صدر اسلام
خواننده عزیز باید بداند که بسیاری از عقاید فعلی که به نام اسلام مشاهده میکند، هیچ ربطی به اسلام ندارد، بلکه حتی بدعت، گناه و حرام است و این بدعتها در خود دین اسلام تحریم شدهاند، حالا چطور جزء اصول دین شده؟!! تنها دلیل همان جهل و ناآگاهی نسبت به قرآن و سنت واقعی پیامبر صاست، همچنین تعطیل کردن عقول، چون به هر حال تحقیق زحمت دارد و حوصله میخواهد، ولی پای منبر رفتن و چایی خوردن و تنها گوش دادن به مزخرفات دیگران خیلی راحت است، و اکثر مردم حوصلۀ خواندن کتاب را ندارند. خیلی از جوانان نیز سرگرم مسائلی دیگر هستند، مسائلی چون دیدن فیلمهای ماهواره یا مواد مخدر و...
کلمۀ سنت اصلاً به گوش آنها نا آشنا است، ولی اگر در مورد هزاران مسائل غیر شرعی و حرام یا مسائل جنسی با ایشان صحبت کنی از ریز تا درشت آن را مثل متخصصین برایتان میگویند، البته افراد مذهبی نیز در حماقت دست کمی از آنها ندارند، چون آنها نیز با بدعتها و خرافات سرگرم هستند و با اسلام واقعی بیگانهاند و به نظر ما مقصر واقعی در به فساد رفتن جوانان نیز همین آقایان مذهبی هستند، چون اگر آنها دین حقیقی را به جوان مملکت ارائه میدادند، به طور حتم آن جوان قبول میکرد، چون اسلام واقعی عیبی ندارد. وقتی میشنوی در غرب بسیاری از مسیحیان، مسلمان میشوند، پس باید بفهمی که اسلام عالی بوده که آن شخص غربی به آن گرویده است.
جوانان در ایران از اسلام فقط گریه و زاری و عزا و لعن و نفرین را دیدهاند و هر روز از سال به مناسبت شهادت امامی عزا میباشد، در صورتی که حضرت علی ÷در دوران خلافت خویش برای کسی مراسم عزاداری برپا نکرد. جوانان تنها چیزی که پای منبرها میشنوند قصههای خاک خورده و پوسیده هزاران سال پیش و دعوای فلان با فلان است و تازه کردن کینهها بین مسلمین، در صورتی که شما نه سر پیاز هستید نه ته آن و این حوادث هم ربطی به شما ندارد و اختلافاتی بوده بین گذشتگان، در قرآن نیز در سوره بقره/۱۳۴ آمده است:
﴿تِلۡكَ أُمَّةٞ قَدۡ خَلَتۡۖ لَهَا مَا كَسَبَتۡ وَلَكُم مَّا كَسَبۡتُمۡۖ وَلَا تُسَۡٔلُونَ عَمَّا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ ١٣٤﴾.
«آن گروه که درگذشتند هر کاری کردند برای خودشان بود و شما هم هرچه کنید برای خویش خواهید کرد و شما مسئول کار آنها نخواهید بود».
آخوندها فقط مردم را سرگرم بزرگان دین کردهاند و میگویند: معرفت امام راه رسیدن به معرفت خدا یا چیزهای دیگر است، در حالیکه هدف امام جعفر صادق ÷از تشریح و توضیح مسائل دینی، معرفی خودش نبوده است، بلکه معرفی همان دین اسلام و دعوت به سوی اسلامی واقعی بوده، نه اینکه مذهبی جدید بیاورد به نام جعفری، و اسلام از مذهب سازی و فرقهگرایی بیزار است، و پس از اسلام، تمامی فرقهها و باندبازیها رد میباشند و در آن جهان هم دین اسلام پذیرفته میشود نه مذهبی که پر از شرک و خرافات است و ضد اسلام است.
