چگونه نماز را برای فرزندانمان دوست داشتنی نماییم؟

مرحله‌ی اول

مرحله‌ی اول

این مرحله سه هفته یا بیشتر طول می‌کشد. در این مدت نباید به هیچ وجه از نماز صحبت کرد. این موضوع، شبیه خوراندن دارو به بچه است، دارویی که دکتر آن را تجویز کرده است و ما از خواص و تأثیرات آن بی‌خبریم، تنها چیزی که می‌دانیم، آن است که پیغمبر خدا ج فرموده است: «لِكُلِّ دَاءٍ دَوَاءٌ»، «برای هر دردی دارویی است». در واقع همانگونه که بچه‌ها در زمستان به تب و لرز دچار می‌شوند، در دوره‌ی نوجوانی نیز به بیماری سرپیچی و لجبازی دچار می‌شوند.

مربی عزیز! به یاد داشته باشید که شما می‌خواهید یک کودک را تربیت کنید، شما خواهان درمان موضوعی هستید که اگر به موقع برای درمان آن اقدام نکنید، فقط خدا می‌داند که سرنوشت آن به کجا ختم خواهد شد! بنابراین، تنها چاره‌ی کار، صبر و توکل و اعتماد به خداست.

بار دیگر به روشی که در پیش گرفته‌ایم، صحبت نکردن از نماز حداقل به مدت سه هفته، تأکید می‌کنیم. هدف ما در این روش این است که دختر یا پسر، حساسیت ما را نسبت به نماز فراموش کنند و از صحبت ما درباره‌ی نماز فاصله‌ای ایجاد شود که طی آن فرزند در ارتباط با ما احساس راحتی کند و چنین تصور کند که بین ما هیچ اختلافی وجود ندارد تا اعتماد فرزندمان نسبت به ما باز گردد و دریابد که ما وی را به خاطر خودش دوست داریم و اگر باعث رنجش او می‌شویم، تنها به خاطر رفتار بدش است، نه به خاطر شخص او.

تنش و جدال ایجاد شده میان والدین و فرزند، به واسطه‌ی اختلافی که باهم دارند، مانند سیم خارداری است که والدین را احاطه کرده است، به گونه‌ای که هر وقت فرزند بخواهد به آنان نزدیک شود او را ناراحت می‌کند یا این که والدین برای نصیحت کردن بخواهند به او نزدیک شوند. حتی زمانی که می‌خواهد با آن دو صحبت کند، احساس ناراحتی روحی دارد. هدف ما در این مرحله از بین بردن سیم خارداری است که میان او و والدینش فاصله انداخته است.