پيروی امام شافعی از سنّت رسولالله ج
همانطور که قبلاً گفتیم امام شافعی به خاطر پیروی شدید از حدیث رسولالله جبه ناصرالحدیث لقب داده شد و همچنین به خاطر این بود که امام شافعی هر قول و اجتهادی که مخالف با حدیث بود مردود میشمرد و هیچکس را در مقام مقایسه با رسولالله نمیدید تا قول او در برابر حدیث رسولالله جارزش داشته باشد و هنگامی که حدیثی صحیح به او میرسید که حکم آن حدیث منسوخ نشده باشد [۲۲]آن حدیث را لازمالاتّباع میدانست. و این از سخنان و بحثهای امام آشکار میباشد و عبدالملک بن عبدالحمید بن مهران میگویند: امام احمد به من گفتند: چرا کتابهای شافعی را مطالعه نمیکنی؟ هیچکدام از مؤلفین تابعتر از شافعی برای حدیث و سنت رسولالله نیست. احمدبن حنبل میگویند: بهترین کار امام شافعی این بود که وقتی که حدیثی قبلاً نشنیده بود به آن دست مییافت فوراً براساس این حدیث فتوی میدادند و از رأی خود باز میگشتند.
و امام شافعی میگویند: هر کدام از ما حدیثی از احادیث رسولالله جبر او مخفی میماند پس هر فتوایی که بدهم و یا قاعدهای را بیان کنم که حدیث رسولالله با آن مخالف است پس قول، قول رسولالله جاست و آن حدیث هم رأی من میباشد. ربیع از شافعی نقل میکنند که: هنگامی که در کتابم خلاف سنت رسولالله جرا یافتید پس از سنت رسولالله جپیروی کنید و سخن من را ترک کنید: و از او این جمله مشهور شده است:
«إذا صحّ الحديثُ فهوَ مذهبي» [۲۳].
ابن حجر این واقعۀ زیر را که دلالت بر پیروی و التزام شدید شافعی به حدیث و سنت رسولالله جمیباشد نقل میکند که:
مردی از شافعی دربارۀ مسألهای سؤال کرد که امام جواب او را داد که رسولالله جاین چنین میفرمایند. آن شخص گفت: آیا این فتوی توهم هست؟ شافعی گفتند: این را بنگر. آیا در لباسم علامت و نشانۀ غیرمسلمانان را میبینی؟ آیا مرا در حالی که از کلیسا خارج میشدم دیدهای؟ میگویم: رسولالله جاین چنین میفرمایند و میگویی: رأی تو چیست؟ [۲۴]
[۲۲] منسوخ: آیه و یا حدیثی است که به دستور خداوند به خاطر رفاه حال مؤمنین و در زمان رسول الله حکم آن از بین رفته و حکمی جدید جای حکم قبلی را گرفته که به این حکم جدید ناسخ میگویند: و امکان دارد این حکم جدید از حکم قبلی آسانتر باشد مانند نسخ عده زن شوهر مرده از یک سال به چهارماه و ده روز و یا از حکم قبلی سنگینتر باشد: مانند نسخ زندانی کردن زانی. [۲۳] هنگامی که حدیث صحیح باشد پس آن مذهب من است. [۲۴] توالی التأسیس.