بازگشت به صدر اسلام

مهدی و فرقه‌ها

مهدی و فرقه‌ها

یکی دیگر از عوامل ایجاد فرقه های مختلف وجود اشخاص و بزرگان هر فرقه ای بوده است که پس از مرگ آن‌ها یا ناپدید شدن آن‌ها به هر علتی (یا نبودن آن‌ها از ابتدا) طرفداران آن فرقه مدعی غایب بودن رهبر خود شده‌اند چون قبول شکست نیز برایشان سخت بوده است و همیشه امید قیام با رهبر خود را در دل داشته‌اند و مرتب با تبلیغات و ایجاد سخنان و داستانهای مختلف و یا حتی احادیث گوناگون این ادعا را بیشتر مورد توجه قرار داده‌اند و در این زمینه از غلو کردن نیز استفاده نموده‌اند و افرادی ساده دل و جاهل نیز فریب ایشان را می‌خورده‌اند و اطراف این‌ها جمع می‌شده‌اند و تشکیل فرقه ای را می‌داده‌اند که نظیر آن در تاریخ فراوان است. اشخاص زیادی به اسم مهدی غایب شده‌اند و فرقه ای را تشکیل داده‌اند که البته اکثر آن‌ها نابود شده‌اند و در زمان فعلی فقط فرقه اثنی عشریه است که چنین ادعایی را در مورد امام دوازدهم خود دارد و هر قدر مهدی فرقه های قبلی ظهور کردند این نیز ظهور می‌کند!!

در تاریخ طبری که معاصر با همان زمان غیبت بوده، آمده است که حسن عسگری فرزندی نداشته، و احادیثی نیز که در کتب شیعه پیرامون چگونگی تولد امام زمان ذکر شده است بسیار مسخره است و رد پای افراد غالی در آن کاملاً آشکار است، مثل حدیث حکیمه خاتون که در آن آمده که امام قبل از تولد در شکم مادرش فلان آیه را می‌خواند و به هنگام تولد به سجده رفت و به نبوت پیامبر و ولایت امامان شهادت داد و....، هیچ عاقلی نمی‌تواند چنین سخنانی را بپذیرد و ادعای برخی دیگر از علما مبنی بر اینکه وجود مهدی از احادیث ثابت نمی‌شود؛ و به حکم عقل و نص قبلی پیرامون دوازده امام و وجود همیشگی حجت الهی در زمین ما عقیده به امام زمان داریم نیز بی اساس است، و هر کس می‌تواند چنین ادعاهایی بکند، اولاً احادیثی چون لوح جابر در مورد دوازده امام جعلی است، ثانیاً عقل شما چنین حکم کرده که حتماً حجتی باید باشد ولی در سوره نساء/ ۱۶۵بیان شده که پس از انبیاء (بین مردم و خدا و یا بر عکس) حجتی نیست و همینطور حضرت علی ÷در خطبه ۹۰ نهج البلاغه فرموده: «حجت خدا با پیغمبر ما محمد صتمام شد» (تمت بنبینا محمد حجته)، ثالثاً در دوران فترت پیامبران نیز حجتی نبوده است (مائده/۱۹)، شیعه فکر می‌کند تا ابد باید کسی بالای سر انسان‌ها باشد تا آن‌ها را از رفتن به خطا و انحراف بازدارد و نمی‌دانند که پدر و مادر هم تا زمانی مشخص از کودک خود مراقبت می‌کنند و زمان آن که رسید خود او باید روی پایش بایستد و زندگی را ادامه دهد، امت اسلامی نیز پس از آیه اکمال و خاتمیت پیامبر صدیگر باید روی پای خود بایستند و خودشان مسئول اعمال و کارهایشان هستند نه اینکه تا قیامت منتظر کسی دیگر شوند تا بیاید و آن‌ها را نجات دهد و دائم مراقب آن‌ها باشد، همانطورکه در دوران فترت پیامبران (سوره مائده/۱۹) کسی نبود، هم اکنون نیز کسی نیست، تازه در آن زمان قرآن و محمد صنیامده بود و کتب آسمانی نیز در حالت تحریف بوده‌اند.

