علم حدیث مذهبی [۳]است یا عقلانی؟
از جمله سؤالهایی که نیاز به جوابگویی و تبیین دارد، مسألهی مذهبی بودن و یا عقلانی بودن علم حدیث میباشد. در عصر حاضر، کسانی مبنای اعتبار راویان حدیث و خود حدیث را مذهب راوی قرار دادهاند غافل از این که علم حدیث، حاصل تفکر و زحمت علمای امت اسلامی و قاعده و قانون آن برگرفته از احتمالات عقلانی میباشد و اصولاً ارتباطی با گروه و دسته و یا تفکر خاصی ندارد و مادامی که اسم آن علم حدیث است پیداست که از اصول علمی تبعیت میکند.
از جمله عوامل اصلی جرح راوی، «بدعة» میباشد که به طور خلاصه میتوان بدعة را چنین تعریف کرد:
بدعة: اعم از مذهب، مسلک، خوی، عادت و روش زندگی (حاکمانه، زاهدانه و ...) که آدمی را به غلوّ و تعصّب در جانبداری از آن وا دارد. بدین معنی که یکی از عوامل اصلی جرح رجال احادیث اهل بدعت است، و با این توصیف، علم حدیث نه تنها مذهبی نیست، بلکه خود مذهبی بودن کسی را احتمالی برای تشکیک در صحّت حدیث (روایت شده از او) میداند، چرا که ممکن است آن فرد به حمایت از مذهبی که دارد به جعل و یا تحریف بعضی احادیث و روایات متوصل شود.
پس در مرحلهی رجالشناسی، وابسته به مذهب مشخص بودن، نوعی احتمال شک است. در اصطلاح علمای سلف، موارد شک به نسبت رجال سند، جرح خوانده شده است و احتمالات صحت، تعدیل نام دارد. در این علم دو معیار اساسی برای جرح و تعدیل راویان در نظر گرفته شده است که یکی را عدل نامیدهاند و دیگری ضبط. هر کسی بسته به دوری و نزدیکی به این خصال و صفات، اعتبارش کم و یا زیاد میشود و بدین منظور از قدیم، در کتابهای رجال برای جرح و تعدیل راویان سند (رجال) از کلمات إمام، حافظ، ثقة ثقة، در قلهی تعدیل، تا کذاب، دجّال، در ته و پایینترین مراتب جرح، استفاده شده است که با مراجعه به کتب رجال میتوان با این اصطلاحات بیشتر آشنا شد. منظور از کتب رجال، آن کتابهایی است که در آنها شرح زندگی راویان و جرح و تعدیل آنها نوشته شده است و با توجه به اهمیت شناخت شخصیت رجال سند، برای هر کدام از راویان سند در طبقات و نسلهای مختلف، یک پرونده تشکیل شده است که گاهی حتی خصوصیترین مسائل خانوادگی آنها در آن ذکر شده است، چرا که به نوعی با معیارهای جرح و تعدیل در ارتباط بوده است و هر عاملی که باعث شناخت بیشتر از شخصیت راوی بشود متذکر شدهاند و در پروندهی آنها موجود است. علما پس از تحلیل این معلومات خام، آن را به کلمات مختصر و اصطلاحات جرح و تعدیل تبدیل کرده و شایستگی راوی را در نقل روایت (از نظر خود) اظهار کردهاند. این مراتب و پلههای صعود و نزول در جرح و تعدیل افراد و اشخاص، از قدیم در این علم مورد استفاده بوده و معیارهایی عقلانی هستند و مربوط به مذهب خاصی نمیشوند.
بنابراین، شناسایی احادیث، علمی تخصّصی است؛ نه خصومتی با کسی دارد و نه از سر دوستی از اصول و قواعد محکم خود کوتاه میآید.
در کتب رجال (مردم شناسی) هیچ کسی (در هر مرتبه و مقامی که باشد) مورد ترحم و یا اکرام و یا تعدیلی اضافی قرار نگرفته است. و چه بسیار مردان بزرگی که سرآمد بودهاند اما در کنار آن، از ضعفها و سستیهای آنها (هرچند در حد بسیار کم) چشمپوشی نشده است که با مراجعهای سرانگشتی، به کتاب «میزان الإعتدال امام ذهبی» صحت این گفته مشخص میشود و به همین علت است که این علم شایستگی نقد اعتبار تاریخ امتها و ملتها را نیز داراست. و نه تنها در تمییز احادیث پیامبر جهمچون صافی عمل میکند و خار و خاشاک را از احادیث صحیح میزداید، بلکه در نقد آثار و میراث گذشتگان نیز مورد استفاده دارد و حتی در تقویت هوش انسان در کشف مسائل و پرورش عقل بسیار مفید میباشد و میتوان از این علم در سیستمهای اطلاعاتی و امنیتی بهرهی زیادی گرفت، چرا که در این سیستمها صحت و سقم اخبار مختلف و پردازش آن از اهمیت بالایی برخوردار است و در واقع با بهرهگیری از این علم میتوان بهترین برنامهی آموزشی را برای افراد امنیتی و اطلاعاتی یک جامعهی اسلامی پایهریزی کرد.
[۳] منظور مذاهب مختلف، سنّی، شیعه و ... میباشد.