انگیزه چیست؟
شاید سوالی پیش بیاید که چرا از این صفت سخن میگوئیم؟ خوانندهی عزیز! آیا دقت کرده اید که سِرِّ این صفت ارزشمند چیست؟ ملاحظه خواهید فرمود که انگیزه سخن گفتن از این صفت فراوان است، ولی ما در اینجا اختصاراً به چند سبب اشاره میکنیم.
سبب اول:
بدلیل معانی ژرف و عمیقی که این صفت در بر دارد، و آیات و احادیث و آثار فراوانی که از رسول گرامیصو آل اطهار و صحابهی اخیارش در این معنی آمده است، در رأس همه اینکه پرورگار بزرگ و مهربانمان در عین اینکه خودش را رحمان و رحیم خوانده است در وصف پیامبر عزیزشصنیز فرموده است:
﴿لَقَدۡ جَآءَكُمۡ رَسُولٞ مِّنۡ أَنفُسِكُمۡ عَزِيزٌ عَلَيۡهِ مَا عَنِتُّمۡ حَرِيصٌ عَلَيۡكُم بِٱلۡمُؤۡمِنِينَ رَءُوفٞ رَّحِيمٞ١٢٨﴾[التوبة: ۱۲۸].
«بی گمان رسولی از خودتان به سوی شما آمد، که رنجتان بر او دشوار، بر شما حریص (و) بر مؤمنان رئوفِ مهربان است».
وخود رسول گرامیصفرمودهاند:
«من لايَرْحَمْ لاَ يُرْحَمْ».
«کسی که رحم نکند به او رحم نمیشود».
اگر بخواهیم در معنی این صفت و نصوصی که دربارهی آن آمده سخن بگوئیم مطلب طولانی خواهد شد که فعلا نیازی به آن نیست.
سبب دوم:
اینکه توصیف آنان بدین صفت خود یک اعجاز علمی است، که اگر کسی در آن دقت کند تبلور این اعجاز را به روشنی میبیند.
زیرا به علت اینکه خداوند با علم غیبی خودش میدانست که بعدها چه پیش خواهد آمد، گویا این آیهی کریمه و درخشش صفت رحمت در آن، پیشاپیش رد بر طعنها و توهینهایی است که تا آنزمان داستان سرایان و دروغ فروشان و راویان دروغین جعل حدیث هنوز کارشان را شروع نکرده بودند؛ و دروغهایشان را به ثبت نرسانده بودند؛ و هنوز دشمنان صحابه و اهل بیت فرصت بهانه جویی و خورده گیری پیدا نکرده بودند. دقت کنید:
﴿مُّحَمَّدٞ رَّسُولُ ٱللَّهِۚ وَٱلَّذِينَ مَعَهُۥٓ أَشِدَّآءُ عَلَى ٱلۡكُفَّارِ رُحَمَآءُ بَيۡنَهُمۡۖ تَرَىٰهُمۡ رُكَّعٗا سُجَّدٗا يَبۡتَغُونَ فَضۡلٗا مِّنَ ٱللَّهِ وَرِضۡوَٰنٗاۖ سِيمَاهُمۡ فِي وُجُوهِهِم مِّنۡ أَثَرِ ٱلسُّجُودِۚ ذَٰلِكَ﴾[الفتح: ۲٩].
«محمد رسول خداست و کسانی که با اوهستند بر کافران سخت گیر و در میان خود مهربانند. آنان را در حال رکوع و سجده میبینی که از خداوند فضل و خشنودی میجویند. نشانهی(درستکاری) آنان از اثر سجده در چهرههایشان پیداست».
سبب سوم:
بیان این حقیقت که صحابه با یکدیگر مهربانند، و اینکه این شفقت و مهربانی تا اعماق دلهایشان ریشه داشته، تمام آن روایات جعلی و اوهام و افسانههای دروغین و اختلاف پرور، را که صحابه رسول الله و ثمرهی عمر آن حضرتصرا همچون حیوانات وحشی و درنده معرفی میکند که گویا با یکدیگر دشمن بودهاند، همهی آن اوهام و افسانهها را نابود میکند.
