قرآن را چگونه بخوانیم

قرآن، برنامه‌ی دعوت به دین خدا

قرآن، برنامه‌ی دعوت به دین خدا

مسلمان در قرآن برنامه‌ی دعوت به سوی دین خدا را می‌یابد.

مقصودمان فقط این قول خداوند نیست که:

﴿ٱدۡعُ إِلَىٰ سَبِيلِ رَبِّكَ بِٱلۡحِكۡمَةِ وَٱلۡمَوۡعِظَةِ ٱلۡحَسَنَةِۖ[النحل: ١٢٥].

«مردمان را با سخنان استوار و به جا و اندرزهای نیکو و زیبا به راه پروردگارت فرا خوان».

چرا که این آیه تنها اسلوب و روش دعوت را بیان می‌کند، ولی هدف من موضوع دعوت و کیفیت آن است و این مطلب در قرآن به صورت روشن و آشکار آمده است.

بنابراین گسترده‌ترین موضوع در همه‌ی قرآن چنان‌که دیدیم موضوع عقیده است و گسترده‌ترین موضوع عقیدتی موضوع الوهیت است.

در صفحات پیشین یاد شد که سبب طرح این موضوع رویارویی با مشرکین جزیرة العرب نیست، بلکه سبب آن، پیوسته در طول حیات بشریت وجود دارد و نیز بیان کردیم که پرده‌ها و موانع زیادی در مسیر نسل فعلی مسلمانان قرار دارد که فهم عقیدتی آنان را تباه ساخته است، به طوری که آن را بر اساس حقیقت قرآنی آن چنان‌که خداوند آن را نازل کرده است، نمی‌شناسند.

بنابراین این نسل نیازمند است تا از عقیده و قضیه‌ی الوهیت به تفصیل برای او سخن گفته شود، نیاز دارد به معنای «لا إله إله الله» و مقتضیات آن و در پیشاپیش آن پذیرفتن حاکمیت شریعت خداوندی.

این نسل می‌پندارد که از سخن درباره‌ی لا إله إلا الله بی‌نیاز است، چرا که آن را از جمله مسلّماتی می‌داند که نیازی به توضیح بیشتر ندارد! اما واقعیتی که مسلمانان امروز در آن به سر می‌برند، می‌رساند که آنان نسبت به معنای این کلمه جاهلند، آن قدر که هیچ نسلی در گذشته در این جاهلیت واقع‌گونه، دغدغه خاطری ندارند از این‌که به قانونی غیر از شریعت و قانون خداوندی داوری بخواهند.

این چنین جهالتی از نوع جدید و کمیاب آن در تاریخ است.

زمانی که مردم به خدایان متعددی ایمان می‌آورند، در واقع شریعت خداوندی را نمی‌پذیرند، چرا که آنان در اعتقاد به خدا شریک می‌آورند، در نتیجه طبیعی است که در عمل نیز برای او شریک بیاورند.

آن زمان که مردم به خدای واحد ایمان آوردند، تنها به شریعت او گردن می‌نهند، چرا که این امر در اعماق وجودشان بسیار بدیهی و روشن است که لا إله إلا الله.

اما نسلی که مدعی ایمان به خداست و به دنبال آن قوانین جاهلیت را اجرا می‌کند، و شریعت خداوندی را نادیده می‌انگارد، نسلی است که در طول تاریخ کمیاب و یا بی‌نظیر بوده است!

به همین خاطر این نسل نیاز بسیار زیادی به تبیین و توضیح کلمه‌ی طیّبه‌ی لا إله إلا الله و مقتضیات و مطالبات آن دارد. ما نیز بسیار نیازمند آنیم که دعوت خویش را با پرداختن به این قضیه‌ی مهم و ذاتی آغاز نماییم، پیش از آن که از نماز و روزه و زکات و حج، و یا از ارزش‌های اخلاقی صحبتی به میان آورده شود!

چنان‌که در بحث‌های گذشته دیدیم، عقیده تنها اندیشه و وجدانی جای گرفته در نهان‌خانه‌ی درون نیست؛ بلکه عقیده‌، تربیت و شیوه‌ی رفتار است، در نتیجه هنگامی که مردم را دعوت می‌کنیم باید آنان را بر اساس عقیده تربیت نماییم، چنان‌که قرآن نسل اول مسلمان را تربیت نمود بنابراین مسأله‌ی عقیده، مجموعه‌ای از درس‌‌های نظری که از معنای لا إله إلا الله و پذیرفتن حاکمیت شریعت خداوند برگرفته شده باشد، نیست.

آری! شکی در آن نیست که مطالب و درس‌های تئوری و نظری مفیدند، اما تنها اکتفا نمودن به آن‌ها نمی‌تواند انسان مسلمان را به گونه‌ای تربیت نماید که با عقیده‌ی لا إله إلا الله زندگی و رفتار نماید باید بر اساس عقیده تربیت نماییم، تا این‌که عقیده به رفتاری در واقعیت زندگی مردم تبدیل شود، و پیش از همه‌ی مردم، در رفتار دعوت گران متجلّی گردد.

این همان برنامه‌ای است که در خدمت دعوت قرار می‌گیرد و به آن کمک می‌کند که مشکلات و سختی‌ها را پشت سر بگذارد و به اهداف برتر خود نایل آید، و هدف آشکار و روشن آن ایجاد جامعه‌ای مسلمان است، که شریعت و قانون خداوندی بر آن حکم رانی کند، خداوند خود توفیق به ثمر رساندن آن را به عهده گرفته است.