خودآرایی زن برای دیگران از نادانی و جهل او ناشی میشود
ای زن سبکعقل! چقدر تو نادان و بدبختی. دست به انجام کارهای زشت و ناپسند میزنی تا منفور و مطرود جامعه باشی، به گناه آلوده میشوی تا مورد آزار و تمسخر قرار گیری، بهترین کلام در توصیف این قبیل زنان سخن رسول اکرم ج است: «النساء ناقصات عقل ودين»«زنان در عقل و دین ناقصند».
پس هرچه زن کم عقلتر باشد، خودنمایی و آرایش او افزایش مییابد و هرچه نادانی و جهل او بیشتر باشد، در بیعفتی و زینتدادن خود افراط و زیادهروی میکند و حیا و آبروی خود را زیر پا میگذارد، درست مانند زنان دوران جاهلیت نخستینکه خداوند متعال در این باره فرموده است: ﴿وَلَا تَبَرَّجۡنَ تَبَرُّجَ ٱلۡجَٰهِلِيَّةِ ٱلۡأُولَىٰ﴾[الأحزاب: ۳۳]. «و مانند زنان جاهلیت نخستین خودآرایی و تبرج نکنید».
چقدر این ضرب المثل زیبا و پندآموز است: «سر خالی زینت میخواهد ولی سریکه آکنده از علم و دانش است، محتاج زینت نباشد». زیرا علم زینت دهندۀ آن است و تنها علم است که با ارزشترین و زیباترین زینتهاست.
از اینرو دانشمندان و علمای واقعی همیشه لباسهای ساده میپوشند و به ظاهر خود اهمیت زیادی نمیدهند، زیرا وقتی انسان به عقل خود توجه کند، نسبت به ظاهر و لباس خود بیاهمیت میشود و هنگامیکه به عقل و دانش خود برسد، مظاهر خارجی را حقیر و کوچک میشمارد. بنا بر این، شخصیت فرد در دو عضو کوچک یعنی دل و زبان اوست، نه در پیراهن و پالتوی شیک و گرانبها.
شاعر در این باره میگوید:
أقبل على النفس واستكمل فضائلها
فانت بالنفس لا بالجسم إنسان
(به نفس خود توجه داشته باش و فضیلتها و ارزشهای آن را به کمال برسان، چون انسانبودن تو با نفس و جانت است نه با جسم و تنت).
دلیل اینکه خودآرایی زن از نادانی و کمعقلی او ناشی میشود، این است که کودک نیز به خودآرایی عشق میورزد، او به لباسهای نو و رنگارنگ خود، افتخار و مباهات میکند و دائم وقتش را صرف تماشای خود در آینه میکند، همانطور که زن خودآرا و خودنما انجام میدهد، اما کودک با گذشت اندک زمانی زیبایی و زینتش را فراموش میکند، در حالیکه زن خودآرا و خودنما تمام وقتش را در مقابل آینه سپری میکند و همیشه سعی دارد که در تمام لحظات زندگیاش آینهاش را همراه داشته باشد، از اینرو هرجا که میرود، آن را داخل کیف دستیاش با خود میبرد، تا با نگاه کردن به آرایش و زینت خود لذت ببرد و مانع به همخوردن آن شود، تمام امکانات لازم را فراهم مینماید تا بتواند آرایش خود را به موقع تجدید کند و از خراب شدن و به همخوردن آن جلوگیری نماید، او تلاش میکند که دائم آرایش و خودآرایی کند و بیشتر وقت خود را با خضوع و خشوع کامل صرف آن میکند، زیرا با این کار نفس خود باختۀ خود را راضی و خشنود میسازد و عقل کوچکش را بهرهمند میسازد.
