساله را به دور از هوا و خواستهی نفس از نظر بگذرانی، باشد که خداوند کریم آن را موجب نیکبختی من و تو و هر برادر خواننده دیگری قرار دهد.
پروردگارا، حقیقت را چنانکه هست برای ما نمایان ساز و به پیروی از آن توفیقمان ده و باطل را نیز چنانکه هست برای ما آشکار ساز و ما را جهت اجتناب از آن توفیق عنایت نما.
بار خدایا، ما را برای آسانی، آسان گردان و از مشکلی دور ساز
[٤]- «همانا نفس آدمی به شدت به بدی فرمان میدهد».