تبرج و خودآرایی بر همۀ زنان (جوان، پیر، زشت، زیبا) حرام است
شیطان طوری زنان خودآرا و متبرج را فریب داده است که آنها میپندارند، هنوز در عنفوان جوانی به سر میبرند و مانند شکوفۀ بهاری، کوچک و کمسن هستند و هنوز وقت آن نرسیده است که پوشش داشته و از وقار و متانت برخوردار شوند.
گویا سرانداز را برای پوشانیدن پیری و فرسودگی و نه برای پوشانیدن زیبایی و زینت قرار دادهاند، در حالیکه خداوند متعال عکس آن را فرمان میدهد ﴿وَٱلۡقَوَٰعِدُ مِنَ ٱلنِّسَآءِ ٱلَّٰتِي لَا يَرۡجُونَ نِكَاحٗا فَلَيۡسَ عَلَيۡهِنَّ جُنَاحٌ أَن يَضَعۡنَ ثِيَابَهُنَّ غَيۡرَ مُتَبَرِّجَٰتِۢ بِزِينَةٖۖ وَأَن يَسۡتَعۡفِفۡنَ خَيۡرٞ لَّهُنَّۗ وَٱللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٞ ٦٠﴾[النور: ۶۰] «زنان باز نشسته که امید ازدواج ندارند باکی نیست در حالیکه خود را به زیوری نیاراستهاند و قصد خودنمایی ندارند، جامۀ خویش به زمین نهند و اگر از این نیز خودداری کنند بر ایشان بهتر است و خداوند شنوا و دانا است».
یعنی هرگاه زن به سن پیری رسید، طوریکه دیگر قادر به ازدواجکردن نبود، اشکال و ایرادی بر او نیست که بدون هیچ زینت و خودآرایی سراندازش را بردارد، زیرا او با موهای سفیدش و با صورت چین و چروکدارش قلبها را تحریک نمیکند و چشمها را مجذوب و مفتون خود نمیکند. بنا بر این، اگر به این صورت در بین مردم ظاهر شود ضرر و زیانی نمیرساند. ولی وقتیکه زن جوان و زیبا است، فتنهگری و فریفتگی دارد. پس بر او واجب است که زیبایی و شادابی و جوانی خود را از چشمان ناپاکان و فاسدان بپوشاند و نیز از چشمان مردان مؤمن و پرهیزگاریکه از نگاه کردن چشمانشان به زیبایی و جمالیکه بر آنها حلال نیست، رنج و عذاب میکشند از خداوند میترسند و میدانند که خداوند هیچ گناهی را چه کوچک و چه بزرگ، از قلم نمیاندازد مگر اینکه آن را حساب کرده باشد.
عدۀ دیگر از خانمها میپندارند که چون سن و سالی از آنها گذشته است، مردی به آنها نگاه نمیکند و از طرف دیگر خودشان را به جوانی میزنند و با آرایش و انواع زینتآلات خود را میآرایند و سعی میکنند خرابیهایی را که روزگار بر سر و صورت آنها وارد آورده است، به نحوی اصلاح و تعمیر کنند. در صورتیکه خداوند متعال پیرزنان را از خودنمایی و اظهار زینت نهی فرموده است و آن به خاطر حکمت عظیم الهی است، زیرا هستند زنانی که در سن ۵۰ و حتی ۶۰ سالگی و بیشتر از آن تا حدودی زیبایی و شادابی و برازندگی خودشان را حفظ میکنند، حال اگر چنین زنانی آرایش کنند و عیبهای صورت و اندامشان را ترمیم کنند و موهایشان را رنگآمیزی کنند و سعی کنند که خود را خانمی زیبا و برازنده جلوه دهند، افرادیکه اینگونه زنها را میبینند، سن آنها را خیلی کمتر از سن حقیقیشان تصور میکنند.
همچنین حکم مزبور شامل پیرزنانی نمیشود که به جای آشکارکردن موی سفید و صورت چروکیده و جلبنکردن دیدگان مردم، کاری میکنند که طعمۀ خوبی برای لذت و کامیابی برخی چشمان باشند و نیز فتنۀ برای مردان هم سن و سال خود باشند و این چیزی است که خداوند خشم و نفرت خود از آن اعلام میدارد و زنان را با این عبارت ﴿غَيۡرَ مُتَبَرِّجَٰتِۢ بِزِينَةٖ﴾از آن کار نهی میکند.