بر چنین زن بیفکر و سر به هوائی بسیار مشکل است که زیبائی مصنوعی و ساختگی خود را که روی آن زحمت بسیاری کشیده و وقت زیادی صرف کرده، از انظار مردم بپوشاند، و بدترین دردی که آزارش میدهد این است که نتواند با قشنگیهای مصنوعی تن و اندامش مردم را بفریبد و متلکهای فریبندۀ ابلهان و سفیهان را بشنود و از شنیدن آن لذت ببرد و از فرط خوشحالی شروع به بالا و پائینپریدن و رقصیدن کند، بسی جای تعجب است که حتی زن تحصیلکرده و روشنفکر و فارغ التحصیل دانشگاه نیز که دارای بالاترین مدارج علمی است، قدم در جای پای او گذارده و همان کارهایی را میکند که او انجام میدهد و از فرمان خداوند غافل میشود و از داشتن پوشش اسلامی خودداری میورزد و آنچه را که پروردگارش حرام کرده است، برای خویش مباح و حلال میکند و به خشم و غضب الهی هیچ اهمیتی نمیدهد و آن را سبک میشمارد و عمداً به پیروی از هوای نفس خویش اصرار میورزد. ﴿وَمَنۡ أَضَلُّ مِمَّنِ ٱتَّبَعَ هَوَىٰهُ بِغَيۡرِ هُدٗى مِّنَ ٱللَّهِۚ إِنَّ ٱللَّهَ لَا يَهۡدِي ٱلۡقَوۡمَ ٱلظَّٰلِمِينَ﴾[القصص: ۵۰] «و کیست گمراهتر از آنکس که هدایت الهی را رها کرده و از هوای نفسانیاش پیروی میکند و یقیناً خداوند گروه ستمکاران را هدایت نمیکند».
پس وای بر این زن تحصیلکردۀ به ظاهر متجدد که قادر نیست برعلیه هوای نفسانی خویش قیام کند، در حالیکه برای او بسیار آسان است که برعلیه خالق و آفریننده و مولای خویش عصیان کند و در حالیکه آیات خداوند را میشنود و دستور صریح و مؤکد او را در بارۀ پوشش اسلامی و حفظ شخصیت و عفت و حیا میفهمد، با غرور و تکبر بر خودنمایی و خودآرایی اصرار و پافشاری میورزد و چنین وانمود میکند که آن را اصلاً نشنیده است. ﴿وَيۡلٞ لِّكُلِّ أَفَّاكٍ أَثِيمٖ ٧ يَسۡمَعُ ءَايَٰتِ ٱللَّهِ تُتۡلَىٰ عَلَيۡهِ ثُمَّ يُصِرُّ مُسۡتَكۡبِرٗا كَأَن لَّمۡ يَسۡمَعۡهَاۖ فَبَشِّرۡهُ بِعَذَابٍ أَلِيمٖ ٨﴾[الجاثیة: ۶- ۷] «وای بر هر دروغگوی گناهکار که آیات خدا را که بر او تلاوت میشود، میشنود. سپس در تکبیر و غرور خود اصرار میورزد، گویی آنها را نشنیده است، پس او را به عذابی دردناک بشارت بده».
آیا این از خدا بیخبر گمان میکند که خداوند در شرع و قانون الهی خود، او را آزاد گذارده که هرچه دلش خواست انجام دهد؟ و هرچه را که نمیخواهد و مطابق میلش نیست از انجامش سرپیچی و تخلف کند، گویی در بازار خرده فروشان است، هرچه خواست بخرد و هرچه نپسندید، نخرد. یعنی بعضی از دستورات قرآن را اطاعت کند و از بعضی دیگر سرپیچی کند. آیا وعدۀ عذاب الهی را که خداوند برای او و افراد نظیر او تعیین کرده است، نشنیده است؟! ﴿أَفَتُؤۡمِنُونَ بِبَعۡضِ ٱلۡكِتَٰبِ وَتَكۡفُرُونَ بِبَعۡضٖۚ فَمَا جَزَآءُ مَن يَفۡعَلُ ذَٰلِكَ مِنكُمۡ إِلَّا خِزۡيٞ فِي ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَاۖ وَيَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ يُرَدُّونَ إِلَىٰٓ أَشَدِّ ٱلۡعَذَابِۗ وَمَا ٱللَّهُ بِغَٰفِلٍ عَمَّا تَعۡمَلُونَ﴾[البقرة: ۸۵] «آیا به بعضی از احکام الهی ایمان دارید و به بعضی دیگر کافر میشوید، پس جزای کسانی از شما که چنین کنند، جز خواری در این دنیا چیست و در روز قیامت به سختترین عذاب گرفتار خواهند شد، و خداوند از کردار شما غافل نیست».
