مسیحیت و شیعه
بسیاری از عقاید موجود در تشیع از مسیحیت میباشند که همگی پس از ظهور اسلام وارد این فرقه شدهاند و بسیاری نیز خیلی پس از ظهور اسلام و در دوره حکومت گمراه و ظالم صفوی وارد شدهاند، به عنوان مثال مراسم تعزیه و نمایش صحنه کربلا که در کوچه و بازار بر پا میشود بر گرفته شده از مسیحیت است و در دوران صفویه وارد تشیع شده است، چونکه مسیحیان نیز در آن زمان مراسم به صلیب کشیدن حضرت عیسی ÷را به نمایش میگذاشتهاند، حال جالب اینجاست که دیگر در اروپا و مسیحیت خبری از این مراسمها نیست ولی شیعیان هنوز دست بردار نیستند، و به طور کلی سبب ایجاد دولت صفویه نیز روشن است و همان مسیحیان این حکومت را بر روی کار آوردند، چونکه در آن زمان امپراطوری عثمانی که سنی بودند میرفت تا تمامی اروپا را تصرف کند و بزرگان مسیحیت در آنجا به فکر چاره ای افتادند و نقشه ایشان این بود که دولتی را در پشت سر عثمانیها تشکیل دهند تا بدانها حمله کند و مسلماً باید دولتی باشد که مثل جماعت مسلمین نباشد تا با آنها ایجاد وحدت و اتحاد کند و چه کسی بهتر از شیعه که زمینه دشمنی، کینه و انحراف با بقیه مسلمین را در خود داشت، و با روی کار آوردن صفویه در ایران به زور شمشیر اکثر مردم ایران را که از اهل سنت بودند وادار به تغییر عقاید خود دادند تا آنها را به زور شیعه اثنی عشری کنند و پس از آن جنگهای خود را علیه دولت عثمانی شروع کردند و از پشت سر حمله ور شدند و عثمانیها نیز برای مقابله با ایشان از اروپا به سمت ایران برگشتند تا با دشمن جدید خود مقابله کنند و بدین ترتیب مسیحیت در اروپا نجات یافت[۴۸] .
در تاریخ میخوانیم که شاه عباس صفوی ارادت خاصی به مسیحیان داشته و آنها را به نزدیک خود آورده و محله ای به نام جلفا را در نزدیکی اصفهان به آنها داده که هنوز نیز این محله با کلیسای خود موجود است و شیعیان نیز در صورتیکه بعضی اوقات نیاز به نوشیدن شراب پیدا کنند به این محله مراجعه میکنند. البته شاه رافضی از آن طرف به هرات لشکرکشی میکرده و مردم سنی آنجا را قتل عام میکرده و با طلا و جواهرات آنها به پیشنهاد علمای شیعه برای قبر امام رضا گنبد طلا درست میکرده است، هم اکنون نیز فرزندان و جانشینان صفویه هنوز مساجد اهل سنت را در ایران تخریب میکنند و با کمال افتخار ادامه دهنده راه آنها هستند تا بدانها در دوزخ ملحق شوند[۴۹] ، و در سفرنامه براداران شرلی نیز میخوانید که شاه عباس با آنها شراب مینوشد و به آنها میگوید: من هم مثل شما عیسوی مذهب هستم!
البته باید هم از مسیحیان خشنود باشد چونکه همانها او را به قدرت نشاندند و همانها به او خط میدادند که چطور میتوانی حکومت خود را حفظ کنی، دستوراتی چون اینکه برای مردم تکیه بساز تا همانجا به عزاداری سرگرم باشند و به حکومت کاری نداشته باشند و در ضمن جمعیت مساجد نیز با وجود تکیه کم رنگ میشود و از آن طرف نیز پیاده به زیارت قبر امام رضا برو و گنبد آن را نیز طلا کن و پای امضای خود نیز بنویس کلب آستان علی! تا کسی ذره ای در ارادت تو به اهل بیت شک نکند، و جالب اینجاست که هنوز نیز شاه عباس شرابخوار در میان بسیاری از مردم ایران محبوب است و او را دوست دارند و میگویند: خدمات زیادی برایمان انجام داده (آری، خدمات زیادی در ریشه کن کردن اسلام انجام داده) و البته پایه و ریشه تشیع نیز از یهودیت است، شخصی چون عبدالله بن سبا که عقیده جانشینی بلافصل و همینطور غلو در مورد حضرت علی و یا لعن خلفا را با خود آورده است، و جالب اینجاست که علمای شیعه وجود چنین شخصی را منکر میشوند ولی امام زمان را که هیچ کس ندیده و در تاریخ نیز به نبود فرزند برای امام حسن عسکری تصریح شده است به طور حتم موجود است، و نمیبایست در نبودن او ذره ای شک کرد و نائب بر حقش نیز باید تا قیامت ولی امر کل مسلمین جهان باشد!!