همچنین از نظر خداوند نیت زنیکه آرزو دارد هر بینندۀ از دیدنش شگفتزده شود و از اینکه چشمها با تماشای زیبایی و شادابی او از حدقه درمیآیند لذت میبرد، پلید و منفور است، زیرا این نیت گناهآلود است و اسلام آن را نهی کرده است. همچنین عمل ناپسندی است که از شرم و حیا و وقار بدور است که گاهی زمینۀ برای انجام بزرگترین گناهان میشود.
عدۀ دیگری از خانمها میپندارند که چون زشت هستند، دیدگان مردان را جلب نمیکنند ولی آنها برخلاف اعتقاد واقعی خود سخن میگویند و با کردار خود سخن دروغشان را برملا میسازند، زیرا آنها به حدی آرایش و تزیین میکنند که زشتی خود را بپوشانند. پس اگر آنها به راستی معتقدند که هرگز مردی به آنها نگاه نمیکند، چرا سعی دارند که زشتی خود را با انواع رنگها و زیورآلات پنهان کنند و همه نگاهها را متوجه خود سازند؟ و چرا زشتی خود را با سرانداز و پوشش نمیپوشانند؟!
بهتر است تو ای خانم کمی تأمل و اندیشه کنی! ذوق سلیقۀ مردان و میل و خواستۀ آنها متفاوت است، بعضی از مردان، زنان لاغر را ترجیح میدهند، در حالیکه بعضی دیگر زنان چاق را ترجیح میدهند، بعضی زنان سرخ و سفید را دوست دارند و بعضی دیگر زنان گندمگون را. پس مطمئن باشکه در میان مردان، هستند کسانیکه تو و امثال تو، مطابق میل و سلیقۀ آنها باشد و از آنجائیکه برای هر مظروفی ظرفی وجود دارد، پس چه بسا مردی باشد که زشتی تو را زیبا ببیند. هستند مردان حریصیکه هر زنی را آرزو میکنند ولو اینکه زشت باشد.
نفس پلید و آزمند هر طعامی را گوارا میداند و نفس محروم و گرسنه، شیفتۀ هر نوع غذایی است. بنا بر این، هیچ زن زشت و یا پیری حق ندارد که تبرج و خودآرایی کند، هر چقدر که بدقیافه و یا پیر و فرسوده باشد.
چه حکمتهای بزرگی که در پوشش و وقار زن و نیامیختن او با مردان نامحرم وجود دارد که تنها خردمندان و صاحبان عقل به آن پی میبرند، با پوشش نه تنها زیبایی پوشانده میشود، بلکه زشتی هم پوشانده میشود و نتیجتاً زن زشت و بدقیافه از زشتی خود خجالت نمیکشد و شرمنده نمیشود و زن زیبا نیز مغرور زیبایی خود نمیشود، دیگر اینکه شوهر زنیکه زیبا نیست به زیبائیهای زنان دیگر نگاه نمیکند تا به قسمت خود حسرت بخورد و به مردان دیگر حسد بورزد، حتی گاهی مردانی پیدا میشوند که (چنانکه گفتیم) به زنانیکه در زیبایی به پای همسران خودشان نمیرسند، عشق میورزند و هر وقت که نوع تازۀ از زیبایی را ببینند، آرزویش را میکنند و با دیدن هر جمالی که فاقد آن باشند، هوس صاحب شدن آن را دارند و نتیجتاً زیبایی همسر خود را زشت میبینند و دیگر مانند سابق تمایلی به آنها ندارند، پس میکوشند تا شهوت گرسنه را سیر کنند و هوی و هوس خود را ارضا نمایند و باکی ندارند که آبروی خود و دیگران در معرض خطر قرار میگیرد و یا خانوادۀ دچار بدبختی و هلاکت میشود و از خشم و غضب الهی نیز هراسی ندارند.
پس تبرج و خودآرایی زن زیان فراوان و خطر بزرگی است که خانه و خانواده را به نابودی میکشاند و ننگ و خواری به دنبال دارد، چه دشمنیها و کدورتهایی که میان دو خواهر و دو برادر به وجود آورده است و چه جدائیها که میان زنان و شوهران ایجاد کرده است و فرزندان آنها سرگردان و آواره شدهاند و چه آرزوها را که به نافرجا میکشیده و قلبهای مردان و زنان را آکنده از حسرت و آه بر جای گذارده است، و چقدر به سوی حرام و ترک حلال دعوت کرده است.
