خودآرایی زن از دیدگاه قرآن

سخنی چند با مردان

سخنی چند با مردان

از آنجایی‌که حرف حق باید گفته شود و نصیحت شامل حال همه باشد، ناچارم که چند کلمه هم با مردان صحبت کنم، چنانچه سخن سابقم خطاب به زنان بود، زیرا تنها زنان در فاسد کردن اجتماع و بی‌بند و باری ناشی از تبرج و خودآرایی مسئول نیستند، بلکه سزاوارتر و بهتر آن بود که تمام حرف‌ها و سخن‌ها با مردان باشد، زیرا علت اصلی توسعه و رواج بیماری تبرج و خودآرایی و انتشار ضرر و زیان آن کم توجهی و اهمال مردان نسبت به مسئولیتی است که در قبال زنان دارند و این سهل‌انگاری، ناشی از نادانی و یا تظاهرکردن آن‌ها به نادانی در قبال تعهدی است که نسبت به جنبه‌های روانی، عقلانی و جسمانی زنان دارند، آن‌ها با هر نقشی‌که در خانواده دارند- پدر، شوهر و یا برادر- قیم و سرپرست زنان هستند و مکلف به نگهداری و محافظت از آنان می‌باشند، همان‌طور که رسول اکرم ج فرموده است: «كلكم راع وكلكم مسئول عن رعيته»«همۀ شما همانند چوپانی هستید که مسئولیت گلۀ خود را داشته باشد».

مردان باید به تهذیب و تربیت زنان بپردازند و به اخلاق و رفتار آن‌ها و به دین و دنیا و آخرت آن‌ها توجه کامل داشته باشند. همان‌طور که خداوند متعال فرموده است: ﴿ٱلرِّجَالُ قَوَّٰمُونَ عَلَى ٱلنِّسَآءِ[النساء: ۳۴] «مردان قیم و سرپرست زنان هستند».آن‌ها باید مراقب اعمال و کردار و تقوی و ادب زنان باشند، چنانچه خداوند دستور شان داده است ﴿وَٱلَّٰتِي تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَٱهۡجُرُوهُنَّ فِي ٱلۡمَضَاجِعِ وَٱضۡرِبُوهُنَّ[النساء:۳۴] «و اگر از مخالفت و نافرمانی زنان بیمناک هستید، باید آن‌ها را نصیحت کنید و در خواب‌گاه از آنان دوری کنید و تنبیه‌شان کنید».

بنا بر این، باید گفت تنها عاملی‌که زنان را به فساد و گمراهی می‌کشاند فساد و گمراهی مردان و گستاخی و سهل‌انگاری آنان نسبت به دین‌شان و نسبت به تعهداتی است که باید به عنوان یک مرد یا یک پدر و یا یک همسر دارا باشند.

پس هر زن فاسدی‌که به سوی فساد کشیده شده است، تنها به وسیلۀ پدر یا شوهر فاسد او بوده است که پروردگارش را نشناخته و از راه راست منحرف گردیده و آشکارا دین اسلام و اخلاق اسلامی را نادیده گرفته است. یا پدر و شوهر بی‌اراده و ناتوانی است که غرور و غیرت مردانگی را از دست داده است، سست ایمان و غافل از دستورات خداوند بوده و نسبت به گناهانش بی‌اهمیت است.

چه بسیارند دختران ستم‌دیده و بدبختی‌که پدران‌شان با گمراهی خود آن‌ها را به گمراهی کشانده‌اند و با فساد خود آن‌ها را تغذیه کرده‌اند و در نتیجه با گذر عمرشان هم‌چنان بی‌بند و بار و بی‌دین و حیا بار آمده‌اند، زیرا از زمانی‌که چشم به جهان گشوده‌اند خود را در محیطی پست و نکبت‌بار یافته‌اند و با کسی جز شیطان صفات معاشرت و رفت و آمد نکرده‌اند، سپس به هنگام ازدواج پدران گمراه‌شان آن‌ها را در دامن مردان فاسدتر و گمراه‌تر از خود می‌اندازند. بنا بر این، این دختران قربانی فساد پدران و شوهران‌شان می‌شوند و مانند آن‌ها در گرداب گمراهی دست و پا می‌زنند و همراه آن‌ها روانۀ جهنم می‌شوند.

