اختلاف ائمه مذاهب و حکم تقلید از آنان

اختلاف در فروع موجب تَفَرُّق و تَشَتُّت نخواهد شد

اختلاف در فروع موجب تَفَرُّق و تَشَتُّت نخواهد شد

اختلاف در مسائل اجتهادی که درباره‌ی آن‌ها نص قطعی الثبوت و قطعی الدلاله وارد نشده است، نباید باعث تفرق و تنازع میان امت گردد. اصحاب در مسائل غیر منصوص با هم اختلاف داشتند، ولی میان‌شان هیچ‌گونه تفرقه، عداوت و نزاع، راه نمی‌یافت و اختلاف نظر آن‌ها در قضایای منصوص، یک امر عادی تلقی می‌شد. در میان اصحاب، تابعین و افراد بعد از آن‌ها، کسانی هستند که در قرائت فاتحه، بسم الله... می‌خواندند و بعضی دیگر نمی‌خواندند. بعضی به جهری خواندن بسم الله... و گروهی به سری بودن آن قائل بودند. بعضی در نماز صبح قنوت می‌خواندند و بعضی نمی‌خواندند. کسانی به دنبال حجامت، ریزش خون بینی و استفراغ، وضو می‌گرفتند و کسان دیگر وضو نمی‌گرفتند و کسانی در خوردن آن‌چه با آتش تماس ‌داشته، وضو می‌گرفتند و کسانی دیگر وضو را بر آن لازم نمی‌دیدند و کسانی به دلیل خوردن گوشت شتر وضو می‌گرفتند و کسانی دیگر وضو را لازم نمی‌دیدند... که با وجود همه این اختلاف نظرها، آن‌ها پشت سر همدیگر نماز می‌خواندند. مانند این‌که ابوحنیفه/ و یارانش و شافعی/ و یارانش پشت سر امامان مالکی مدینه و دیگران هر چند که نه سری و نه جهری بسم الله ...نمی‌خواندند، به ادای نماز می‌پرداختند.

هارون الرشید پس از حجامت بلافاصله به امامت نماز پرداخت و امام ابویوسف/ پشت سر او نماز را اقتدا نمود و نمازش را اعاده ننمود. به دلیل این‌که امام مالک/ فتوا داده بود که بر حجامت وضو لازم نیست. نظر امام احمد/ بر این بود که وضو برای حجامت و خون بینی لازم است. کسی از ایشان پرسید: اگر خون از بینی امام جماعت خارج شود و وضو نگیرد آیا می‌توان پشت سر او نماز خواند؟! جواب داد چگونه ممکن است پشت سر مالک، سعید و ابن مسیب نماز نخوانم؟! امام شافعی/ در نزدیکی مزار ابوحنیفه/ نماز صبح را خواند و به خاطر احترام و ادب نسبت به ایشان قنوت را نخواند و گفت: گاهی به مذهب اهل عراق گرایش دارم.

در (بزازیه) که یکی از کتب حنیفیه است- از امام ثانی، ابویوسف/ روایت شده که ایشان در حمامی غسل جمعه را انجام داد و نماز جمعه را با امامت خودش برگزار نمود و بعد از این‌که مردم متفرق شدند به ایشان خبر دادند که موش مرده‌ای در چاه حمامی که در آن غسل نموده، وجود داشته است گفت: در این صورت به قول برادران مدینه عمل می‌کنیم که می‌گویند: «إِذَا بَلَغَ المَاءُ قُلَّتَینِ لَم یَحمِلُ خُبثًا» «هرگاه مقدار آب به دو قله [۲۳] برسد نجس نمی‌گردد».

علت اختلاف آرا و نظرات در چنین مسایلی گنجایش آن است. بنابراین احتمال چند وجه در آن‌ها می‌رود. چه بسا در یک مساله شرعی گنجایش دو وجه باشد و اگر چنین باشد قضیه اجتهادی است و نظر صواب در آن قطعی نیست و صاحب خطا در آن معذور و بلکه ماجور خواهد بود. به همین خاطر بوده که امامان و فقهای اسلامی در چنین مواردی، اقوال و نظرات خود را توجیه می‌نمودند و به آرا و نظرات مخالفین خود احتمال صواب می‌دادند. برای مثال در استنباط یک حکم اجتهادی می‌گفتند: این محتاط‌تر است، یا این راجح است، و یا من تمایل به این دارم و امثال چنین عباراتی در کتاب المبسوط و آثار محمد/ و کلام شافعی/ بسیار فراوان است.