البته به نظر ما دستانی پنهان همیشه در کار میباشند تا اسلام را به این شکل در آورند تا جوانان به سمت آن نروند، چون اگر جوان با اسلام واقعی و همینطور با محمد صو صحابه و علی و حسین شواقعی آشنا شوند به ضرر بسیاری از مفت خوران تمام خواهد شد، به ضرر کسانی که دین را دکان کردهاند برای مقاصد شیطانی خود و اهل بیتی که شما به ملت معرفی میکنید واقعی نیستند، بلکه بیشتر شبیه به افسانههای هزار و یک شب میباشند، تنها چیزی که مردم مثلاً از فاطمه زهرا میدانند، همان افسانه خیالی اصابت درب به پهلوی او است نه چیزی دیگر، از حسین هم شهادت او در کربلا و اینکه فرشتگان برای کمک به او آمدند ولی او بنا بر مصلحتی که ما از آن بی خبریم کمک فرشتگان را رد میکند، از صحابه پیامبر صهم که کاملاً بی خبرند و آنها را افرادی غاصب و ستمکار و مستحق لعن میدانند، در صورتیکه اگر با صحابه و اهل بیت واقعی، آشنا میشدند میفهمیدند که آنها چه انسانهای بزرگواری بودهاند و تازه آشنایی و الگوبرداری از افراد با ستایش و سرگرم شدن مداوم به آنها و ساختن گنبد و بارگاه روی قبور آنها تفاوت دارد و شما باید دین را معرفی کنید نه اینکه ۲۴ ساعت از افراد صحبت کنید و آنها هر کاری کردهاند برای خودشان بوده و سودی به حال شما ندارد.
شما خودتان باید اعمال نیکو انجام دهید، حضرت علی ÷فرموده: «مانند کسانی مباش که انسانهای نیکوکار را دوست دارند ولی خودشان از نیکوکاران نیستند»، البته به جز سرگرم شدن به اولیاء که بسیار در میان شیعیان متداول است، بدعتها و خرافات دیگری نیز هست که به آنها اشاره میکنیم، و به قول دکتر شریعتی شاید کسانی بگویند: مگر میشود دین اسلام را که اینقدر عالی و خوب بوده منحرف کرد که در جوابشان میگوئیم: مگر نمیدانید که: هنر نزد ایرانیان است و بس.
پس تنها راه رستگاری بازگشت به همان قوانین صدر اسلام است، نه اموری که بعدها توسط غالیان یا یهودیان و دشمنان اسلام، وارد دین شدهاند و پایه و اساسی ندارند.
امام مالک میگوید: «هر آنچه افراد نخستین از مسلمین را اصلاح کرده همان افراد فعلی را نیز اصلاح خواهد کرد».
و چیزی جز همان اسلام به تنهایی صحابه و سابقون در اسلام را هدایت نکرده است، پس هم اکنون نیز همان را باید به اجرا در آورد نه چیزی دیگر را، و بدانیم که حتی دین پیامبران قبل از حضرت محمد صنیز همان اسلام بوده است.
در سوره اعلی/۱۸/۱۹ میخوانیم:
﴿إِنَّ هَٰذَا لَفِي ٱلصُّحُفِ ٱلۡأُولَىٰ ١٨ صُحُفِ إِبۡرَٰهِيمَ وَمُوسَىٰ ١٩﴾.
«این گفتار در کتب اولیه * مخصوصا در صحف ابراهیم و موسی بیان گردیده است».
در سوره بقره/۱۳۶ آمده:
﴿ قُولُوٓاْ ءَامَنَّا بِٱللَّهِ وَمَآ أُنزِلَ إِلَيۡنَا وَمَآ أُنزِلَ إِلَىٰٓ إِبۡرَٰهِۧمَ وَإِسۡمَٰعِيلَ وَإِسۡحَٰقَ وَيَعۡقُوبَ وَٱلۡأَسۡبَاطِ وَمَآ أُوتِيَ مُوسَىٰ وَعِيسَىٰ وَمَآ أُوتِيَ ٱلنَّبِيُّونَ مِن رَّبِّهِمۡ لَا نُفَرِّقُ بَيۡنَ أَحَدٖ مِّنۡهُمۡ وَنَحۡنُ لَهُۥ مُسۡلِمُونَ ١٣٦﴾.
«بگو: به خداوند و آنچه بر ما و آنچه بر ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط نازل شده و آنچه به موسی و عیسی و آنچه به پیامبران از سوی پروردگارشان داده شده، ایمان آوردهایم، و بین هیچ یک از آنان فرق نمیگذاریم و ما مسلمان (و فرمانبردار او) هستیم».
البته ادیان قبلی توسط جاهلان و دشمنان تحریف شدهاند که در قرآن بدان اشاره شده است، مثل سورههای بقره /۷۵/۷۸/۷۹ و مائده /۱۵ و انعام/۹۱ و آل عمران/۷۸ ولی قرآن کریم (طبق سوره حجر/۹) و سنت قطعی و متواتر رسیده از سوی نبی اکرم ص، به دور از تحریف است، پس خداوند چیزی جز اسلام را در نظر نداشته است، وگرنه حتماً بیان مینمود.
