طرح توطئه
در سال چهلم هجری سه نفر از خوارج بنام عبدالرحمن بن ملجم [۸]و برک بن عبدالله [۹]و عمروبن بکر تمیمی جلسهای تشکیل دادند. و راجع به وضع و حال مردم بحث کردند و از حاکمانشان خرده گرفتند و از یارانشان در نهروان یاد کردند و از خداوند برای آنان طلب مغفرت و رحمت کردند و گفتند: بعد از آنان زندگی بیارزش است، آن یاران و برادرانی که مردم را به عبادت پروردگارشان دعوت کردند و در آن راه از سرزنش هیچ سرزنش کنندهای بیم نداشتند، اگر ما جانمان را به خدا فروختیم باید به سراغ امامان ضلالت و گمراهی میرفتیم و آنان را میکشتیم و کشورهای اسلامی را از شر آنان آسوده میکردیم و انتقام برادرانمان را از آنها میگرفتیم، پس ابن ملجم مسئول قتل علیسو برک بن عبدالله مسئول کشتن معاویهسو عمروبن بکر عهدهدار قتل عمرو عاصسشد و عهد کردند و بخدا سوگند یاد نمودند که هیچ کدام از آنها از شخصی که مسئول کشتن اوست منصرف نگردد تا اینکه یا او را میکشد یا خود در این راه کشته میشود، و قرار گذاشتند که جنایت خود را در هفدهم رمضان اجرا کنند. هر یک از آنان به شهری رفت که مسئول قتل آن فرد شده بود. برک بن عبدالله در وقت مقرر برای معاویه کمین کرد چون برای نماز صبح از منزل خارج شد با شمشیر او را زد اما ضربهاش به سرین معاویهسخورد و چون چاق بود از خطر برست، برک را گرفتند و به قتل رساندند. عمروبن بکر نیز آن شب منتظر عمروعاصسشد اما عمروعاصسبعلت دردی که در ناحیهی شکم داشت در خانه ماند و بجای او خارجه بن حذاقه رئیس پلیس وی آمد، بکر ضربهای به او زد و او را به قتل رساند، مردم بلافاصله او را دستگیر کردند، گمان میکرد که عمروعاص را کشته است اما وقتی عمروعاص را دید گفت: ای فاسق بخدا قسم گمان نمیکردم تو نباشی، عمروعاصسگفت: تو مرا قصد کردی و خداوند خارجه را، سپس دستور داد او را کشتند.
[۸] ابن ملجم خونریزی آشوبگر و مبارزی سرسخت بود، دوران جاهلیت را درک کرده بود و در زمان خلافت عمرسهجرت کرد، در فتح مصر شرکت داشت و در آنجا سکونت کرد و از جملهی شیعیان علیسبود که در جنگ صفین او را همراهی کرد و سپس علیه او شورش نمود. [۹] نامش حجاج بن عبدالله معروف به برک، شورشیی که اهل بصره بود. اولین کسی بود که مخالف حکمیت بود، چون نام دو حکم را شنید فریاد زد: «لا حکم الا لله» و علیه هر دو گروه قیام کرد.