اختلاف ائمه مذاهب و حکم تقلید از آنان

هیچ رابطه‌ای میان صواب و شهرت رأی وجود ندارد

هیچ رابطه‌ای میان صواب و شهرت رأی وجود ندارد

حق و صواب با نظرات مشهور میان امت، سازگاری و ملازمتی ندارد و خطا و اشتباه با غریب و نامانوس هم‌خوانی ندارد. بنابراین از نظر عالمان محقق، صواب و خطا، تابع شهرت و غرابت نخواهند بود. چه بسیار احکام مشهوری که هرگاه مورد نقد و بررسی قرار گیرند، دلایل آن‌ها سست و بی‌بنیان می‌شود و نیروی خود را از دست خواهند داد، و چه بسا احکامی غریب و مورد انکار قرار گرفته که خورشید آسا دلایل آن نمایان گردند و در پرتو انوار ادله، روشن و مورد قبول خاص و عام گردند.

بنابراین بر هر فرد مسلمانی که در تحقیق و تفحص احکام دینی خود باشد واجب است که در رابطه با شناسایی حق و واقعیت، معیار سنجش او دلایل و براهین قوی و محکم باشد، نه شهرت نظر و گویندگان فراوان آن و وجود آن نظریه در کتاب‌های فراوان.

اگر مقیاس برای شناسایی حق در موضوع مورد نظر، این باشد که اغلب مردم از آن پیروی می‌کنند و بیشتر مردم بدان معتقدند، در آن صورت اسلام در میان ادیان و مذاهب گمراه دنیا، باطل می‌بود؛ زیرا هر کدام از ادیان و مذاهب گمراه صدها میلیون پیرو و معتقد دارد.

در صورتی که خداوند متعال می‌فرماید:

﴿وَمَآ أَكۡثَرُ ٱلنَّاسِ وَلَوۡ حَرَصۡتَ بِمُؤۡمِنِينَ١٠٣[يوسف: ۱۰۳].

«و بیشتر مردم اگرچه (بر ايمان‌شان) حرص ورزی، مؤمن نخواهند بود».

﴿وَإِن تُطِعۡ أَكۡثَرَ مَن فِي ٱلۡأَرۡضِ يُضِلُّوكَ عَن سَبِيلِ ٱللَّهِۚ[الأنعام: ۱۱۶].

«و اگر از بيشتر کسانی که در روی زمين هستند اطاعت کني، تو را از راه الله گمراه می‌کنند».

﴿وَلَٰكِنَّ أَكۡثَرَ ٱلنَّاسِ لَا يُؤۡمِنُونَ١[الرعد: ۱]

«ولی بيشتر مردم ايمان نمی‌آورند».

﴿وَلَٰكِنَّ أَكۡثَرَهُمۡ لَا يَعۡلَمُونَ٣٧[الأنعام: ۳۷]

«ولی بيشتر آن‌ها نمی‌دانند».

﴿لَا يَعۡقِلُونَ١٠٣[المائدة: ۱۰۳]

«نمی‌انديشند».

﴿لَا يَشۡكُرُونَ٣٨[يوسف: ۳۸]

«سپاسگزاری نمی‌کنند».

بعضی از آرا و نظریات عبدالله بن مسعود را می‌یابیم که مخالف نظر جمهور عصر خود بوده است. یارانش می‌گفتند: چرا تابع نظر جمع نیستی؟ در جواب می‌گفت:

«الجَمَاعَةُ مَا وَافَقَ الَحَقّ، وَإِن كُنْتَ وَحْدَكَ» [۲۱].