در سوره آل عمران/۶۷ آمده:
﴿مَا كَانَ إِبۡرَٰهِيمُ يَهُودِيّٗا وَلَا نَصۡرَانِيّٗا وَلَٰكِن كَانَ حَنِيفٗا مُّسۡلِمٗا وَمَا كَانَ مِنَ ٱلۡمُشۡرِكِينَ ٦٧﴾.
«ابراهیم نه یهودى بود و نه نصرانى بلکه موحّدى خالص و مسلمان بود و هرگز از مشرکان نبود».
در سوره نساء آیه ۱۲۵ چنین آمده است:
﴿وَمَنۡ أَحۡسَنُ دِينٗا مِّمَّنۡ أَسۡلَمَ وَجۡهَهُۥ لِلَّهِ وَهُوَ مُحۡسِنٞ وَٱتَّبَعَ مِلَّةَ إِبۡرَٰهِيمَ حَنِيفٗاۗ وَٱتَّخَذَ ٱللَّهُ إِبۡرَٰهِيمَ خَلِيلٗا ١٢٥﴾.
«دین و آیین چه کسى بهتر است از آن کس که خود را تسلیم خدا کند، و نیکوکار باشد، و پیرو آیین خالص و پاک ابراهیم گردد؟ و خدا ابراهیم را به دوستىِ خود، انتخاب کرد».
و خداوند در قرآن ما را مسلمان (مسلمین) نامیده، نه اشعری یا معتزلی یا قدریه و یا نامهای دیگر[۲] .
در سوره حج /۷۸ چنین آمده است:
﴿وَجَٰهِدُواْ فِي ٱللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِۦۚ هُوَ ٱجۡتَبَىٰكُمۡ وَمَا جَعَلَ عَلَيۡكُمۡ فِي ٱلدِّينِ مِنۡ حَرَجٖۚ مِّلَّةَ أَبِيكُمۡ إِبۡرَٰهِيمَۚ هُوَ سَمَّىٰكُمُ ٱلۡمُسۡلِمِينَ مِن قَبۡلُ وَفِي هَٰذَا لِيَكُونَ ٱلرَّسُولُ شَهِيدًا عَلَيۡكُمۡ وَتَكُونُواْ شُهَدَآءَ عَلَى ٱلنَّاسِۚ فَأَقِيمُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَءَاتُواْ ٱلزَّكَوٰةَ وَٱعۡتَصِمُواْ بِٱللَّهِ هُوَ مَوۡلَىٰكُمۡۖ فَنِعۡمَ ٱلۡمَوۡلَىٰ وَنِعۡمَ ٱلنَّصِيرُ ٧٨﴾.
«و در [راه] خدا چنان که سزاوار جهاد کردن [در راه] اوست، جهاد کنید، او شما را برگزید و بر شما در دین هیچ مشقت و سختى قرار نداد. آیین نیایتان، ابراهیم را [براى شما تشریع کرده است] ، او شما را پیش از این و در این [قرآن نیز] مسلمان نام نهاده، او شما را پیش از این «مسلمان» نامید و در این [قرآن هم به همین عنوان نامگذارى شدهاید] تا پیامبر گواه بر شما باشد و شما هم گواه بر مردم باشید پس نماز را برپا دارید و زکات را بپردازید، و به خدا متوسل شوید که او (پادشاه و) مولی (و نگهبان و حافظ و ناصر) شماست، و نیکو ناصر و مولائی است».
و در سوره شوری/۱۳ نیز چنین آمده:
﴿۞شَرَعَ لَكُم مِّنَ ٱلدِّينِ مَا وَصَّىٰ بِهِۦ نُوحٗا وَٱلَّذِيٓ أَوۡحَيۡنَآ إِلَيۡكَ وَمَا وَصَّيۡنَا بِهِۦٓ إِبۡرَٰهِيمَ وَمُوسَىٰ وَعِيسَىٰٓۖ أَنۡ أَقِيمُواْ ٱلدِّينَ وَلَا تَتَفَرَّقُواْ فِيهِۚ كَبُرَ عَلَى ٱلۡمُشۡرِكِينَ مَا تَدۡعُوهُمۡ إِلَيۡهِۚ ٱللَّهُ يَجۡتَبِيٓ إِلَيۡهِ مَن يَشَآءُ وَيَهۡدِيٓ إِلَيۡهِ مَن يُنِيبُ ١٣﴾.