و چه بسیارند دختران بی‌چاره و بخت بر گشتۀ که در اثر ضعف و سستی اراده در پدران‌شان که بندۀ هواهای نفسانی‌اند، به بدبختی و گرفتاری کشانده شده‌اند، آن‌ها خیال می‌کنند که به خدا و قرآن ایمان دارند، نماز می‌خوانند، روزه می‌گیرند و قرآن تلاوت می‌کنند و لیکن نه معروفی را می‌شناسند و نه از منکری چشم‌پوشی می‌کنند، زیرا به تبرج و خودآرایی عشق می‌ورزند و شرم و حیا و وقار زن را زشت و پلید می‌شمارند و پوشش برای او را مسخره می‌کنند و آن را دست و پاگیر می‌دانند.

به اعتقاد آن‌ها پوشش زن موجب می‌شود که دختران عزیزشان از آزادی و بهره‌مند شدن از زیبائی فتنه‌انگیزشان در سنین جوانی و شادابی محروم بمانند، از این رو آن‌ها را به تبرج و خودآرایی تشویق می‌کنند و بی‌رحمانه آنان را به نافرمانی از خداوند فرا می‌خوانند و اهمیتی به خشم و غضب خداوند نمی‌دهند، در حالی‌که این فرمان خداوند را مکرر در قرآن می‌خوانند که می‌فرماید: ﴿وَلَا يَضۡرِبۡنَ بِأَرۡجُلِهِنَّ لِيُعۡلَمَ مَا يُخۡفِينَ مِن زِينَتِهِنَّو علتش این است که آن‌ها اسیر هوی و هوسند و شیفتۀ دختران‌شان هستند، علاقه و محبت به آن‌ها چشم بصیرت را از آن‌ها گرفته و عقل و دل آن‌ها را ربورده است، نتیجتاً دختران‌شان را گمراه می‌کنند و خودشان نیز از دستورات پروردگارشان سرپیچی و نافرمانی می‌کنند، و به راستی‌که این نوع دوستی و محبت چه پوچ و بی‌ارزش است ﴿وَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّمَآ أَمۡوَٰلُكُمۡ وَأَوۡلَٰدُكُمۡ فِتۡنَةٞ وَأَنَّ ٱللَّهَ عِندَهُۥٓ أَجۡرٌ عَظِيمٞ ٢٨[الأنفال:۲۸] «بی‌گمان اموال و فرزندان‌تان فتنه هستند».

از رفتار این پدر مهربان تعجب می‌کنم، او از اینکه دخترش پوشش داشته باشد ناراحت می‌شود و به پوشیده‌بودن او دل می‌سوزاند ولی از خشم و غضب خداوند منتقم و جبار بر او بیم ندارد و در شگفتم از پدر مغروری‌که شیفتۀ زیبائی دخترش است و با خوشحالی و شادمانی به او می‌نگرد و در حالی‌که به خود می‌بالد و افتخار می‌کند دخترش را به هر چشم نامحرمی تقدیم می‌دارد و طاقت ندارد که آزادی دخترش را در زندان شرم و حیا و وقار و متانت حبس و زندانی کند و زیبائی و جمال او را در گور پوشش دفن کند، گویی با این عمل بر خداوند اعتراض می‌کند و می‌پندارد که خداوند نسبت به دخترش ظلم کرده است و از سنت و شیوۀ خداوند حکیم و خبیر انتقاد می‌کند، با این گمان‌که خداوند خطا کرده و تصرف و مالکیت ناروایی داشته است که بر زن حکم عذاب و سختی داده است.

ولی اگر این فرد به راستی مؤمن بود، هیچگاه در مقابل دستورات مولی و آفریدگارش ایستادگی نمی‌کرد و با آن‌ها مخالفت نمی‌ورزید ﴿إِنَّمَا كَانَ قَوۡلَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ إِذَا دُعُوٓاْ إِلَى ٱللَّهِ وَرَسُولِهِۦ لِيَحۡكُمَ بَيۡنَهُمۡ أَن يَقُولُواْ سَمِعۡنَا وَأَطَعۡنَاۚ وَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡمُفۡلِحُونَ ٥١[النور: ۵۱] «سخن مؤمنانی‌که به سوی خداوند و رسولش دعوت می‌شوند، تا خداوند میان آن‌ها حکم کند چنین است که ما حکم خداوند را شنیدیم و اطاعت می‌کنیم و آنانند رستگاران».

و اگر چنین انسانی مؤمن واقعی بود، خود را به نادانی نمی‌زد و از دستورات پروردگارش غافل نمی‌شد و حتماً از تذکر و پند و اندرز بهره‌مند می‌گشت، چنانچه خداوند متعال فرموده است ﴿وَذَكِّرۡ فَإِنَّ ٱلذِّكۡرَىٰ تَنفَعُ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ ٥٥[الذاریات: ۵۵] «یادآور باش و پند و اندرز ده، زیرا تذکر و یادآوری مؤمنان را نفع و فایده رساند».