الله از مالک/، راضی گردد که با وجود آن همه علم و فقاهت، اما پیشنهاد هارون الرشید را نپذیرفت. سیوطی روایت می‌کند که: هارون الرشید به او پیشنهاد نمود که کتاب «الموطأ» را در کعبه آویزان کنند و مردمِ همه اقطار و نواحی را به تبعیت از آن مکلف سازد. امام مالک/ گفت: من با چنین عملی موافق نیستم. زیرا اصحاب رسول الله که در فروعات فقهی با هم اختلاف داشتند در شهرها و کشورها پراکنده شده‌اند مردمان هر دیاری متمسک به سنت مفتی دیار خود هستند. هارون الرشید گفت: ابا عبدالله، الله تو را توفیق دهد!! و این موضوع را باز با منصور در میان گذاشت.

در خاتمه باید بگویم که من این مطالب را به عنوان دفاع از نویسنده مقاله (غریب الاحکام) ننوشتم و در تمام جزئیاتی که بیان داشته‌اند موید و همراه ایشان نیستم. ولی من شیوه تحقیق، تطبیق و ترجیح نظرات را تایید می‌نمایم؛ و بر هر مسلمانی واجب است که خود را به دست دلیل و برهان بسپارد که هرگاه دلیل حکمی به نظر او قوی باشد و عقلش بدان قانع گردد و قلبش به آن آرامش یابد باید به آن حکم عمل نماید و هیچ اشکالی ندارد که آن حکم «احکام غریبه» باشد و نباید بیم داشته باشد از این‌که چنین حکمی برای من آسان‌گیری و سهولت است که دین ما جز با آسان‌گیری، تخفیف و رحمت نازل نشده است، پیامبر گرامی ج می‌فرمود:

«إِنَّمَا بُعِثْتُ بِالْحَنِيفِيَّةِ السَّمْحَةِ...» [۲۴].

«من با دین حنیفِ سهل و آسان مبعوث شدم»

و باز پیامبر ج به یارانش می‌فرمود:

«يَسِّرُوا وَلاَ تُعَسِّرُوا» [۲۵].

«آسان‌گیر باشید و سخت‌گیر نباشید»

«إِنَّمَا بُعِثْتُمْ مُيَسِّرِينَ، وَلَمْ تُبْعَثُوا مُعَسِّرِينَ» [۲۶].

«شما به خاطر آسان‌گیری بر مردم و نه به خاطر سخت‌گیری بر مردم مبعوث شدید.»

الله متعال می‌فرماید:

﴿يُرِيدُ ٱللَّهُ بِكُمُ ٱلۡيُسۡرَ وَلَا يُرِيدُ بِكُمُ ٱلۡعُسۡرَ[البقرة: ۱۸۵]

«الله برای شما آسانی می‌خواهد و برای شما دشواری نمی‌خواهد».

﴿يُرِيدُ ٱللَّهُ أَن يُخَفِّفَ عَنكُمۡۚ وَخُلِقَ ٱلۡإِنسَٰنُ ضَعِيفٗا٢٨[النساء: ۲۸].

«الله می‌خواهد که بر شما آسان گیرد و انسان، ضعيف و ناتوان آفريده شده است».

﴿مَا يُرِيدُ ٱللَّهُ لِيَجۡعَلَ عَلَيۡكُم مِّنۡ حَرَجٖ وَلَٰكِن يُرِيدُ لِيُطَهِّرَكُمۡ وَلِيُتِمَّ نِعۡمَتَهُۥ عَلَيۡكُمۡ لَعَلَّكُمۡ تَشۡكُرُونَ٦[المائدة: ۶]

«الله نمی‌خواهد بر شما دشواری قرار دهد، بلکه می‌خواهد شما را پاک سازد و نعمتش را بر شما تمام کند، باشد که شکر گزاريد».

[۲۳]واحدی برای سنجش میزان آب. (مصحح) [۲۴]این حدیث در مسند احمد و معجم الکبیر طبرانی با سندهای مختلف ذکر شده است و در مجموعِ طرق، حسن است و آلبانی آن را در سلسلة الأحادیث الصحیحة (ش۲۹۲۴) آورده است. (مصحح) [۲۵]بخاری (۶۹ و ۶۱۲۵) و مسلم (۱۷۳۲ و ۱۷۳۴) (مصحح) [۲۶]بخاری (۲۲۰ و ۶۱۲۸) (مصحح)