مسلمین باید بدانند امام در اسلام باید پیدا باشد و امامی پنهان و در پس پرده غیبت معنا ندارد[۴۱] و ما با کسانی که در پس پرده‌اند کاری نداریم و همان بهتر که در پس پرده بمانند، این عقیده شیعیان مبنی بر اینکه همیشه شخصی از جانب خداوند به عنوان حجت الهی بالای سر مردم حضور دارد و هیچ وقت زمین از حجت الهی خالی نیست و مثل شبانی امت گوسفند را از خطر حفظ می‌کند، کاملاً باطل و بی اساس است، چونکه ما در قرآن می‌خوانیم که اگر پیامبر صهم در گذشت یا به شهادت رسید (مثل جنگ احد که این امر شایع شد) مومنین دیگر باید راه خود را ادامه دهند و به گذشته برنگردند، همانطور که خداوند می‌فرماید: ﴿وَمَا مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٞ قَدۡ خَلَتۡ مِن قَبۡلِهِ ٱلرُّسُلُۚ أَفَإِيْن مَّاتَ أَوۡ قُتِلَ ٱنقَلَبۡتُمۡ عَلَىٰٓ أَعۡقَٰبِكُمۡ[آل عمران: ۱۴۴] . «محمد نیست مگر پیغمبری از طرف خدا که پیش از او نیز پیغمبرانی در گذشتند، آیا اگر او بمیرد و یا کشته شود، شما به عقب برمى‏گردید؟ (و اسلام را رها کرده به دوران جاهلیت و کفر بازگشت خواهید نمود؟)».

و این نظریه را مبنی بر حضور دائمی حجت الهی نفی می‌کند و به صحابه می‌فهماند که شما باید راه اسلام را ادامه دهید و به خاطر مردن پیامبر عقب نشینی نکنید و در صورتیکه نظر شیعیان صحیح بود می‌فرمود از کشته شدن پیامبرتان غمگین نشوید، چونکه جانشین او حضور دارد و پس از او نیز امامان بعدی به عنوان حجت الهی تا قیامت بالای سر مردم هستند، در صورتیکه چنین آیه‌ای نازل نشده است[۴۲] .

امام زمانی که در شیعه است نمی‌تواند مورد تایید اهل سنت باشد، چون با آن مهدی که در احادیث اهل سنت است متفاوت است، زیرا خرافات افراد غالی را از قبل از تولد خویش به همراه دارد و در شکم مادرش فلان سوره را می‌خواند و به هنگام تولد به سجده می‌رود و... و از بیش از هزار سال پیش زنده است و معلوم نیست تا چند میلیون سال دیگر هم زنده است و ظهور نمی‌کند و مانند آن مهدی که می‌گویند هنوز به دنیا آمده، نیست. در ضمن غیبت او منجر به خرافات فراوان دیگری نیز شده است، مثل عقیده به ولایت تکوینی او و اینکه فقط او برای خلافت بر کل مسلمین بر حق است و تا هنگام ظهورش (که البته قرار است تا قیامت طول بکشد) نایب او از فقها، ولی امر مسلمین جهان و ولایت مطلقه است نه کسی دیگر و این حکومت نیز هیچ وقت سقوط نمی‌کند چونکه امام زمان بر این کشور ولایت تکوینی دارد در صورتیکه شاه سلطان حسین صفوی در اصفهان نیز همین عقاید را داشت و علمای گمراه صفوی در آن زمان چنین خرافاتی را به او گفته بودند و هرچه به او گفتند که افغان‌ها در حال رسیدن بدینجا هستند او برای مقابله با آن‌ها کاری نکرد و به حفظ حکومتش مطمئن بود تا بالاخره توسط مهاجمین سرنگون شد.

خرافاتی دیگر در مورد مهدی، چون حاضر دانستن و صدا کردن او در همه جا مثل خداوند و خواندن دعای شرک آمیز ندبه و رفتن به مسجد ساختگی جمکران برای نوشتن نامه به نایب مرده و انداختن آن در چاه، تا آن نایب مرده آن را برای امام زنده ببرد و یا شایعاتی که در هر قرن میان شیعیان وجود دارد مبنی بر اینکه فلان مرجع و عالم یا آخوند با امام زمان در ارتباط است و هر چه بگوید صحیح است، چون از جانب معصوم است، و معصوم وما ینطق عن الهوی می‌باشد، پس هر دستوری که مراجع تقلید و فقها بدهند باید فوری انجام شود، حتی اگر دستور تخریب مسجدی از اهل سنت را دادند ما هم آن مسجد را از بیخ و بن نابود می‌کنیم و یا دستور دادند فعلاً نماز نخوانید یا حج نروید ما نیز انجام می‌دهیم، پس این مهدی مورد تایید عاقلان نیست و بیشتر به درد غالیان می‌خورد، و جالب است که شیعیان می‌گویند: او غایب همیشه حاضر است!، در صورتیکه بهتر است بگوئیم: او غایب همیشه غایب است[۴۳] .

