افتخار صحبت
در کتاب قبلی از تلازم بین رسول اللهصو صحابه جانبازش سخن گفتیم و اینکه از مسئولیتهای رسول اللهصتزکیهی کسانی است که به ایشان ایمان آوردهاند، که در درجه اول عدهای اُمّی و ناخوان بودند که خداوند آنان را با ایمان به پیامبرشصو صحبت نورانی حضرتش افتخار بخشید چنانکه میفرماید:
﴿هُوَ ٱلَّذِي بَعَثَ فِي ٱلۡأُمِّيِّۧنَ رَسُولٗا مِّنۡهُمۡ يَتۡلُواْ عَلَيۡهِمۡ ءَايَٰتِهِۦ وَيُزَكِّيهِمۡ وَيُعَلِّمُهُمُ ٱلۡكِتَٰبَ وَٱلۡحِكۡمَةَ وَإِن كَانُواْ مِن قَبۡلُ لَفِي ضَلَٰلٖ مُّبِينٖ٢﴾[الجمعة: ۲].
«او ذاتی است که در میان درس ناخواندگان رسولی از خود آنان برانگیخت که آیاتش را بر آنان میخواند و آنان را پاک میدارد. به آنان کتاب و حکمت میآموزد و به راستی پیش از این در گمراهی آشکار بودند».
همینها بودند که رسول رحمت و هدایتصبه تربیت (تزکیه) و تعلیم آنان پرداخت.
از زندگی عجین شدهی صحابهی جانباز با آن رهبر دلباختهیشانصسخن گفتیم، از رابطهی شاگردان رشید و فداکار، با آن معلم و الگوی کامل و پیشوای محبوبصبا شیفتگان و جانبازان راه محبت او، که علاوه بر رعیت بودن، اصحاب و یاران و فدائیان او بودند سخن راندیم، شمهای از این رابطه گرم و صمیمی صحبت با نبوت، شاگرد با معلم، پیرو با رهبر، و مرید با مراد را در کتاب اول با نام (افتخار صحبت با رسولص) بیان نمودیم.