ای خانم!
زیبایی و فتنۀ را که در جوانی و شادابیت است، بپوشان و پنهان دار و نفسها و جانها را آزار مده و آنها را به گمراهی مکشان و آداب و اخلاق اجتماعی را فاسد و ضایع مکن و خود را پایبند حدودی نما که پروردگارت تعیین فرموده است و از آن تجاوز مکن و زیبایی و جمال خود را همانطور که او دستور داده است بپوشان و آشکار مکن.
خوشا به حال زنیکه میداند که زیبائیش از هر گناهی پاک و مبری است و سبب گناه آلودهشدن دیگران نشده است و جانها را آزار نداده است و موجب حسرت و اندوه خوردن دیگران نشده است و شهوتی را شعلهور نساخته است و نگاهها گوشت تنش را نبلعیدهاند و دهانها آبرو و حیایش را لطمه نزدهاند.
اگر زیبائی خودت را حفظ نمایی، سعادت و نعمتی است ولی اگر آن را مبتذل نمودی و در اختیار مردم قرار دادی، شقاوت و بدبختی است. چه بسیارند زنان زیبائیکه این شیطان زیبایی، آنها را به فرو رفتن در منجلاب تبرج و خودآرایی و زیادهروی در خروج از خانه و پرسهزنی در کوچه و محله گمراهشان کرده است. آنها بیاراده و سراسیمه همه جا میروند و آرایش و زیورآلات خود را در هر جایی به نمایش میگذارند و در هر بزم و محفلی جولان میدهند و نگاهها را به سوی خود متوجه میسازند.
ولی جوانی و نشاطشان از بین میرود و آنها خوشبختی و سعادت خودشان را در هردو سرا از دست میدهند، دیگر مردان به آنها رغبت نشان نمیدهند و از آنها دوری میکنند و آن زیبائی را که جهانگیر بود و بر همه کفایت میکرد، انکار میکنند و ارجی بر آن نمیگذارند، حال دیگر از آن همه مردانیکه دورشان حلقه میزدند و اندام زیبایشان را با یک دنیا تحسین و ستایش تماشا میکردند و سعی داشتند که دل آنها را تسخیر کنند و هدایای فراوانی تقدیم میکردند تا عشق و علاقۀ خود را ابراز نمایند، کسی حاضر به ازدواج با آنها نیست، چه بسا این زنان در حفظ آبرو و حیای خود کوتاهی نکرده باشند ولی کارهایی از آنها سر زده باشد که موجب شک و تردید گردیده و آنها را زنانی بیبند و بار و سبک جلوه داده باشد و نتیجتاً این بانوان با نادانی و قصور خود دنیا و آخرتشان را از دست میدهند.
بدان به حال تو از این شیطان زیبائی، ای خانم متبرج و خودآرا! چه شوم است این زیبائیکه تو را به فساد و بیبند و باری کشیده است و در پرتگاه فسق و گمراهی انداخته است.
پس گرگها و روباهان اجتماع را به سوی تو آورده و مردان واقعی را از تو گریزان کرده است، چه شوم و نافرجام است این زیبائیکه شخصیت تو را خرد و متلاشی کرده و ننگ و فرومایگی را برایت به ارمغان آورده است.
تو را سوگند میدهم به خداوند ای خانم متبرج و خودنما! اگر مسلمانی از خودت بپرسکه وقتی رسول اکرم ج تو را با این شکل و قیافه در میان مردان ببیند چه خواهد گفت و با تو چه خواهد کرد، تو میدانیکه خداوند هرکجا که باشی، تو را میبیند و با تو است، پس فکر کن و ببینکه آیا از کارهای تو راضی است؟ و تصور کن که انتقامش از تو چگونه خواهد بود؟
ای تو که با تظاهر کردن به نادانی بر خودت ظلم میکنی، چگونه میتوانی خود را فریب دهی، در حالیکه میدانی و یقین داری که خداوند از تو خشمگین است و رسول اکرم ج از تو روی گردانده است و اسلام برای تو غریب و بیگانه شده است و در روز قیامت نیز در شمار زنان مسلمان به حساب نخواهی آمد و هرگز داخل بهشت نخواهی شد و حتی بوی آن هم به مشامت نخواهد رسید.