در مورد احادیث امام زمان نیز، همگی خرافی و جعلی است مثل احادیث سه جلد بحارالانوار مجلسی که پیرامون مهدی است یا احادیثی که در جلد یک اصول کافی آمده که علامه برقعی در کتاب بت شکن یا عرض اخبار اصول بر قرآن و عقول و همینطور کتاب بررسی علمی در احادیث مهدی که طبق علم الرجال شیعه و مذهب امامیه است، جعلی بودن این احادیث را ثابت کرده است و مثلاً می‌بینی که شیعیان می‌گویند منظور از قیام امام زمان با شمشیر و اسب که در عصر جدید عاقلانه نیست، این است که شمشیر قلم است و اسب هم وسیله حرکتی مثل ماشین و موتور و... است، که در اینجا نیز دوباره شیعیان برای اثبات ادعاهای خود به بطن مطالب می‌روند و ما نمی‌دانیم اگر باطن آیات و احادیث نبود ایشان چه می‌کردند و در واقع هیچ چیزی برای گفتن نداشتند و کاملاً پوچ بودند چون با هیچ آیه‌ای از قرآن خلافت حضرت علی ثابت نمی‌شود و نامی از علی در قرآن نیست و خلافت را نیز به زور احادیث جعلی یا رجوع به بطن آیات ثابت می‌کنند، همینطور وجود امام زمان را، مثل آیه بقیت الله که می‌گویند منظور امام زمان است در صورتیکه آیه مورد نظر در مورد حضرت شعیب است که در آن سفارش می‌کند که کم فروشی نکنید و نزد خدا بهره حلالی که از فروش اجناس برایتان می‌ماند بهتر است و اکنون کار شیعه از رجوع به بطن آیات قرآن به رجوع به بطن احادیث نیز کشیده شده است، و علمای ایشان در مورد نبودن نام حضرت علی یا امام زمان در قرآن می‌گویند: در قرآن آمدن نام اشخاصی در گذشته چون ذوالقرنین قابل قیاس با اشخاصی که در آینده می‌آیند نیست، چونکه بردن نام آیندگان در قرآن باعث ایجاد حسد و کینه و دشمنی نسبت بدانها می‌شود، ولی این امر در مورد گذشتگان نیست چونکه دیگر مرده‌اند و وجود ندارند و کسی کاری با آن‌ها ندارد و در قرآن به نام آیندگان فقط اشاره شده است، که ما خود با احادیث رسیده از اهل بیت و امامان (البته بهتر است بگویند احادیث مجلسی و کلینی) متوجه منظور آیات شده‌ایم، در جواب ایشان می‌گوئیم: پس چطور در قرآن در سوره الصف آیه ۶ حضرت عیسی ÷خطاب به بنی اسرائیل می‌گوید: پس از من پیامبری می‌آید که اسم او احمد است[۴۴] . و می‌دانیم که پیامبر صحدود ۶۰۰ سال پس از حضرت عیسی÷ظهور کرده است، پس باید در اینجا نیز به خاطر ایجاد خطر و کینه و دشمنی نامی برده نمی‌شده است، ولی برده شده، و امام زمان نیز طبق عقیده شما بیش از دویست سال یا سه قرن پس از پیامبر صمی‌آمده ولی نامی از او در قرآن نیست، همینطور نام حضرت علی ÷یا دیگر امامان، در ضمن شما که می‌گوئید: بودن نام اهل بیت در قرآن باعث ایجاد دشمنی با آن‌ها می‌شده است، دلیلی خنده دار است، چون با نبودن نام آن‌ها باز هم دشمنی ایجاد شده است، پس چه حکمتی در نبودن نام اهل بیت وجود دارد؟ تاریخ نیز گواه این دشمنی‌ها است، حوادثی چون واقعه کربلا که شما نیز به طور شدیدی آن را قبول دارید یا حضرت علی ÷که از نظر شما بیست و پنج سال خانه نشین و مورد ظلم خلفا بوده یا حضرت فاطمه(س) که معتقدید درب خانه را آتش زده‌اند و به پهلوی او ضربت وارد کرده‌اند و باعث شهادت محسن شده‌اند و همینطور بقیه امامان چون امام رضا که شما معتقد به ظلم علیه همگی ایشان و شهادت همگی آن‌ها هستید و امام زمان نیز از ترس قتل و وجود حاکمان ظالم غایب شده است، پس بالاخره این دشمنی‌ها ایجاد شده است و این دلیل نیز مثل بقیه دلایل شیعه، پوچ و بی معناست.

