قرآن و عقیده
عقیده بزرگ ترین موضوع قرآن است.
در حالی که به دنبال پاسخ مناسبی برای این پرسش هستیم که «قرآن را چگونه بخوانیم؟» ناگزیریم که این حقیقت را نیز در نظر داشته باشیم که قرآن به این دلیل که در رویارویی با عرب مشرک و منکر «لا إله إلا الله» قرار داشته، تمام توجّه خود را به قضیهی عقیده معطوف نکرده است، بلکه با توجّه به اهمیت خود قضیه، مؤمنان را نیز مورد خطاب قرار میداده و به نسبت ضعف آنان به طرح و یادآوری آن اهتمام داشته است.
قرآن به این قضیه اهمیت میدهد، چرا که هستی انسان به آن بستگی دارد و گمراهی بشریت در طول تاریخ از خلال انحرافات مختلفی که در این قضیه وجود داشته است، سرچشمه میگیرد، انسان پیوسته در معرض این انحرافات قرار داشته است، نه تنها در جزیرة العرب پیش از بعثت رسول اکرم بلکه در حال حاضر، و در هر زمان که انسان از نصوص صحیح عقیده یا در عمل به مفهوم آن منحرف شود به مقدار این انحراف، در زندگی خود دچار پریشانی و آشفتگی خواهد بود.
ما باید به هنگام خواندن قرآن این حقیقت را به خاطر داشته باشیم که قضیهی الوهیت از جمله قضایایی نیست که فقط در گذشته و برای دیگران مطرح بوده، بلکه قضیهای است لحظهای، و در هر لحظه قابل طرح است، و هم اکنون نیز برای ما، برای فرد فرد ما، چرا که هر فردی از ما تا وقتی که قرآن در فکر و قلب او نباشد و او را در هر زمینهای مرجع خود نداند در معرض فراموشی عقیده قرار دارد و ممکن است در هر لحظهای که با فشارهای زندگی و دشمنی دشمنان در کمین نشستهی اسلام از هر سو، برخورد کند، در فهم و عمل بر حقیقت عقیده دچار تزلزل و پریشانی شود.
گذشته از آن باید این حقیقت را نیز از یاد نبریم که ما کسانی که در این عصر خود را مسلمان لقب دادهایم از دیگر مردمان به تدبر و مصاحبت با قرآن، به خصوص در رابطه با مسألهی الوهیت به علت ضعف آگاهیمان نسبت به آن، نیاز بیشتری داریم، درست نیست کلمهای بر زبان آوریم در حالی که قلب از مقتضیات آن غافل باشد، و در پیشاپیش این مقتضیات پذیرفتن حاکمیت شریعت خداوندی است.
حقیقت مهم دیگر در جهان اسلام معاصر که جاهلیت قرن بیست و یکم آن را احاطه کرده و او را با مقتضیات عقیدهاش بیگانه ساخته است قضیهی ایمان به برپایی قیامت است که میطلبد مسلمان تمام تلاش خود را برای تقویت آن به صورت جمعی و گروهی مسیر اصلی خویش را بیابد.
از این رو علاوه بر علتی که پیوسته قضیهی الوهیت را قضیهای لحظهای در زندگی انسان قرار میدهد، علت دیگری نیز وجود دارد که جهان اسلامی معاصر از آن رنج میبرد و بر هر فرد از ما واجب میگرداند که قرآن را در قضیهی الوهیت بر این اساس که خود مخاطب اصلی این قضیه است بخواند، نه اینکه قرآن درسی است مطالعاتی که در آن فقط برههای از تاریخ گذشته مرور میشود.