مسلماً خداوند قوانین و دستورات الهی را تابع آرزوها و خواستههای مردم و مطابق با ذوق و سلیقۀ آنها وضع نکرده است، و در این باره چنین فرموده است: ﴿وَلَوِ ٱتَّبَعَ ٱلۡحَقُّ أَهۡوَآءَهُمۡ لَفَسَدَتِ ٱلسَّمَٰوَٰتُ وَٱلۡأَرۡضُ وَمَن فِيهِنَّ﴾[المؤمنون: ۷۱] «و اگر حق از هواهای نفسانی آنها پیروی میکرد، آسمانها و زمین و هر آنچه در آنها است، به فساد و تباهی کشیده میشد».
بیتردید خداوند سبحان به هیچ یک از بندگان با ایمانش اجازه نمیدهد که به دلخواه از نظرات و خواستههای خود پیروی کنند و اگر چنین کنند از افراد نافرمان و گمراه به شمار خواهند آمد و در این باره خداوند میفرماید: ﴿وَمَا كَانَ لِمُؤۡمِنٖ وَلَا مُؤۡمِنَةٍ إِذَا قَضَى ٱللَّهُ وَرَسُولُهُۥٓ أَمۡرًا أَن يَكُونَ لَهُمُ ٱلۡخِيَرَةُ مِنۡ أَمۡرِهِمۡۗ وَمَن يَعۡصِ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ فَقَدۡ ضَلَّ ضَلَٰلٗا مُّبِينٗا ٣٦﴾[الأحزاب: ۳۶] «هیچ مرد و زن مؤمنی حق ندارد، در حکمیکه خداوند و رسولش میدهند اختیار و یا انتخابی در آن داشته باشد و هرکس از خداوند و رسولش نافرمانی کند در گمراهی آشکاری خواهد بود».
بنا بر این، این زن گمراه و ظالم بر خویشکه حق را شناخت و با دیدن نور حق چشمانش را فرو بست و از این نور و روشنایی روی گرداند و از آن کنارهگیری کرد تا به راحتی و با اختیار خود در ظلمت و گمراهی فرو رود، این چنین زنی شهوتش بر ارادهاش غلبه پیدا کرده است و هوای نفسانیاش نمیگذارد که او کار خلاف نکند، طوریکه نفوذ هوای نفسانی در قلبش و قدرت آن بسیار نیرومندتر از ترس او از پروردگارش و ایمان ضعیفش است، لذا آگاهانه جرأت انجام گناه و معصیت را پیدا میکند و با درک و فهم کامل از دستورات او غفلت میورزد و تمام سعی و تلاش او در این است که رضایت افراد فاسد و لاابالی را به دست آورد، در حالیکه کوچکترین عملی برای رضای پروردگار جهانیان انجان نمیدهد. سخن خداوند متعال در بارۀ چنین زنی صدق میکند ﴿أَفَرَءَيۡتَ مَنِ ٱتَّخَذَ إِلَٰهَهُۥ هَوَىٰهُ وَأَضَلَّهُ ٱللَّهُ عَلَىٰ عِلۡمٖ وَخَتَمَ عَلَىٰ سَمۡعِهِۦ وَقَلۡبِهِۦ وَجَعَلَ عَلَىٰ بَصَرِهِۦ غِشَٰوَةٗ فَمَن يَهۡدِيهِ مِنۢ بَعۡدِ ٱللَّهِۚ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ ٢٣﴾[الجاثية: ۲۳] «آیا دیدی آنکس را که هوای نفسانیاش را معبود خود قرار داد و خداوند او را با علم و آگاهی خود گمراه کرد و بر گوش و دل او مهر نهاد و بر بینایی او پرده افکند. پس چه کسی جز خداوند او را هدایت میکند، آیا پند نمیگیرید؟».
***