عامل سوم
عامل سوم کوتاهی در مطالعهی تاریخ این است که بعضی از نویسندگان میگویند: میتوان در روایت تاریخ به خصوص در آنچه به دورههای نخست تاریخ اسلام مربوط میشود، تساهل و چشمپوشی کرد، در صورتی که این از بزرگترین اشتباهات فرهنگیان ماست، چون این نوعی متأثرشدن از شیوهی تاریخی غربی است که در تاریخنگاری غربی به نقل اسانید اهمیتی داده نمیشود، و بزرگترین نمونه در این مورد این است که اسانید بین آنان و انجیل که کتاب مقدس آنهاست صدها سال است که قطع گردیده چه رسد به دیگر کتابها!
تاریخ اهل بیت و صحابه شبخشی از دین ماست و به هیچ صورتی درست نیست که آن را با تاریخی دیگر برابر قرار دهیم و یا در گرفتن روایت آن تساهل نمائیم، و رواداشتن هرگونه ستم یا تساهل در مورد این تاریخ قطعاً تأثیری بد بر دین گذاشته، و بر صحت و سلامت احادیث از تحریف و تغییر اثر منفی خواهد گذاشت.
عیبجویی و حملهورشدن عدهای مغرض و کینهجو به ابوهریره [۱۱]t؛ راوی اسلام و آن صحابی بزرگ، روشنترین مثال و نمونه در این مورد است.
بعضی از پژوهشگران به مناقشه و بررسی پارهای از رخدادهای تاریخی قدیم و فعلی میپردازند که بعضی از آنان آن را اثبات و برخی آن را نفی میکنند، و هر کدام برای دیدگاه خود دلیل و حجت میآورد، با این که بعضی از حوادث و پردازش به آن سود زیادی ندارد، پس چه فکر میکنید در مورد تاریخ آل بیت و صحابه که حاملان شریعت و دژهای محکم آن بوده اند؟!
این به معنای آن نیست که باید با همه اخبار و روایتهای دورۀ نخست تاریخ خود از لحاظ قبول و عدم قبول تعامل و رفتاری داشته باشیم که در مورد احادیث آن را انجام میدهیم، بلکه باید بین اخبار تاریخی و احادیث فرق گذاشت.
اگر این روایتها و اخبار که از آل و اصحاب نقل میشود از زهد و شجاعت و سخاوت و جانفدایی و خوشاخلاقی و نیکسرشتی آنان حکایت میکنند و با اصول کلی شریعت تضادّی ندارند و از اموری نیستند که فطرت سالم آن را نمیپذیرد؛ در این صورت ذکر و روایت و نوشتن این روایتها مانعی ندارد؛ چون بیان آن هیچ اصلی شرعی را مخدوش نمیکند و اگر این روایتها بیان گردد به مقام آل و اصحاب زیان و آسیبی وارد نمیشود. اما اگر چنین روایتهایی به بررسی فتنهها یا پارهای از مواضع حساس میپردازد یا به مقام آل و اصحاب اهانت میکند، یا با اصول کلّی شریعت مخالف است و به اموری آغشته است که فطرت سالم نمیپذیرد، چنین روایتهایی باید مورد بررسی قرار گیرد و سند آن به دقت بررسی شود، و چنین روایتهایی عادلانه مورد دادرسی علمی قرار گیرند.
اینها سه عامل جوهری و اساسی بود که از خلال آن کوتاهیورزیدن در خواندن و ارائه و نقل تاریخ اسلامی وارد گردیده است.
[۱۱] ابوهریره بن عامر بن عبد ذی الشری، صحابی جلیل، از قبیلهی اوس، در نامش اختلاف شده، او نشانهی از نشانههای خداوند در حفظ بوده است، و از پیامبر جروایتهای بسیاری دارد، پیامبر مهربان برای او و مادرش دعای خیر نموده، در سال: ۵٧ هـ وفات یافت، در کتب حدیثی ۵۳٧۴ حدیث از او روایت شده چنانکه امام ابن حزم در کتابش «جوامع السیرة» ذکر کرده است. سوانح این صحابی جلیل را در «الإصابة فی تمییز الصحابة» اثر حافظ ابن حجر ملاحظه نمائید. اما گمراهان و بدعتگرایان تیرهای انتقاد خویش را متوجه این صحابی مظلوم نموده و ابراز تعجب کرده اند که چرا از پیامبر این همه روایت داشته است، محمود ابوریه کتابی به اسم «ابوهریرة شیخ المضیرة» تصنیف نموده و به این صحابی محترم تاخته است. و عبدالحسین شرف الدین عاملی کتابی به اسم «ابوهریره» تصنیف کرده است، در حالی که راویانی وجود دارند که دهها برابر روایات ابوهریره ساز آنان روایت شده است، بطور مثال عبدالحسین شرف الدین عاملی در کتاب المراجعات خویش (صفحهی: ۳۰۸، طبع مکتبة الألفین) مینویسد: او علیه السلام به ابان بن عثمان گفته: ابان بن تغلب سی هزار حدیث از من روایت نموده، تو نیز آن را از من روایت کن. و این نص در رجال النجاشی (۱/ ٧۸- ٧٩، ط: ۱، دارالأضواء، تحقیق محمد جواد النائینی) آمده است. و هم چنین جابر جعفی یکی از راویانی که صاحب المراجعات او را بسیار بزرگ میشمارد، روایاتش به ۲۱۰ هزار روایت رسیده است، یعنی نزدیک به ربع ملیون روایت! آیا این تعداد زیاد روایت انسان را به تعجب و دهشت وادار نمیکند؟ در حالی که دکتور محمد اعظمی گفته: تعداد احادیث ابوهریره س–پس از حذف مکررات آن- صرف به (۱۳۳۶) حدیث میرسد. برای تفصیل بیشتر به کتاب «ابوهریرة فی ضوء مرویاته، صفحهی: ٧۶» مراجعه شود. و هم چنین اهلعلم و دانشمندان گرامی به خوبی در جریان هستند که این صحابی جلیل فقط تعداد اندکی از روایات را به تنهائی روایت نموده، اما بقیهی روایاتش از طریق دیگر صحابه شنیز روایت شده است. برخی از علمای کرام از جمله: علامه معلمی: در کتابش «الأنوار الکاشفة» و دکتور محمد ابوشهبه: در کتابش «دفاع عن السنة» و عبدالمنعم عزی در کتاب «دفاع عن أبی هریرة رضی الله عنه» به شبهات ابوریه پاسخ گفته اند. و اما در رابطه با رد شبهات وارده از طرف عبدالحسین شرف الدین عاملی، شیخ فاضل علامه عبدالله الناصر کتابی زیبا و علمی به اسم «البرهان فی تبرئة أبی هریرة من البهتان» نگاشته و هرزهسرائیهای او را مدلل پاسخ گفته است.