تو را سوگند می‌دهم به خداوند به من بگو تو ای پدری‌که می‌پنداری به قرآن ایمان داری، آیا از تقوی و ایمان است که دستور خداوند را نسبت به پوشش و وقار زن بدانی و بعد از تبرج و خودآرائی دخترت عصبانی و ناراحت نشوی و او را از گناه و نافرمانی باز نداری؟ آیا از دوستی و محبت است که نسبت به واقع‌شدن دخترت در معرض خشم و کیفر خداوند بی‌تفاوت باشی و به آن اهمیت ندهی و برای نجات او از چنگال‌های شیاطین تلاش نکنی. آیا سخن خداوند را نشنیده‌ای ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ قُوٓاْ أَنفُسَكُمۡ وَأَهۡلِيكُمۡ نَارٗا وَقُودُهَا ٱلنَّاسُ وَٱلۡحِجَارَةُ[التحریم: ۶] «ای اهل ایمان! خود و خانوادۀ‌تان را از آتشی‌که هیزمش مردم و سنگ است، نگهدارید».

و تو ای پدر سنگدل باید بدانی‌که در تربیت دخترت، در تربیت مذهبی او کوتاهی و غفلت ورزیدی و به سعادت ابدیش اهمیت ندادی، در حالی‌که به خواسته‌ها و لذت‌های دنیوی او شدیداً توجه می‌کردی و سعی می‌نمودی زبان‌های بیگانه و آداب و رسوم غربی را به او بیاموزی و در مدارس آزادش گذاردی تا منحرف شود و چیزی بیاموزد که هیچ سود و منفعتی برایش ندارد و دست به دامن مکاتبی شود که به سوی بی‌عفتی و نداشتن پوشش و نیز فسق و فجور دعوت می‌کنند و فریب عقاید و افکار مدعیان آزادی زن و یا بهتر بگوئیم مدعیان گمراهی زن را بخورد که او را با زنجیرهای جهل و نادانی و گناه و نافرمانی در بند می‌کشند.

و تو دخترت را در راه‌های تاریک و پر پیچ و خم فلسفه‌های نوین زمان‌که بر علیه ادیان برخاسته‌اند و هم‌چون سنگ‌های لغزان بر سر راه اطاعت خداوند و اجرای دستورات قرآن قرار گرفته‌اند، به گمراهی کشاندی.

پس وای بر حال چنین دختر و پدری‌که هریک موجب بدبختی دیگری شد و به ناچار در روز قیامت در پیشگاه فرمانروای دادگر و حسابرس قرار خواهند گرفت.

چه بسیارند شوهران و پدرانی‌که گمان می‌کنند مسلمانند و مرد هستند، زنان و دختران‌شان را در محفل و مجالس همراهی می‌کنند در حالی‌که آن‌ها نیمه عریان و بی‌قیدند و طوری بی‌شرمانه و بی‌پروا راه می‌روند که برآمدگی‌های بدن‌شان را تکان دهند و موهای‌شان را بر روی گردن و شانه‌هایشان رها می‌کنند تا با زیبائی خاصی‌که به حرکت درآید، چنین مردانی از اینکه در میان چیزهای ظریف و زیبا تنها همسران و دختران خود را برای هدیه به دیگران برگزیده‌اند، شرم‌گین نیستند، بلکه از حیرت و شگفتی دیدگان در مقابل زیبائی آن‌ها خوشحال و شادمانند و به خود می‌بالند و افتخار می‌کنند که با چنین زن زیبائی ازدواج کرده‌اند و یا چنین دختران زیبائی را به وجود آورده‌اند که زیبائی و جذابیت آن‌ها دیدگان را مبهوت کرده است و به چشمانی‌که به سوی آن‌ها خیره شده‌اند و به قدم‌هایی که به دنبال آن‌ها روانه‌اند و به نگاه‌هایی که در جستجوی آن‌ها هستند و به سخنان زشتی‌که آن‌ها می‌شنوند، اهمیت نمی‌دهند.

فریاد از این مصیبت هول‌ناک! مردان را چه شده است و آن‌ها چه چیز را از دست داده‌اند که از مرد بودن تنها نمای آن را دارند و نه مردانگی آن را! پس بدون شک مردانگی قبل از اینکه در صدای خشن و ریش و سبیل باشد، در شخصیت والا، همت، غیرت، و عظمت و غرور است.

