عللی که منجر به شهادت علیسشد
عامل اصلی شهادت وی قبول حکمیت در جنگ صفین بود، در حالی که خود بدان راضی نبود چون میدانست قبول حکمیت نشانهی ضعف است و موقعیت جنگ به نفع نیروهای اوست، اما لشکریانش او را مجبور به پذیرش آن نمودند لذا دو گروه توافق کردند ابو موسی اشعریساز طرف علیسو عمروعاصساز طرف معاویهسحکم باشند. پس لشکریان دو طرف میدان جنگ را به سو شهر و دیار خود ترک کردند.
سپاهیان معاویهسیک دل و یک زبان برگشتند اما سپاهیان علیسهمانطور که طبری از عماره بن ابی ربیعه روایت میکند: وقتی که با علیسبه صفین آمدند دوستدار هم بودند و چون برگشتند دشمن و خونخواه هم، و هنوز سپاه از صفین خارج نشده بود که با حاکمیت مخالفت کردند و آن را باطل دانستند، در طول راه ازدحام نمودند و همدیگر را شماتت کردند و با تازیانه همدیگر را زدند. خوارج میگفتند: ای دشمنان خدا در فرمان خدا بدعت نمودید و حکم تعیین کردید. و دیگران میگفتند: از امامتان جدا شدید و گروهمان را دچار تفرقه کردید [۷].
چون به کوفه رسیدند خوارج جدا شدند و در حالی که از بهترین یاران علیسبودند اعلام کردند که علیسو کسانی که با او هستند کافر شدند چرا که حکمیت را پذیرفتهاند در حالی که حکم فقط از آن خداست. علیسکوشید تا آنان را با دلیل قانع کند، ابن عباسسرا نزد آنان فرستاد، وی با آنان با کتاب خدا [و سنت رسولص]به بحث و استدلال پرداخت و آنها را ملزم به قبول آن کرد، اما شیطان وسوسهای را که در عابد متقی ایجاد میکند در فاجر ظالم ایجاد نمیکند، شیطان خروج از جماعت مسلمین و ریختن خون امام و برادرانشان را برای آنان روا و مزین نمود تا در مکانی بنام نهروان [ناحیهای در بین بغداد و واسط] تجمع کردند و در سال ۳۸ هجری بین آنان و علیسجنگ در گرفت، سرانجام خوارج بشدت شکست خوردند و بسیاری از آنان کشته و تعداد زیادی مجروح شدند.
[۷] تاریخ طبری.