آری خوانندهی عزیز! اگر کسی توانست این حقیقت را که قرآن کریم بیان میدارد بپذیرد که صحابه واقعاً با هم مهربان بودهاند (رحماء بینهم) و از ته دل به آن اعتراف نمود، قلباً مطمئن خواهد شد. و احیاناً اگر کینه و حسدی که بوسیله دروغهای دروغ پردازان در بعضی دلها جای گرفته و قلبهای پاک و شفاف مؤمنان را مکدر کرده همه از دل بیرون خواهد رفت، و طبق آیه کریمه این صفت مؤمنان را نیز به دیگر صفات نیکوی خود خواهد افزود:
﴿وَٱلَّذِينَ جَآءُو مِنۢ بَعۡدِهِمۡ يَقُولُونَ رَبَّنَا ٱغۡفِرۡ لَنَا وَلِإِخۡوَٰنِنَا ٱلَّذِينَ سَبَقُونَا بِٱلۡإِيمَٰنِ وَلَا تَجۡعَلۡ فِي قُلُوبِنَا غِلّٗا لِّلَّذِينَ ءَامَنُواْ رَبَّنَآ إِنَّكَ رَءُوفٞ رَّحِيمٌ١٠﴾[الحشر: ۱۰].
«و (نیز) آنانی که پس از اینان آمدند، میگویند: پروردگارا! ما را و آن برادرانمان را که در ایمان آوردن از ما پیشی گرفتند، بیامرز. و در دلهای ما هیچ کینهای در حقّ کسانی که ایمان آوردهاند، قرار مده. پروردگارا! تویی که بخشایندهی مهربانی».
پس طبق این آیهی کریمه هر مسلمان مکلف است برای همهی مؤمنان دعای مغفرت و آمرزش کند، و از خداوند بخواهد که نسبت به هیچ مؤمنی کینه و عداوت و دشمنی و حتی کدورتی در دلش جای ندهد.
سبب چهارم:
از اصول پذیرفته شده در نزد محققان و پژوهشگران این است که «متن» و «سند» هر دو را مورد بررسی قرار میدهند، کما اینکه علمای راسخ، ضمن آنکه مطلبی را از نظر سند بررسی کردند، و آن را ثابت یافتند متن روایت را بر نصوص قرآن کریم و اصول کلی و مسلّم اسلام عرضه میکنند و همچنین سعی میکنند بین روایات- احیاناً متناقض - توافق و انطباق بوجود آورند.
روایات تاریخی نیز از این قاعده مستثنی نیست و برای بررسی روایات تاریخی نیز باید این روش را به کار برد. اما متأسفانه بسیاری از نویسندگان از بررسی سند طفره رفتهاند، و به همین اکتفا کردهاند که روایتی درکتب تاریخ و ادبیات عرب وجود دارد، و از سوی دیگر، اگر کسانی به سند اهمیت دادند متن را بررسی نکرده و آن را بر قرآن عرضه ننمودهاند.
خوانندهی عزیز! پیش از اینکه شتابزده عمل کنید و صرفاً با پشتوانهی اطلاعات پراکنده و غیر موثق، و بر اساس احساسات و عواطف پیش داوری کنید، دلائلی راکه ذکر کردیم به دقت مطالعه کنید، گرچه کلمات بسیار ساده و روشن، و قوت معانی و دلالت آن واضح و آشکار است، اما با این وجود نامأنوس است، خلاصه اینکه مطلب مذکور بر دو عنصر اساسی تکیه دارد یکی درک و احساس و دیگر آیه «محمد رسول الله…»
البته آیهی ۱۰ سوره حشر نیز قابل دقت و تأمل است:
﴿وَٱلَّذِينَ جَآءُو مِنۢ بَعۡدِهِمۡ يَقُولُونَ رَبَّنَا ٱغۡفِرۡ لَنَا وَلِإِخۡوَٰنِنَا ٱلَّذِينَ سَبَقُونَا بِٱلۡإِيمَٰنِ وَلَا تَجۡعَلۡ فِي قُلُوبِنَا غِلّٗا لِّلَّذِينَ ءَامَنُواْ رَبَّنَآ إِنَّكَ رَءُوفٞ رَّحِيمٌ١٠﴾[الحشر: ۱۰].
«و(نیز) آنانی که پس از اینان آمدند، میگویند: پرودگارا! ما را و آن برادرانمان را که در ایمان آوردن از ما پیشی گرفتند، بیامرز و در دلهای ما هیچ کینهای در حق کسانی که ایمان آوردهاند، قرار مده پروردگارا! تویی که بخشایندهی مهربانی».
هر دو آیه را بخوانید و در معانی آن دقت کنید.