آیا این مردانگی است- ای کسی‌که ادعای مردانگی می‌کنی- که به چشم‌های پست و پلید اجازه می‌دهی تا جسارت کنند و به بدن زن و دخترانت نگاه کنند و از زیبائی‌ها و اعضای فتنه‌انگیز آن‌ها لذت ببرند، گویی زیبایی آن‌ها ولیمۀ است که همگان را به سوی آن دعوت کرده‌ای یا گویی این زیبائی میان تو و مردان دیگر مشاع است و پیش از آن‌که برای تو حلال باشد، حلالی مشترک برای آن‌هاست.

چطور وقتی‌که شخص بخواهد از مسائل پنهانی و خصوصی تو سر در بیاورد و یا دخالتی داشته باشد، خشمگین و عصبانی می‌شوی و از اینکه کسی رازی از اسرار زندگی‌ات را فاش و برملا سازد. خجالت می‌کشی ولی آیا در آنجا امری خصوصی‌تر و رازی مهم‌تر و مقدس‌تر از حفظ و نگهداری بدن‌های همسر و دخترانت هست؟

ای مسلمانان، چه بر سر عقل‌هایتان آمده است که راضی شده‌اید تا همسران و دختران‌تان پیش روی‌تان فسق و فجور کنند و شما هم نظاره‌گر آن‌ها باشید ﴿فَإِنَّهَا لَا تَعۡمَى ٱلۡأَبۡصَٰرُ وَلَٰكِن تَعۡمَى ٱلۡقُلُوبُ ٱلَّتِي فِي ٱلصُّدُورِ[الحج: ۴۶] «پس همانا چشم‌ها کور نیست ولی دل‌هایی که در سینه‌هاست کور است».همانا ناموس شما جان و روح شماست و قطعاً شما در آن کوتاهی و غفلت کرده‌اید، آیا پس اندیشه و تعقل نمی‌کنید؟!

ای مسلمانان، زنان شما تا به این حد از فساد نرسیده‌اند مگر با تشویق‌ها و تحریک‌های شما و خداوند از آنچه که انجام می‌دهید غافل نیست، خداوند شما را سرپرست و مسئول خانم‌هایتان تعیین کرده است تا به بهترین صورت سرپرستی کنید ولی شما با بی‌بند و باری و سهل‌انگاری‌های خود بد عمل کردید، آیا رعایت تقوی را نمی‌کنید؟!

ای مسلمانان! شما در مسئولیت و سرپرستی اهمال و کوتاهی کردید و از هشدار دادن غفلت ورزیدید و در گمراهی و انحراف جرأت دادید و تشویق کردید و مرتکب خطا شدید و شما کسی جز خودتان را به هلاکت و نابودی نمی‌کشانید، ولی آن را درک نمی‌کنید. همانا شما بر پروردگار خود تمرد و سرکشی می‌کنید و به خشم و کیفرش اهمیت نمی‌دهید و خودتان را با دستان خود در هلاکت و بدبختی می‌اندازید. پس آیا دست از این کارها بر نمی‌دارید!! ﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ ٱتَّقَوۡاْ إِذَا مَسَّهُمۡ طَٰٓئِفٞ مِّنَ ٱلشَّيۡطَٰنِ تَذَكَّرُواْ فَإِذَا هُم مُّبۡصِرُونَ ٢٠١[الأعراف: ۲۰۱] «چون تقوا پیشگان را از شیطان وسوسه و خیالی بدل رسد، همان‌دم خداوند را به یاد آورند و همان لحظه بصیرت و بینائی به دست آورند».

ای مسلمانان خداوند را از نظر دور ندارید و از او بترسید و با این سخن خداوند ﴿ٱلرِّجَالُ قَوَّٰمُونَ عَلَى ٱلنِّسَآءِنسبت به تکالیف و وظایفی‌که خداوند در رابطه با نگهداری و سرپرستی امور خانم‌هایتان به عهدۀ شما گذارده است، کوتاهی نکنید.

بیائید مقدس‌ترین تکلیفی را که خداوند بر عهدۀ شما نهاده است ادا کنید و از نفیس‌ترین و با ارزش‌ترین امانتی‌که خداوند شما را به نگهداری آن مأمور کرده است مواظبت و مراقبت کنید.

رسول اکرم ج نیز شما را نسبت به مسئولیت‌تان در قبال آن‌ها هشدار داده و فرموده است: «كلكم راع وكلكم مسئول عن رعيته»«پس هر پدری در بارۀ دخترش مورد سؤال قرار می‌گیرد و هر شوهری در بارۀ همسرش مورد سؤال قرار می‌گیرد». چنانکه هر مردی در مورد خانم‌ها و فرزندانش مورد سؤال و بازخواست قرار می‌گیرد و هر مسلمانی در بارۀ آنچه که خداوند او را نسبت به آن مکلف نموده است و آن را در دست او و زیر نفوذ قرار داده است و سرپرستی و اختیارش را به او وا گذارده است، مورد سؤال قرار می‌گیرد.