عقایدی چون غلو در مورد ائمه و دادن عصمت به آنها و دادن صفات خالق به آنها هم از مسیحیت است، چونکه مسیحیان نیز در مورد عیسی غلو میکنند و گاهی او را پسر خدا و گاهی خود خدا معرفی میکنند و یا میگویند: برای رفتن به پیش خدا یا پدر باید ابتدا به پیش پسر یا همان مسیح بروید! تا او واسطه و شفیع شما نزد خداوند باشد، شیعیان نیز ائمه را واسطه و شفیع میدانند و در هنگام دعا به جای خداوند آنها را صدا میکنند و میبینی که مثل مسیحیان که یا عیسی مسیح و یا مریم مقدس میگویند، شیعیان نیز مرتب یا علی، یا حسین و یا حضرت عباس ورد زبانشان است، و مثل مسیحیان بر سر قبور خود شمع روشن میکنند یا قبور را زینت میدهند و بر روی آن ساختمان میسازند که در حدیث معروف پیامبر صنیز به این موضوع اشاره شده که لعنت بر یهود و نصارا که قبور پیامبران خود را مسجد کردند.
مسیحیان عقیده دارند که به صلیب کشیده شدن حضرت عیسی به خاطر بخشیده شدن گناهان مسیحیان بوده و عیسی با اینکار خود شفیع ما شده است، و همین عقیده نیز در میان شیعیان دیده میشود و میگویند: ریخته شدن خون امام حسین و شهادت امام حسین در کربلا باعث بخشیده شدن گناهان ماست و هر کس به زیارت قبر او رود گناهان گذشته و آینده او پاک خواهد شد!
واژه روحانی نیز از همان مسیحیت وارد شده است، همانند مسیحیان که پدر روحانی و مادر روحانی دارند و در صدر اسلام هیچ یک از صحابه پیامبر دارای چنین عنوانی نبوده، مخصوصاً هم اکنون که روحانیت با این سازمان و تشکیلات موجود است که سابقه ای در اسلام ندارد و مثل دوران سلطه و قدرت کلیساها در اروپا میباشند و هر گونه مخالفتی را با مذهب و فرقه خود نابود میکنند.
همانطور که مسیحیان میلاد حضرت عیسی را جشن و عید میگیرند، شیعیان نیز روز میلاد امامان را جشن میگیرند، در صورتیکه در دین اسلام تنها دو عید داریم که هر دو نیز مربوط به امور دینی است و امری شخصی نیست و ربطی به افراد ندارد، یکی عید قربان و دیگری عید فطر، دلیل این امر نیز این است که اسلام و قرآن با ستایش افراد مخالف است و بیشتر توجه مردم را به سوی خود دین جلب میکند نه بزرگان دینی؛ یا مسیحیانی که میگویند جهان به خاطر حضرت عیسی آفریده شده است و عین همین عقیده میان شیعیان نیز میباشد چونکه میگویند: جهان به خاطر پنج نفر آفریده شده است! و البته در انتها همه آنها نیز فقط به خاطر فاطمه زهرا آفریده شدهاند!، برای همین است که میبینید مبلغان مسیحی با ایرانیان شیعی کمتر دچار مشکل میشوند و ایرانیان را براحتی مسیحی میکنند چون خیلی از شیعیان در ایران هستند که به مسیحیت گرویدهاند [۵۰] ، یکی از علتهای این امر هم وجود تشابهات زیادی میباشد که بین تشیع و مسیحیت وجود دارد.
