پيروی از حديث و مخالفت با مذهب اهل کلام
ابنکثیر میگویند: امام شافعی میگویند: اگر بندهای با هر نوع گناه جز شرک به درگاه خداوند بیاید بهتر از این است که با علم کلام به درگاه خداوند بیاید. همچنین میگویند: اگر مردم میدانستند در علم کلام چقدر آراء باطل و نادرست و هوی و هوس وجود دارد همانطور که از شیر درنده فرار میکنند از علم کلام هم فرار میکردند. و میگویند: حکم من دربارۀ اهل کلام این است که شلاق زده شوند و آنها را در میان قبایل بگردانند و اعلان کنند: این جزای کسی است که قرآن و سنت رسولالله جرا ترک کرده و به علم کلام روی آورده است [۱۸].
بویطی از امام شافعی نقل میکنند که میگفتند: با اهل حدیث باشید زیرا راه اینها از همۀ راهها صحیحتر است. و شافعی میگویند: هنگامی که یکی از اهل حدیث را میبینم گویا یکی از اصحاب رسولالله جرا دیدهام خداوند ایشان را جزای خیر دهد که اصل و پایۀ دین را برای ما حفظ کرده و بر ما منّت دارند که در این مورد این شعر را سروده است:
كلُّ العلوم سوی القرآن مشغلة
العلم ما كان فيه قال حدّثنا
إلا الحديث وإلا الفقه في الدّين
وما سوی ذاك وسواس الشّياطين
[۱۹]
ابن کثیر میگویند: ربیع و بسیاری از شاگردان ممتاز امام میگویند: امام شافعی در برابر آیات و احادیثی که صفات خداوند را بیان میفرمایند راه و روش سلف را انتخاب کرده بودند. یعنی بدون شبیه کردن خداوند به کسی از بندگانش و نه مشخص کردن و چگونگی آن صفت و نه نفی کردن آن صفت از خداوند و نه تعبیر کردن به معانیای که مخالف با اصل آیات و احادیث میباشد [۲۰].
ابن حجر در کتاب توالی التّاسیس در باب (ذکر آنچه که از شافعی در پیروی از سلف در اعتقادات و احترام گذاشتن به احادیث پیامبر نقل شده است) از امام شافعی نقل میکنند که میگویند: هر کس که براساس قرآن و سنت سخن بگوید پس او بر حق است و هر کس که از غیر قرآن و سنت سخن میگوید پس او هذیان میگوید. امام نووی میگویند: از آن جمله: به کار بردن سعی و کوشش در یاری کردن حدیث رسولالله جو پیروی از آن و جمعآوری احادیث متفاوت در مورد یک مسألۀ خاص و برطرف کردن اختلافات بین این احادیث و یا جمع کردن بین این احادیث با مهارت خاصی، تا آنجایی که وقتی به عراق آمدند او را ناصرالحدیث (یاریدهندۀ حدیث) نام نهادند و علماء و فقهاء خراسان لقب «أصحابالحدیث» را بر پیروان شافعی نهادهاند. با این حال امام شافعی به خاطر اینکه هیچ بشری احاطۀ کامل بر علوم ندارد جنبۀ احتیاط را رعایت کرده و همیشه توصیه به عمل کردن به حدیث صحیح و ترک کردن قول وی در زمانی که این قول با حدیث صریح و ثابتی تناقض داشته باشد میکند و پیروان امام شافعی در برابر فتاوای که مخالف با حدیث بوده به این وصیت عمل کرده و حدیث را مقدم بر قول امام شافعی کردهاند [۲۱].
[۱۸] البدایة والنهایة. [۱۹] هر عملی غیر از قرآن بیفایده است، مگر حدیث و فقه در دین، علم آن چیزی است که در آن از حدیث گفته شود، و غیر از این وسواس شیطان است. [۲۰] البدایة والنهایة. [۲۱] مقدمة المجموع امام نووی.