شیعه برای اثبات عقاید خود نیز هر حدیثی را نمی‌پذیرد، بلکه فقط احادیثی مشخص را قبول دارد و تازه همان احادیث را گاهی تفسیر می‌کنند مثل حدیث غدیر خم که از کلمه مولی برای حضرت علی معنای خلافت بلافصل از جانب خداوند را دریافت می‌کنند و می‌بینی که دائم می‌گویند در آن گرمای شدید پیامبر صمردم را نگه داشته است تا امری مهم را بدانها بگوید که همان خلافت حضرت علی بوده است، اما به تازگی علیرضا حسینی نویسنده موحد کتاب آلفوس[۴۵] در کتاب خود ثابت نموده که در غدیر گرمای شدید نبوده است و گرمای هوا در عربستان همیشه امری طبیعی است و چه موقع در عربستان سرمای شدید است! (و مثل این است که بگوئید در آن سرمای شدید قطب جنوب مردم ایستاده بودند! خوب سرمای قطب امری طبیعی است) و وقتی همه مردم در گرمای شدید به راه افتاده‌اند حالا مدتی هم بایستند خیلی هم امری خارق العاده نیست، سپس تحقیق خود را بدین صورت ارائه داده است که تاریخ روز غدیر خم در آن موقع ۲۹ اسفند بوده است که با نرم افزار مربوطه می‌توان حساب کرد و نویسنده به مدت دو سال (سال‌های۱۳۸۴و ۱۳۸۵) سایت هواشناسی عربستان را بررسی کرده و دمای منطقه رابغ را که محل غدیر خم در آن واقع شده است در بین تاریخ ۲۵ اسفندماه تا ۱۰ فروردین اندازه گیری نموده که متوجه شده در گرمترین ساعات روز دما از ۳۰ درجه بیشتر نمی‌شده است و با توجه به اینکه طبق گفته دانشمندان به علت دلایل مختلفی چون شکافته شدن جو زمین و... دمای کره زمین حدود ۲ درجه گرمتر شده است، پس دما در ۱۴۰۰ سال پیش در نهایت ۲۸ درجه بوده است که چنین دمایی به هیچ عنوان گرمای شدید نیست به خصوص برای مردم عربستان که به گرما عادت دارند، پس تبلیغات فراوانی که علمای شیعه در مورد گرم بودن هوا در غدیر خم می‌کنند، بیهوده است و مردم باید هر چیزی که می‌شنوند فوراً قبول نکنند، بلکه خودشان نیز تحقیق کنند[۴۶] .