«خدا شرع و آئینی که برای شما مسلمین قرار داد حقایق و احکامی است که نوح را هم به آن سفارش کرد و بر تو نیز همان را وحی کردیم و به ابراهیم و موسی و عیسی آن را سفارش نمودیم، این است که دین خدا را بر پا دارید و هرگز تفرقه و اختلاف در دین مکنید و مشرکان را که به خدای یگانه و ترک بتان دعوت میکنی بسیار در نظرشان بزرگ میآید، خدا هر که را که بخواهد به سوی خود بر میگزیند، و به سوی خود هدایت میکند کسی را که انابه کند».
حضرت نوح ÷نیز در سوره یونس آیه ۷۲ خود را مسلمان نامیده و بس:
﴿فَإِن تَوَلَّيۡتُمۡ فَمَا سَأَلۡتُكُم مِّنۡ أَجۡرٍۖ إِنۡ أَجۡرِيَ إِلَّا عَلَى ٱللَّهِۖ وَأُمِرۡتُ أَنۡ أَكُونَ مِنَ ٱلۡمُسۡلِمِينَ ٧٢﴾.
«پس هرگاه شما از حق روی گردانیده (و نصیحت مرا نپذیرفتید) من از شما اجری نخواسته بلکه همه اجر رسالت من بر خداست، و من خود (از جانب حق) مامورم که از اهل اسلام و مسلمین باشم».
و در سوره اسراء /۷۷ آمده که سنت همه پیامبران یکی است:
﴿سُنَّةَ مَن قَدۡ أَرۡسَلۡنَا قَبۡلَكَ مِن رُّسُلِنَاۖ وَلَا تَجِدُ لِسُنَّتِنَا تَحۡوِيلًا ٧٧﴾.
«[همچون روش و] سنت کسانى از رسولانمان که پیش از تو فرستادیم، و براى [روش] و سنت ما تغییر و تبدیلى نمىیابى».
و سنت خداوند تغییر نمیکند سوره احزاب آیه ۶۲:
﴿سُنَّةَ ٱللَّهِ فِي ٱلَّذِينَ خَلَوۡاْ مِن قَبۡلُۖ وَلَن تَجِدَ لِسُنَّةِ ٱللَّهِ تَبۡدِيلٗا ٦٢﴾.
«این سنت خدا است که در (همه ادوار و امم) گذشته برقرار بوده است، بدانکه سنت خدا هرگز مبدل نخواهدگشت».
ساحران فرعون نیز که ایمان آوردند در آخرین لحظات زندگی خود از خداوند خواستهاند که مسلمان بمیرند، در سوره اعراف آیه ۱۲۶:
﴿وَمَا تَنقِمُ مِنَّآ إِلَّآ أَنۡ ءَامَنَّا بَِٔايَٰتِ رَبِّنَا لَمَّا جَآءَتۡنَاۚ رَبَّنَآ أَفۡرِغۡ عَلَيۡنَا صَبۡرٗا وَتَوَفَّنَا مُسۡلِمِينَ ١٢٦﴾.
«انتقام تو از ما، تنها بخاطر این است که ما به آیات پروردگار خویش- هنگامى که به سراغ ما آمد- ایمان آوردیم. پروردگارا بر ما (باران) صبر فرو ریز و ما را مسلم بمیران».
خداوند در سورۀ آل عمران آیه ۸۰ نیز ما را مسلمان خوانده است:
﴿وَلَا يَأۡمُرَكُمۡ أَن تَتَّخِذُواْ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةَ وَٱلنَّبِيِّۧنَ أَرۡبَابًاۗ أَيَأۡمُرُكُم ِٱلۡكُفۡرِ بَعۡدَ إِذۡ أَنتُم مُّسۡلِمُونَ ٨٠﴾.
«و به شما دستور ندهد که فرشتگان و پیامبران را به خدایی برگیرید، آیا پس آنکه مسلم گشته اید شما را به کفر فرمان میدهد؟».
