مقدمه
بسم الله الرحمن الرحیم
انسان از دیرباز در پی آرامش روح و روانش بوده و به حکم فطرتش پیوسته کوشیده است به رمز و رازهای خوشبختی دست یابد، و به این سان بتواند نگرانیهای درونیاش را به امن و آسایش بدل کند؛ اما گاهی خوشبختی را در به دست آوردن مال و منال، و غلتیدن در ناز و نعمت جستجو کرده است، ولی گذشت زمان به او ثابت کرده است که مال و منال خوشبختی نمیآفریند. گاهی نیز در پی سخنان نغز حکیمان و عارفان رفته، تا رمز خوشبختی را از کلام آنان دریافت کند، و چه بسا که چند صباحی به این سخنان نغز دل خوش کرده است، ولی دیری نپاییده که دوباره دچار یأس و حرمان شده است، زمانی نیز در پی فلسفه و حکمت بر آمده تا از این طریق رموز خوشبختی برایش روشن گردد، اما چه بسا که فلسفه بر نگرانیاش افزوده و او را بیشتر دچار حیرت کرده است. چه بسا هر کدام از این راهها او را به بخشی از مطلوبش رهنمون سازد، ولی حقیقت و واقعیت موجود گواهی میدهد که رموز خوشبختی در هیچ کدام از اینها خلاصه نمیشود، و هرکس خواسته باشد به این رموز دست یابد، باید آن را در کلام خدای علیم و حکیم جستجو کند؛ زیرا کلام خدا پیوند میان انسان و خالق او، و به عبارتی پیوند میان آسمان و زمین است، و هدف اصلی قرآن کریم، نشان دادن راههای سلامتی و خوشبختی و باز کردن روزنههای امید بر روی انسان است.
چه خوشبخت بودهاند، آنان که با قرآن ارتباط دائم و مستمر داشتهاند، و هیچ چیز را با آن برابر ندانستهاند، اگر ثروت و دولت مادی بخشی از نیازهای انسان را برآورده میسازد، ولی همیشه نگرانی از دست دادن آن وجود دارد، در حالی که بدون تردید دولت و ثروت قرآنی پایان ناپذیر است، و زیان و خسارت در آن راه ندارد که: ﴿لَّا يَأۡتِيهِ ٱلۡبَٰطِلُ مِنۢ بَيۡنِ يَدَيۡهِ وَلَا مِنۡ خَلۡفِهِۦۖ﴾[فصلت: ٤٢]. «هیچ گونه باطلی، از هیچ جهت و نظری، متوجه قرآن نمیگردد». مگر آن که انسان خود از آن صرف نظر کند و پناه بر خدا نسبت به آن بیتوجه و بیتفاوت باشد.
اگر سخنان نغز حکیمان و عارفان تسکین دهندهی روح است، و برای مدتی انسان را خشنود نگه میدارد، کلام خدا که به عنوان ذکر از آن یاد شده است، به انسان چنان آرامشی را ارزانی میدارد، که سخنان هیچ حکیم و عارفی نمیتواند آن را به او ببخشد، چرا که ریشههای اصلی عرفان و حکمت، در این کتاب آسمانی قرار دارد، و هر معرفت و حکمتی را باید در آن جستجو نمود؛ زیرا این عرفان و حکمت خالی از هرگونه نقص، اشتباه و خطاست، و خدای علیم و حکیم حفظ آن را به عهده دارد.
اگر فلسفه و حکمت انسان را به سیر آفاق و انفس میبرد، ولی روشن است که روشهای آن خالی از عیب و نقص نیست، اما کلام خدا که عاری از هر عیب و نقصی است، چشم انسان را چنان بر آفاق و انفس میگشاید که انسان، اضطرابی از لغزش و سقوط احساس نمیکند؛ چرا که با منبعی پیوند یافته است که از سقوط او جلوگیری میکند.
امروزه مسلمانان بیش از هر زمانی از قرآن جدا شدهاند، و شیوههای بهرهمندی از فیوضات آن را از دست دادهاند، و آن را به دست فراموشی سپردهاند، و چه قدر نیازمند که دوباره به این سرچشمهی فیض و عزت باز گردند؛ هر خدمتی در این راستا ارزشمند است، و به طور قطع در پیشگاه خدا از اجری بس بزرگ را در پی خواهد داشت.
علامه استاد محمد قطب حفظه الله تعالی در کتابش «دراسات قرآنیه» در این راستا کوشش ماندگاری نگارش کرده است، که به خواست خداوند اجری بزرگ نصیب او شده است.
ارجمند عزیز شاهرخ مولایی قسمت پایانی آن را برای استفادهی نسل جوان مسلمان به فارسی روان ترجمه نموده است، امیدوارم خداوند ایشان و سایر جوانان مسلمان را از برکت آن در دنیا و آخرت بهره مند فرماید، و آن را اثری ماندگار قرار دهد، و وسیلهای باشد برای ادای حقی که کلام خدا بر مسلمانان دارد.
خدایا، آن را بپذیر و وسیلهی خوشبختی و سعادت ما قرار بده؛ و ما را از اضطراب امروز و فردا، در پرتو کلام آرامشبخش خویش در امن و امان بدار، و راههای ارتباط مستمر با کلامت را بر ما بنمایان، و ما را بر آن پایدار، و خوشبختی را در سایهی قرآن بر ما ارزانی دار، إنك سميع مُجيب.
تربت جام، مصطفی اربابی