حکم تلفیق در میان مذاهب
سوال دیگری باقی مانده و آن اینکه: اگر انسانی در یک امر از یک امام و در امر دیگر از امام دیگری تقلید کند حکم آن چیست؟ به این عمل تلفیق گفته میشود... بعضی از عالمان آن را جایز شمردهاند و بعضی آن را ممنوع دانستهاند، ولی نظر ما بر این است که اگر کسی در این تلفیق منظورش پیروی از رخصتهای مذاهب باشد و پیوسته به دنبال آسانترین حکم و بدون توجه به دلایل شرعی جویای آنچه که موافق طبیعت او و آنچه که نزد او خوشایند است باشد، چنین تلفیقی جایز نمیباشد... در ارتباط با چنین مواردی است که عالمان سلف گفتهاند:
«مَن تَتَبَّعَ رُخَصَ المَذَاهِب فُسِقَ» [۴۰].
«هر که به دنبال رخصتهای مذاهب گردد فاسق شده است».
مثال آن مانند این است که اگر مذهب معینی در موضوعی مصلحت کسی را برآورده کند، در آن موضوع از آن مذهب تقلید کند. مانند اینکه شخصی همسایهاش ملکی را در همسایگی او بفروش رسانده باشد و آن شخص بخواهد بیع آن ملک را باطل و برای خود دریافت دارد عمل به قول ابوحنیفه/ کند که قایل به شفعه همسایه است و اگر آن مذهب به نفع دشمن او باشد عمل به مذهب مقابل او نماید یعنی قول شافعی/ را که مانع شفعه جوار است، اخذ نماید.
اینجاست که شخص پیرو هوای نفسانی خود است و با این کار میخواهد با دین بازی کند و مذاهب را خادم مصالح خود قرار داده است. انسان مسلمان باید همراه حق و واقعیت باشد خواه آن حق به سود یا زیان او باشد. الله متعال منافقان را اینگونه مورد مذمت قرار میدهد و میفرماید:
﴿وَيَقُولُونَ ءَامَنَّا بِٱللَّهِ وَبِٱلرَّسُولِ وَأَطَعۡنَا ثُمَّ يَتَوَلَّىٰ فَرِيقٞ مِّنۡهُم مِّنۢ بَعۡدِ ذَٰلِكَۚ وَمَآ أُوْلَٰٓئِكَ بِٱلۡمُؤۡمِنِينَ٤٧ وَإِذَا دُعُوٓاْ إِلَى ٱللَّهِ وَرَسُولِهِۦ لِيَحۡكُمَ بَيۡنَهُمۡ إِذَا فَرِيقٞ مِّنۡهُم مُّعۡرِضُونَ٤٨ وَإِن يَكُن لَّهُمُ ٱلۡحَقُّ يَأۡتُوٓاْ إِلَيۡهِ مُذۡعِنِينَ٤٩﴾[النور: ۴۷-۴۹].
«و (منافقان) میگويند: به الله و به پيامبر (او) ايمان آورديم، و اطاعت کرديم. سپس گروهی از آنها بعد از اين (ادعا)، روی گردان میشوند و اينان (در حقيقت) مؤمن نيستند؛ و هنگامیکه به سوی الله و پيامبرش فراخوانده شوند تا در ميانشان داوری کند، ناگهان گروهی از آنها اعراض میکنند؛ و اگر حق با آنها باشد، گردن نهاده (با سرعت) به سوی او میآيند».
آنها میخواهند که حق به جانب آنها باشد نه اینکه همانند مومنان صادق با حق همراه شوند، ولی اگر شخص مسلمان پیرو آنچه از نظر او راجحتر و در قلب او مطمئنتر باشد هیچ اشکالی ندارد، در اینکه لمس زن موجب نقض وضو نمیباشد، از ابوحنیفه/ تقلید کند و از اینکه جاری شدن خون باعث نقض وضو نمیشود از شافعی/ تقلید کند و از اینکه آب جز با تغییر نجس نمیگردد، از مالکیه تقلید کند. در صورتی که با دلیل در این موارد آرامش خاطر حاصل نماید و فتوای ما نیز به همین شیوه است. (این در واقع تبعیت است نه تقلید. بهتر است کلمه تقلید در متن با تبعیت عوض شود. (مصحح))
الله متعال ما را نسبت به تفقه در دین موفق گرداند. «مَنْ يُرِدِ اللَّهُ بِهِ خَيْرًا يُفَقِّهْهُ فِي الدِّينِ» [۴۱] وصلى الله على سیدنا محمد وعلى آله وصحبه وسلم.
پایان
[۴۰]امام شاطبی با ذکر این مسئله در کتاب الموافقات ۴/۱۳۴ استفاده از رخصتها را منوط به داشتن دلیل شرعی و دوری از هوا و هوس میداند و در این صورت استفاده از رخصت شرعی بلامانع است. (مصحح) [۴۱]«هر كس الله در حق او اراده خير نمايد، به وی فهم دين، نصيب خواهد كرد.» بخاری۷۱) و ۳۱۱۶ و ۷۳۱۲) و مسلم (۱۰۳۷)