بعضی اشخاص خواهند گفت: ما در عصر جدید هستیم و کامپیوتر و هزاران چیز جدید آمده و نمیتوان مثل ۱۴۰۰ سال پیش عمل کرد، در جواب باید گفت: منظور جلوگیری از پیدایش امور جدید و عمل به قوانین صدر اسلام، مسائل مربوط به شرعیات دین میباشد، نه مقتضیات زمان. البته چیزهای دیگر نیز چنانچه به شرع دین آسیبی بزند باید جلوی آنها را گرفت، مثلاً تا زمانی که از کامپیوتر برای مصالح نیک و خیر استفاده شود مانعی ندارد ولی اگر از آن استفاده های غیر شرعی شود به طور حتم حرام میشود و مسائل جدید نیز قابل تطبیق با اسلام هستند و دین اسلام به خوبی در این ۱۴۰۰ نشان داده که قابل پیروی میباشد.
البته کسانی که به دنبال هوی و هوسهای خود هستند به هر بهانه میخواهند بگویند کارهای حرام ما درست است و مانعی ندارند. طبق سوره مائده/۳ دین کامل شده است و دین اسلام را خداوند برای ما برگزیده و دیگر نیازی نیست که مذهب یا فرقه ای جدید پس از آن بیاید و مسائلی جدید را برای تکمیل آن بیاورد و تازه در همان مذهب هم بایست هزاران سال به انتظار کسی دیگر بنشینی تا بیاید و منجی شود. بنابراین قرآن و سنت پیامبر و دین اسلام و عقل انسان برای عمل کردن و بهشتی شدن کافی است.
پیامبر(ص) فرموده:
«مَنْ أَحْدَثَ فِى أَمْرِنَا هَذَا مَا لَيْسَ مِنْهُ فَهُوَ رَدٌّ». (بخاری و مسلم). یعنی: «هر کس در این دین ما چیزی را زیاد کند و جزء آن نباشد مردود است».
حضرت علی ÷در خطبه ۱۴۵ فرموده: هیچ بدعتی در دین ایجاد نمیشود مگر آنکه سنتی ترک گردد، از بدعتها بپرهیزید و با راه راست و جاده آشکار حق باشید، نیکوترین کارها سنتی است که سالیانی بر آن گذشته و درستی آن ثابت شده باشد، و بدترین کارها آنچه که تازه پیدا شده و آینده آن روشن نیست.
پیامبر صفرموده: «مَنْ عَمِلَ عَمَلاً لَيْسَ عَلَيْهِ أَمْرُنَا، فَهْوَ رَدٌّ». (مسلم).
یعنی: «هر کس در دین ما چیزی بیاورد که امر و سنت ما بر آن نیست، آن چیز مردود است».
حضرت علی ÷در وصیت خود قبل از شهادت فرموده: «اما وصیت من نسبت به خدا، آن که چیزی را شریک خدا قرار ندهید، و نسبت به پیامبر این است که سنت و شریعت او را ضایع نکنید، این دو ستون محکم را بر پا دارید و این دو چراغ را فروزان نگهدارید».
پیامبر صفرموده: «كُلُّ أُمَّتِى يَدْخُلُونَ الْـجَنَّـةَ، إِلاَّ مَنْ أَبَى». قَالُوا: يَا رَسُولَ اللَّـهِ! وَمَنْ يَأْبَى؟ قَالَ: «مَنْ أَطَاعَنِى دَخَلَ الْـجَنَّـةَ، وَمَنْ عَصَانِى فَقَدْ أَبَى».(بخاری باب اقتداء به سنت رسول الله)
یعنی: «تمامی امت من به بهشت میروند مگر کسی که خودش نخواهد! گفته شد: چه کسی است که خود نمیخواهد به بهشت وارد شود؟ فرمود: هر کسی از من اطاعت کند به بهشت میرود و هر کسی که مرا نافرمانی نماید او کسی است که خود نخواسته است».
پس طبق این احادیث هر آنچه در زمان نبی اکرم صبوده سنت است، و فقط از همان باید پیروی کرد و هر آنچه پس از آن و در سالها و قرون بعدی آمده، قابل قبول نیست و بدعت است و بسیاری از آنها در سه قرن اول اسلام نبوده است، مثل تقلید، تعمیر قبور اولیاء، زنجیر زنی، عزاداری، خمس و حق امام و....
پیامبر صفرموده: «أبي الله أن يقبل عمل صاحب بدعة حتي يدع بدعته»= خداوند عمل بدعتگذار را نمیپذیرد تا این که از بدعت خویش دست بردارد. (سنن ابن ماجه/ ۱/۱۹/۵۰)
پس هر چه در امور دینی پس از زمان رسول الله صایجاد شده مردود و بدعت و حرام است، و باید از آن اجتناب کرد چون اکثراً ساختۀ دست بشر هستند و شریعت و دین الهی باید تنها دستورات خداوند و پیامبری که از سوی او آمده باشد نه کسی دیگر، حال چه آن دستورات از فروع دین باشند، و نمیتوان فروع دین را ساده پنداشت چون آن نیز مهم است و سهل انگاری در ذره ای از امور دینی جایز نیست.
