بازگشت به صدر اسلام

نقش احادیث در ایجاد فرق مختلف

نقش احادیث در ایجاد فرق مختلف

یکی دیگر از دلایل فرقه فرقه شدن مسلمین احادیث جعلی هستند، چونکه قرآن متواتر و غیر قابل تغییر است و آیات آن نیز صریح، محکم، مبین، آشکار و قابل فهم هستند، بنابراین اشخاص گمراه نتوانستند از آن بهره برداری کنند، البته همان قرآن را نیز به رای خود تاویل می‌کنند یا اینکه به بطن آیات می‌روند و به ظاهر آیات خیلی توجه نمی‌کنند که در این مورد باطنی‌ها گوی سبقت را از همه ربوده‌اند و قرآن که ریسمان الهی می‌باشد و باید به آن چنگ بزنند تا باعث هدایت آن‌ها شود تازه باعث گمراهی ایشان شده است و به قول مولوی:
زآنکه از قرآن بسی گمره شدنـد
زان رسن قومی درون چه شدند
مر رسن را نیست جرمی‌ای عنود
چـون تو را سـودای سـر بالا نبـود
یا اینکه قرآن را با احادیث جعلی خود تفسیر می‌کنند و هر کس می‌توانسته از طریق احادیث به خواسته های خود برسد و عقایدی را که در فرقه خود درست کرده با احادیث به اثبات می‌رسانده است، چونکه شما هر حدیثی که بخوانید مطمئن باشید حدیثی ضد آن نیز ساخته‌اند و آن حدیث در کتب مختلف وجود دارد. پس با این احادیث به راحتی می‌توانند امیال و رای خود را نمایش دهند، بنابراین یکی از گامهای مهم در رسیدن به صدر اسلام شناسایی این احادیث است و پس از اینکه ثابت شد این احادیث جعلی هستند، عمل و اعتقاد به آن‌ها را کنار بگذارید و نباید در مورد کتب حدیثی که در مذاهب و فرقه های مختلف هستند تعصب به خرج داد و آن‌ها را نقد نکرد، چون به هر حال نویسنده این کتب معصوم نبوده است و فراموش نکنید که همین مطمئن بودن به این نویسندگان نوعی تقلید و ستایش از آن افراد است که مورد قبول ما نمی‌باشد و مهم‌ترین ملاک در تشخیص احادیث قرآن می‌باشد و چنانچه متن احادیث مربوطه با قرآن در تضاد باشد به هیچ عنوان آن حدیث را نمی‌پذیریم حال گوینده آن حدیث هر کس که می‌خواهد باشد و مشاهده می‌کنیم که بعضی از علما اینقدر که در مقابل احادیث نرمش و وسواس دارند در مقابل آیات قرآن اینگونه نیستند و می‌بینی که بالای منبرهای خود یک حدیث جعلی را که معلوم نیست کدام ابلهی آن را جعل کرده مرتب بر زبان می‌آورند و آن حدیث را به صد آیه از قرآن تحمیل می‌کنند.

پس نباید در مورد احادیث سهل انگاری کرد و چون حدیثی سال‌ها است که گفته می‌شود و همه هم قبول کرده‌اند دلیل بر صحت آن نمی‌شود و باید بررسی شود و می‌بایست در بررسی احادیث متن آن‌ها را بیشتر مورد توجه قرار داد تا هر چیز دیگر، و چنانچه با قرآن و سنت و عقل (و موارد دیگر سنجش احادیث) مخالف بود آن احادیث باطل هستند و مهم نیست که دارای سندی درست و صحیح باشد چون کسی که متن احادیث را جعل می‌کند قادر بر جعل سند آن نیز هست و چنانچه متن حدیثی موافق با تعالیم اسلام باشد، چنانچه دارای سندی ضعیف هم باشد آن حدیث مورد قبول است ولی نمی‌توان صدور آن را به پیامبر صیا گوینده دیگر حدیث نسبت داد، چونکه سند آن ضعیف است، ولی متن آن را می‌پذیریم، چونکه موافق با اسلام است. پس در بررسی یک حدیث متن آن اهمیت بیشتری دارد و احادیث رسیده از پیامبر صنیز دارای اعتبار بیشتری هستند تا اهل بیت و امامان، چون اطراف امامان همیشه اشخاصی دروغگو و غالی بوده‌اند و امامان نیز غالیان را لعنت می‌کرده‌اند و بسیاری از نزدیکان امامان نیز خیانتکار بوده‌اند، ولی اصحاب پیامبر صاینگونه نبوده‌اند و هیچگاه پیامبر صاصحابش را لعن نکرد و تازه لعن ایشان و ناسزا گفتن به آن‌ها را نهی کرده است.

البته همان احادیث رسیده از پیامبر صنیز باید بررسی شوند و در صورت جعلی بودن رد شوند و میان احادیث کتب شیعه حدیث جعلی بیشتر هست تا احادیث کتب اهل سنت و می‌بینی که مثلاً در مهم‌ترین کتاب شیعیان پس از قرآن یعنی کتاب اصول کافی نوشته کلینی احادیث جعلی فراوانی می‌باشد و حتی خود مجلسی که از علمای تشیع صفوی بوده و حتی فردی خرافی، متعصب و تفرقه جو بوده است در کتاب خود مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول از ۱۶۱۹۹ یا به قولی ۱۵۱۷۶ حدیث کتاب کافی، ۹۰۰۰ حدیث آن را صحیح ندانسته است، ولی چنانچه کسی بخواهد احادیث کتاب صحیح بخاری را نقد و بررسی کند به طور حتم تعداد و نسبت خیلی کمتری را رد می‌کند.

بنابراین، به طور کلی احادیث پیامبر صکه از صحابه و تابعین رسیده است بهتر هستند تا بقیه احادیث.