روحانیون شیعه نیز دائم میگویند: اهل بیت و معصومین کشتی نجات هستند، پس به داخل آن بیایید، باید گفت: متاسفانه این کشتی که شما با همکاری غالیان به نام اهل بیت ساخته اید، سوراخ میباشد و هر لحظه در حال غرق شدن است و نمیتوان به داخل آن رفت و کشتی نجات نیز قرآن و سنت است، البته اهل بیتی که موافق با قرآن و سنت باشند نیز کاملاً مورد قبول ماست و باید از تعالیم ایشان استفاده نمود، آخوندها و مروجین خرافات در ایران طوری در ذهن همگی انداختهاند که اهل سنت هیچ دلیل و حرفی برای گفتن ندارد، در صورتیکه این شیعه میباشد که هیچ حرفی برای گفتن ندارد و دلایل ایشان نیز بی اساس است، ولی اینقدر برای مذهب خود تبلیغات نمودهاند که همه مطمئن هستند که تنها ایشان میان مسلمین دارای حق کامل میباشند در صورتیکه عقاید باطل فراوانی دارند.
پس تمامی عقاید موجود در اسلام که برگرفته شده از اهل کتاب است میبایست ترک شوند و دلیل جدایی و ایجاد فرقهها همین عقاید هستند.
[۴۸] روزی در یکی از خیابانهای هندوستان یک گاو ایستاده بود و شخصی انگلیسی میخواست از آنجا عبور کند و شروع کرد به عقب راندن آن گاو، ناگهان مردم به او گفتند: این چه کاری است که میکنی و باید صبر کنی تا خود گاو به میل خودش کنار برود! و مگر نمی دانی که در اینجا گاوها مقدس هستند، آن انگلیسی هم دم آن گاو را بالا گرفت و عقب گاو را بوس کرد، پس از ماجرا دوست او گفت: این چه کاری بود که انجام دادی؟ آن انگلیسی در پاسخ گفت: من مخالفت که نکردم بلکه تازه با اینکار خود این مردم نادان را صد سال به عقب برگرداندم. حال ما میگوئیم: با آمدن صفویه و خرافات و عقایدش و تفرقه ای که انداخت، مردم ایران را ده هزار سال به عقب برگرداند چون هنوز آثار شوم آن پدیدار است، و میبینی که در میان مسلمین و حتی کشورهای دیگر کاملاً منزوی هستند و هنوز هم از آن عقاید مسخره ای که روحانیون و دولتمردان صفوی به ارمغان آوردند دست بر نمی دارند و با جدیت تمام راه آنها را ادامه میدهند. [۴۹] جالب است که آخوندها علت حادثه عاشورا و حتی انحرافاتی که هم اکنون میان مسلمین است همگی را بر گردن حضرت ابوبکر و عمر میاندازند ولی چنانچه هم اکنون کسی بگوید لعنت بر آخوندها که با انقلاب خود باعث مشکلاتی برایمان شدهاند خرافیون فورا میگویند: ای آقا، این مشکلات چه ربطی به آنها دارد و اصلاً خودشان را مقصر نمی دانند، ولی هنوز پس از گذشت سی سال از انقلاب نشستهاند و به شاه ایراد میگیرند و دائم سریال میسازند و هنوز او را مسبب میدانند ولی خودشان را در هیچ جایی مقصر نمی دانند. [۵۰] فکر میکنم علت تنفر عده ای از ایرانیان بی بند و بار، از امیرالمومنین عمر سبه خاطر موضوع خلافت نیست، بلکه اینها بهانه است و علت اصلی تنفر ایشان این است که چرا آنها به دین زرتشتی یا مسیحی نماندهاند، تا به راحتی هر کاری خواستند بکنند و توسط حضرت عمر سمسلمان شدهاند، چون به هرحال اسلام قواعدی دارد که برایشان مشکل و دست و پا گیر است، و نمی توانند به راحتی بی حجاب باشند یا نماز نخوانند یا شراب بنوشند یا هرکاری دیگر بکنند، به همین خاطر است که خیلی از ایشان مسیحی میشوند، که البته به نظر ما روافض، مسیحی شوند خیلی بهتر هم هست، چون لااقل این لکه ننگ از اسلام پاک میشود و اسلام بدنام نمیشود.