پس هرکس در مسئولیت خود سستی و سهل‌انگاری کند، نتیجۀ این کوتاهی و اهمال را خواهد دید، هیچ شخص بی‌بند و باری از عواقب اشتباهات خود نجات نخواهد یافت و کسی‌که افراط کرده و از حد اعتدال خارج شده و نیز کسی‌که قصور و کوتاهی نموده از کیفر تقصیرش در امان نخواهد بود و کسی‌که دستور خداوند را به مسخره بگیرد و خشم و غضب خداوند را انتقام و قصاصش در دنیا و آخرت سبک شمارد، قادر به گریز نخواهد بود.

پس ای مؤمنان! همگی به درگاه خداوند توبه کنید، شاید که رستگار شوید و همواره این آیۀ کریمه را به یاد داشته باشید و خود را در این باره به غفلت و نادانی نزنید ﴿وَقُل لِّلۡمُؤۡمِنَٰتِ يَغۡضُضۡنَ مِنۡ أَبۡصَٰرِهِنَّ وَيَحۡفَظۡنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا يُبۡدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنۡهَاۖ وَلۡيَضۡرِبۡنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَىٰ جُيُوبِهِنَّۖ وَلَا يُبۡدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوۡ ءَابَآئِهِنَّ أَوۡ ءَابَآءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوۡ أَبۡنَآئِهِنَّ أَوۡ أَبۡنَآءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوۡ إِخۡوَٰنِهِنَّ أَوۡ بَنِيٓ إِخۡوَٰنِهِنَّ أَوۡ بَنِيٓ أَخَوَٰتِهِنَّ أَوۡ نِسَآئِهِنَّ أَوۡ مَا مَلَكَتۡ أَيۡمَٰنُهُنَّ أَوِ ٱلتَّٰبِعِينَ غَيۡرِ أُوْلِي ٱلۡإِرۡبَةِ مِنَ ٱلرِّجَالِ أَوِ ٱلطِّفۡلِ ٱلَّذِينَ لَمۡ يَظۡهَرُواْ عَلَىٰ عَوۡرَٰتِ ٱلنِّسَآءِۖ وَلَا يَضۡرِبۡنَ بِأَرۡجُلِهِنَّ لِيُعۡلَمَ مَا يُخۡفِينَ مِن زِينَتِهِنَّۚ وَتُوبُوٓاْ إِلَى ٱللَّهِ جَمِيعًا أَيُّهَ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ لَعَلَّكُمۡ تُفۡلِحُونَ ٣١[النور: ۳۱] «و به زنان مؤمن بگو چشم‌های خود را (از نگاه به نامحرم) فرو گیرند، و شرمگاه‌شان را حفظ کنند، و زینت خود را آشکار نکنند؛ جز آنچه از آن که (طبعاً خودش) نمایان است، و باید (اطراف) مقنعه‌های خود را بر گریبان‌هایشان بیفکنند (تا چهره و گردن و سینه با آن پوشیده گردد) و زینت خود را آشکار نسازند؛ مگر برای شوهران‌شان، یا پدران‌شان، یا پدر شوهران‌شان، یا پسران‌شان یا پسران شوهران‌شان، یا برادران‌شان یا پسران برادران‌شان، یا پسران خواهران‌شان یا زنان (هم کیش) شان یا بردگان‌شان یا مردان (سفیه) خدمت‌کاری که رغبتی (به زنان) ندارند، یا کودکانی‌که بر شرمگاه زنان آگاهی نیافته‌اند، و (زنان) نباید (هنگام راه رفتن) پا‌های خود را (به زمین) بکوبند، تا آنچه از زینت‌شان را که پنهان کرده‌اند، دانسته شود، و ای مؤمنان! همگی به سوی الله توبه کنید، تا رستگار شوید».

و همیشه این وعدۀ عذاب هولناک را در سخن خداوند متعال به خاطر سپارید ﴿وَمَنۡ أَظۡلَمُ مِمَّن ذُكِّرَ بِ‍َٔايَٰتِ رَبِّهِۦ ثُمَّ أَعۡرَضَ عَنۡهَآۚ إِنَّا مِنَ ٱلۡمُجۡرِمِينَ مُنتَقِمُونَ ٢٢[السجدة:۲۲] «و کیست ستم‌کارتر از آن‌که آیات پروردگارش را به او تذکر دهند پس او از آن روی بگرداند، بی‌گمان ما از گناه‌کاران انتقام می‌گیریم».