چنانچه رسول اکرم ج فرموده است: «صنفان من أمتي من أهل النار: قوم معهم سياط كأذناب البقر يضربون بها الناس ونساء كاسيات عاريات مائلات مميلات رؤسهن كأسمنة البخت المائلة، لا يدخلن الجنة ولا يجدن ريحها وإن ريحها ليوجد من مسيرة خمسمائه سنة»«دو گروه از امت من اهل دوزخند: گروهی که شلاقهایی چون دم گاو دارند و مردم را با آن میزنند و گروه دیگر خانمهایی هستند که قسمتی از بدنشان پوشیده و قسمتی دیگر برهنه است که خمیده قامتند و در راه رفتن به چپ و راست متمایل میشوند، سرهای آنها چون کوهان شتر بزرگ و کج است. آنها وارد بهشت نمیشوند و بوی بهشت به مشام آنها نخواهد رسید و قطعاً بوی آن به فاصله پانصد سال به مشام میرسد».
تو گامهای شیطان را پیروی نمودی و به دنبال آن روانه شدی و با دستورات قرآن به مخالفت برخاستی و از حدود دستورات خداوند رحمان تجاوز کردی و به خود جرأت انجام فساد و نافرمانی دادی ﴿وَمَن يَعۡصِ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ وَيَتَعَدَّ حُدُودَهُۥ يُدۡخِلۡهُ نَارًا خَٰلِدٗا فِيهَا وَلَهُۥ عَذَابٞ مُّهِينٞ ١٤﴾[النساء: ۱۴] «هرکسکه از خداوند و رسولش نافرمانی کند و از حدود آن تجاوز کند، خداوند او را در آتشی بیافکند که در آن جاودان باشد و همواره برایش عذابی خوارکننده خواهد بود».
ای زن گناهکار و نافرمان از خشم و غضب الهی بترس و برحذر باش. هوی و هوس و آرزوهای نفسانی آنچنان چشم بصیرت را از تو ربوده است که دیگر تبرج و خودآرایی را گمراهی و ضلالت نمیدانی و شیطان آنچنان اعمال بد و ناشایست تو را خوب جلوه داده است که کارهای حرام را حلال میبینی ﴿أَفَمَن زُيِّنَ لَهُۥ سُوٓءُ عَمَلِهِۦ فَرَءَاهُ حَسَنٗاۖ فَإِنَّ ٱللَّهَ يُضِلُّ مَن يَشَآءُ وَيَهۡدِي مَن يَشَآءُ﴾[فاطر: ۸] «آیا کسیکه کردار زشتش برایش زیبا نمایان شود پس آن را نیکو خواهد یافت؟ همانا خداوند هرکس را بخواهد گمراه میکند و هرکس را بخواهد، هدایت میکند».در این آیه تذکر و هشدار یقیناً برای کسی است که دلی آگاه دارد. پس تو ای خانم غافل بیدار شو و سخنان خداوند را گوش فرا ده و با جان و دل آنها را بپذیر و در مقابل آن متواضع باش و در برابر پروردگارت سجده و رکوع کن و دست نیاز به سوی او بردار و مانند دوران جاهلیت اولیه تبرج و خودآرایی مکن. دست از این کارها بردار و پیرو کسانی مباشکه سعی در نابودی خویش دارند، از راهیکه برای خود برگزیدهای، صرف نظر کن و قبل از اینکه وقت از دست برود، به سوی توبه شتاب کن.
آری، عجله کن و به شتاب قبل از آنکه به جایی برسیکه دیگر توبه کردن از تبرج و خودآرایی دیر شده باشد، زیرا توبه از این گناه پذیرفتنی نیست، جز در سنین جوانی، نه در سنیکه اشکال و مانعی در نداشتن پوشش و سرانداز برای بانوان وجود ندارد که در این صورت ترک گناه و توبه کردن از روی عجز و ناتوانی است و توبۀ حقیقی نیست. بنا بر این، توبه از تبرج و خودآرایی پذیرفته نیست مگر از زنانیکه قادر به تبرج و خودآرایی هستند و سن آنها نگذشته است. بدین معنا که توبه از گناه وقتی ارزش دارد که فرد قادر به انجام آن گناه باشد و نخواهد آن را انجام دهد. پس اگر جوانی برود و زمان پیری فرا رسد، توبۀ پذیرفته نمیشود و گذشت و مغفرتی هم نخواهد بود.
***