سیزده مقاله سودمند

فهرست کتاب

قبر

قبر

قبر خانه تنهایی، سرای ترس و دلتنگی، زادگاه و موطن تاریکی است، ملازم آن در بیخوابی، و ساکن آن در خاموشی. یار و همدم وی، ناله و فریاد، خونا به کرم است. خانه مردگان، جای حسرت و افسوس و غصه‌هاست.

قبر: پیامبر درباره‌اش فرمودند: «إنَّ القبر أول منازل الآخرة فإن نجی منه فما بعده أیسرمنه، وإن لم ینج منه فما بعده أشد منه». (الترمذی). «قبر اولین منزل از منازل آخرت است. پس اگر فرد از آن نجات یافت بعد از آن (دنباله آن) آسان‌تر است. و اگر از آن رستگار نشد بعد از آن سخت‌‌تر است».

باز پیامبر صدر درباره آن فرموده: «ما رأیت منظراً قط إلاَّ والقبر أفظع منه». (صحیح الترغیب والترهیب). «هرگز منظر وحشتناکى ندیدم، مگر اینکه قبر وحشتناک‌تر از آن است».

قبر خانه‌ای است که بعد چند لحظه یا چند ساعت و یا چند سال دیگر بطرف آن کوچ خواهی نمود، و مسلمان شکی در آمدن این لحظه را ندارد.

قبر: منظره‌ایست که با آن دل‌ها نرم، و چشم‌ها گریان می‌شوند. انسان را نسبت به دنیا بی‌علاقه، و به آخرت ترغیب و علاقه‌مند می‌نماید. یادآور مرگ، در هم کوبنده لذات و خوشیها. جدائی کننده جمعیت‌هاست. پند و عبرت و بیداری از غفلت را یاد می‌دهد.

قبر: با بی‌صدایی زندگان را پند می‌دهد. تا آینده را بیاد آورند و بیشتر برای آخرت و معاد آماده شوند. پیامبر صفرمود: «كنت نهیتكم عن زیارة القبور فزوروها فإنها تذكر الآخرة». «شما را از زیارت قبور نهی کرده بودم. از این به بعد آن‌ها را زیارت کنید. «به زیارت قبرها بروید» چون یادآور آخرت است».

در آنجا قبر می‌پرسد کجاست ثروت و سامان؟ کجاست زیبایی و فربندگی؟ تندرستی و نیرو کجاست؟ بیماری و ناتوانی «سستی» کجاست؟ کجاست توانایی و قدرت؟ سلطه و عظمت کجاست؟ تضرع و فروتنی یا خواری کجایند؟ آری قطعاً قبر جسم‌های نازک و توانگری را که همواره در نعمت بودند و بوی عطر از آن‌ها برمی‌خواست می‌فشارد. و چه کاری که با آن‌ها می‌کند؟!.

در داخل قبر چهره‌‌های فریبنده، دست‌های ستمکار، زبان‌های دروغگو، چشم‌های خائن و دل‌های سیاه به استخوان‌های پوسیده تبدیل می‌شوند. و بجز اعمالی که صاحب قبر پیش از خود فرستاده چیزی باقی نمی‌ماند «تنها کار‌های نیک انسان در دنیاست که در قبر بداد او می‌آید».

عذاب قبر: پیامبر صهیچ نمازی را نمی‌خواند مگر آنکه در آن نماز از عذاب قبر بخدا پناه می‌برد. و می‌فرمود: «إذا فرغ أحدكم من التشهد الأخیر فلیتعوذ بالله من أربع: من عذاب جهنم، ومن عذاب القبر، ومن فتنة الـمحیا والـممات، ومن فتنة الـمسیح الرجال». (ابن ماجه). «هرگاه در نماز به آخر تشهد دوم رسیدید «قبل از سلام کردن» از چهار چیز به خدا پناه برید:۱- از عذاب جهنم، ۲- عذاب قبر، ۳- فتنه زنده‌ها و مرد‌ه‌ها، ۴- و فتنه دجال».

پیامبر صبه اصحاب و یاران خود می‌فرمود: «استعیذوا بالله من عذاب القبر فإنَّ عذاب القبر حق». (أحمد). «از عذاب قبر بخدا پناه ببرید، همانا عذاب قبر حق است».

و پیامبر صمی‌فرماید: «إنَّ هذه القبور مـملوءة ظلمة علی أهلها وإنَّ اللهینورها لـهم بصلاتي علیهم». (مسلم). «همانا این قبرستان‌ها بر ساکنینش بسیار تاریک است. خداوند بوسیله دعای من برایشان آن را روشن و نورانی می‌گرداند».

برادر و خواهر جان: قبر همان اندرز دهنده ساکت است. اندرزها و پند‌های آن را شنیدی حال چه چیزی برایش مهیا نموده‌ای؟ آیا کردار نیک و عمل صالحی که شما را از ترس و عذاب آن نجات دهد برای داخل قبر آماده نموده‌ای؟ یا اینکه بی‌خبری از اینکه روزی به آنجا خواهی رفت. برادر و خواهرم بهتر است خود را برای آن روز آماده کنی «توشه‌ای برای آن روز داشته باشی» تو می‌توانی کارهای نیک انجام دهی و نیک باشی. باقیمانده عمر خود را غنیمت شمار. این زندگی فرصتی است برای نجات «در آنجا»، برخیز و کمر همت ببند و تصمیم بگیر که از این به بعد نیک باشی و نیکی کنی. قبل از اینکه به هنگام مرگ پشیمان و شرمنده شوی که فایده‌ای ندارد.