پیامبر صفرموده: «إن الله احتجز التوبة علي کل صاحب بدعة»= خداوند توبه را بر هر بدعت گذاری ممنوع ساخته است. (کنزالعمال۱/۲۱۹/۱۱۰۵)
پیامبر صفرموده: «ما من أحد يحدث في هذه الأمة حدثاً لم يکن فيموت حتي يصيبه ذلک»= هرکه در این امت بدعت جدیدی بگذارد نمیرد تا سزای آن بدو برسد. (المعجم الأوسط/۴/۳۶/۳۵۴۷)
و دین تنها اسلام است و چنانچه چیز دیگری وجود داشت، بیان میشد.
پیامبر صفرموده: «الإسلام يعلو ولا يعلي عليه»= اسلام برتر است و چیزی بر آن برتری نمییابد. (الفقیه/۴/۳۳۴/۵۷۱۹)
پیامبر صفرموده: «إن الإسلام بدأ غريباً، وسيعود غريباً كما بدأ، فطوبي للغرباء»= همانا دین اسلام غریبانه ظهور خواهد کرد و مانند آغازش به زودی غریب خواهد گشت پس خوشا به حال غریبان. (صحیح مسلم ۱/۹۰)
پیامبر صفرموده: «لتركبن سنن من كان قبلكم شبراً بشبر وذراعاً بذراع حتي لو أن أحدهم دخل جحر ضب لدخلتموه وحتي لو أن أحدهم جامع امرأته بالطريق لفعلتموه»= هر آینه راه و روش پیشینیان خود را وجب به وجب و ذراع به ذراع خواهید پیمود به طوری که حتی اگر یکی از آنان به سوراخ سوسماری داخل شده باشد شما نیز داخل خواهید شد، و حتی اگر یکی از آنان در راه با همسرش مجامعت نموده باشد شما نیز چنین خواهید کرد. (المستدرک علی الصحیحین ۴/۴۵۵).
و در احادیث بسیاری از فرقه فرقه شدن و دوری از جماعت نهی شده است و همه را به سوی حفظ جماعت و داشتن دینی واحد امر نموده است.
پیامبر صفرموده: «يد الله مع الجماعة»= دست خداوند همراه جماعت است. (سنن النسائی ۷/۹۲).
پیامبر صفرموده: «من فارق الجماعة مات ميتة جاهلية»= هر که از جماعت دوری کند به مرگ جاهلیت مرده است. (مسند احمد بن حنبل ۲/۱۳۳)
پیامبر صفرموده: «من فارق الجماعة شبراً خلع الله ربقة الإسلام من عنقه»= هرکه یک وجب از جماعت دوری کند، خداوند طوق اسلام را از گردنش برمی دارد. (مسند احمد بن حنبل ۵/۱۸۰)
پیامبر صفرموده: «الجماعة رحمة والفرقة عذاب»= وحدت و جماعت مایه رحمت و تفرقه موجب عذاب است. (کنزالعمال ۷/۵۵۸/۲۰۲۴۲)
پیامبر صفرموده: «اثنان خير من واحد وثلاثة خير من اثنين وأربعة خير من ثلاثة، فعليكم بالجماعة»= اجتماع دو نفر از تنهایی و سه نفر از دو نفر و چهار نفر از سه نفر بهتر است، بنابراین همواره با جماعت بودن و یکپارچگی را حفظ کنید». (مسند احمد بن حنبل ۵/۱۴۵).
[۲] البته لازم به تذکر است که چون الف و نون در کلمه مسلمان فارسی بوده و با مسلم که عربی است مخلوط شده کمی دارای اشکال شده و در قرآن نیز مسلمان نیامده بلکه مسلمین و مسلمون آمده، البته چون به طور شدیدی عرف شده و حتی دانشمندان بسیار بزرگ اسلامی نیز آن را بکار بردهاند خیلی اشکال ندارد و در واقع اشتباهی است که فعلاً از هر صحیحی بهتر است، ولی ایده آل ترین و بهتر این است که بگوییم: من مومن هستم یا مسلم هستم یا یکی از مسلمین هستم یا دین اسلام دارم.