دوران تحصيلی امام
امام نووی/در مقدمۀ «الـمجموع» از مصعببن عبدالله زبیری نقل میکند که امام شافعی در ابتدا به شعر و تاریخ عرب و لغت عربی روی آورد پس به فقه روی آورد. علت آن این است که روزی همراه با نویسندۀ پدرم سوار بر حیوان خود بود که شعری را خواند. نویسندۀ پدرم شلاقی به او زاده و گفت: آیا انسانی مثل تو باید با خواندن اینگونه اشعار شخصیت خود را پایمال کند؟ به دنبال فقه برو امام شافعی از این سخن متأثر شده و به حلقۀ درس مسلم بن خالد زنجی که مفتی مکه بود رفته سپس به مدینه آمد و در جلسات درس امام مالک بن انس شرکت کرد. همچنین امام نووی از حمیدی از خود امام شافعی نقل میکنند که با مسلم بن خالد زنجی برخورد کردم. پرسید: ای جوان، از کجا هسی؟ گفتم: از مکه. گفت: خانهات کجاست؟ گفتم: درهای در خیف. گفت: از کدام قبیلهای؟ گفتم: از عبد مناف. گفت: چه نیکوست خداوند تو را در دنیا و در آخرت مشرّف کرده است. چه خوب بود فهم و هوشت را در راه فقه به کار میبردی. پس شافعی از مکّه جهت کسب علم از محضر امام مالک/به مدینه آمدند که کتابی هم درباره این مسافرت امام شافعی تألیف شده است. هنگامی که به نزد امام مالک آمدند موطّأ را از حفظ برای امام مالک خواندند که امام مالک از حفظ امام شافعی تعجب کردند و به او گفتند: از خداوند بترس و از گناهان دوری کن زیرا تو آیندۀ روشنی خواهی داشت [۱۵].
حدیث را یاد گرفت در طلب علم به مسافرت پرداخت و از محضر علماء استفاده میبرد و در مقابل علماء نیز از علم او بهره میجستند و با شاگردان امام ابوحنیفه/مانند محمدبن حسن شیبانی به مناقشه و بحث میپرداخت که محمدبن حسن شیبانی در بسیاری از مسائل فقهی تابع امام شافعی شدند. ابن کثیر میگوید: (حدیث را از گروهی از مشایخ و ائمه فرا گرفت و کتاب موطّأ را از حفظ برای امام مالک خواندند که امام مالک از حفظ و ارادۀ امام شافعی تعجب کردند و علم اهل حجاز را از مسلم بن خالد زنجی و امام مالک فرا گرفت و افراد زیادی هم از او روایت کردهاند [۱۶].
[۱۵] مقدمه «المجموع» امام نووی. [۱۶] البدایة والنهایة.