«جماعت آن است که تابع حق باشد، اگرچه یک نفر باشد»

ابن مسعود به مردم به صورت جدی در مورد عصر و زمانی که سنجش‌ها و معیارها منحل می‌گردد هشدار داده است: که مبادا مردم با باطل انس و الفت گیرند و حق از نظر آن‌ها غریب باشد. منکر را معروف و معروف را منکر شمارند. و سپس می‌گوید: «وای به حال روزی که فتنه‌ها شما را دربرگیرد: چنان فتنه‌ای که کودک را پیر و پیران را سالخورده سازد، درآن روز مردم را می‌یابی که عادات و فرهنگ خود را به عنوان سنت سنیه گرفته‌اند که اگر بخواهی آن را تغییر دهی پیروان آن فرهنگ و عادات به‌ شدت بر تو می‌تازند و می‌گویند: مردم بیایید که این شخص می‌خواهد، سنت و فرهنگ ما را تغییر دهد، آیا این کار قبیحی نیست»؟! [۲۲]

دلیل این که غرابت و ناآشنایی با حکمی، دلیل خطا و اشتباه آن حکم نیست، این است که عمل به بعضی آیات محکم و آشنایی با حکم آن‌ها در قرآن کریم حتی در عهد اصحاب متروک مانده بود به نحوی که حکم آن آیات از نظر مردم غریب به حساب می‌آمد. خداوند دراین‌باره می‌فرماید:

﴿وَإِذَا حَضَرَ ٱلۡقِسۡمَةَ أُوْلُواْ ٱلۡقُرۡبَىٰ وَٱلۡيَتَٰمَىٰ وَٱلۡمَسَٰكِينُ فَٱرۡزُقُوهُم مِّنۡهُ وَقُولُواْ لَهُمۡ قَوۡلٗا مَّعۡرُوفٗا٨[النساء: ۸].

«و هرگاه خويشاوندان و يتيمان و مستمندان بر تقسيم (ميراث) حاضر شدند، (چيزي) از آن (اموال) به آنان بدهيد، و با آن‌ها به طور شايسته و نيک سخن بگوييد».

و چون به آن عمل نمی‌شد بعضی از علما پنداشته‌اند که حکم این آیه منسوخ است.

نمونه‌ی دیگر از ترک عمل به بعضی از آیات، این آیه است که می‌فرماید:

﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لِيَسۡتَ‍ٔۡذِنكُمُ ٱلَّذِينَ مَلَكَتۡ أَيۡمَٰنُكُمۡ...[النور: ۵۸]

«ای کسانی که ايمان آورده‌ايد! بايد بردگان شما از شما اجازه بگيرند...».

ابن عباس گفته است: «شیطان بعضی از مردمان را به وسوسه انداخت و آن‌ها را از عمل به آن باز داشت».

[۲۱]لالكائی درشرح اصول اعتقاد اهل السنة والجماعة. ابوشامه شهاب الدين عبد الرحمن بن إسماعيل در الباعث على إنكار الحوادث والبدع (ص: ۲۲). و ابن القيم در إعلام الموقعين ۳/ ۳۹۷ و إغاثة اللهفان (۱/۷۰) و آلبانی در مشكاة ۱/ ۶۱ آن را صحیح گفته است. [۲۲]حاكم در المستدرک على الصحيحين: ۸۵۷۰ - حَدَّثَنَا أَبُو الطَّيِّبِ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ الْحِيرِيُّ، ثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ الْوَهَّابِ، ثَنَا يَعْلَى بْنُ عُبَيْدٍ، ثَنَا الْأَعْمَشُ، عَنْ شَقِيقٍ أَبِي وَائِلٍ، قَالَ: قَالَ عَبْدُ اللَّهِ: " كَيْفَ أَنْتُمْ إِذَا لَبِسَتْكُمْ فِتْنَةٌ يَهْرَمُ فِيهَا الْكَبِيرُ، وَيَرْبُو فِيهَا الصَّغِيرُ، وَيَتَّخِذُهَا النَّاسُ سُنَّةً فَإِذَا غُيِّرَتْ، قَالُوا: غُيِّرَتِ السُّنَّةُ؟ " قِيلٌ: مَتَى ذَلِكَ يَا أَبَا عَبْدِ الرَّحْمَنِ؟ قَالَ: «إِذَا كَثُرَتْ قُرَّاؤُكُمْ، وَقَلَّتْ فُقَهَاؤُكُمْ، وَكَثُرَتْ أَمْوَالُكُمْ، وَقَلَّتْ أُمَنَاؤُكُمْ، وَالْتُمِسَتِ الدُّنْيَا بِعَمَلِ الْآخِرَةِ» (مصحح)