حال بر می‌گردیم به همان مسئله مهدی و یاد آور این مطلب می‌شویم آن مهدی که در احادیث اهل سنت بدان اشاره شده و چنین آمده که از بنی هاشم و اولاد پیامبر خواهد بود و هنوز به دنیا نیامده است مسئله ای است مربوط به آینده نه اینکه از هزاران سال پیش بوده باشد و دارای نایب خاص، خمس، خرافات و دعاهای جعلی باشد و البته نمی‌توان در مورد آن قطعی نظر داد البته احادیث آن نیز باید بررسی شوند و چنانچه حدیثی جعلی باشد پذیرفته نشود و گذشته از بررسی اسناد و متن این احادیث باید بگوئیم که در هر زمان ممکن است شخصی از همان دوره به پا خیزد و از اولاد پیامبر صنیز باشد، البته تنها قیامی اسلامی و عاقلانه را می‌توان پذیرفت که با شرایط و واقعیت همراه باشد همانطور که پیامبر صو اصحاب در جنگ احد شکست خوردند که نهایت واقع گرایی در این جنگ نمایان است نه آن قیامی که مملو از خرافات است و مردم هر زمان نیز خودشان باید برای نجات خویش تلاش کنند و تا قومی خود را تغییر ندهد خداوند نیز سرنوشت آن‌ها را تغییر نمی‌دهد، خود شیعه نیز معتقد است که باید زمینه مساعد برای قیام مهدی ایجاد شود تا او قیام کند پس به طور حتم چنانچه شخصی به عنوان مهدی ظهور کند یا همان مهدی که مد نظر اهل سنت است بیاید و بگوید من هم مثل شما چندین سال است که به دنیا آمده ام نه اینکه از زمان امام حسن عسکری بوده باشم و علم غیب نیز ندارم و خلافت ابوبکر و عمر را قبول دارم و آن‌ها را نیز دوست می‌دارم و طرفدار خرافات و قبر پرستی و دادن خمس به فقها و... نیستم و نایبی نیز نداشته ام و شما نیز خودتان باید در قیام و مبارزه با ظلم مرا یاری دهید نه اینکه من به تنهایی منجی کسی شوم یا دارای معجزات عجیب و غریب باشم [۴۷] ، پس به طور حتم چنین شخصی به عنوان مهدی مورد تایید شیعیان قرار نمی‌گیرد و اولین دشمن او خود روافض هستند نه کسی دیگر، و به طور کلی ما اعتقادات مخالف با قرآن و سنت را در زمینه مهدی نمی‌پذیریم همینطور عقایدی که مخالف با عقل سلیم است مثل اینکه مهدی، بیش از هزار سال است زنده است و هزاران سال دیگر نیز زنده می‌ماند! و پرونده اعمال ما نیز به نزد او می‌رود و از خود ما به ما نزدیکتر است و همه جا او را صدا می‌زنیم! و به هنگام ظهور، مردگان را از قبر بیرون می‌کشد و بنی امیه را نیز به سزای کارهایشان می‌رساند! و دریایی از خون راه می‌اندازد که تا رکاب اسبش می‌رسد! (و لابد قتل عام را از اهل سنت عربستان شروع می‌کند) و یارانش با طیرالارض به او می‌رسند و جبرئیل اولین کسی است که برای بیعت با او از آسمان فرود می‌آید! و... که نمی‌توان این عقاید را پذیرفت.

[۴۱] می‌بینی که شیعیان برای امام زمان خود درون چاه جمکران نامه می‌اندازند! تا پیام ایشان توسط نایب مرده برای امام زنده برود! آری، در مذهبی که بین مردگان با زندگان تفاوتی قائل نیست وجود چنین خرافاتی چندان عجیب نیست!! [۴۲] در سوره نور/۵۴/۵۵ آمده که بر پیامبر فقط ابلاغ رسالت است و همچنین به کسانی که ایمان آوردند وعده فرموده که در زمین خلافت دهد و در آیه الذین ءامنوا منکم آمده و منکم یعنی از شما کسانیکه ایمان آورده‌اند وعده خلافت می‌دهیم، یعنی همان صحابه پیامبر صو نفرموده: فقط پسرعموی او علی بن ابیطالب حق خلافت کردن دارد. [۴۳] بعضی اشخاص می‌گویند: خود امام زمان هم زمان ظهورش را نمی داند و ظهور او علائمی دارد و حتی بدون وحی هم می‌شود مثل اینکه شمشیر او از غلافش بیرون می‌آید یعنی اینکه موقع قیام شده است، به این خرافیون می‌گوئیم: چون زمان ظهور بسیار طولانی شده است به احتمال قوی آن شمشیر زنگ زده است و از غلاف خود بیرون نمی آید، برای همین باید همینطور منتظر بمانید تا علف زیر پایتان سبز شود. [۴۴] در سوره اعراف آیه۱۵۷ نیز به بودن نام نبی اکرم صدر تورات و انجیل اشاره شده است. [۴۵] کتاب آلفوس بسیار جالب می‌باشد و خواندن آن را توصیه می‌کنیم. [۴۶] شیعه می‌گوید: وحی در مورد جانشینی علی چندین بار آمد ولی پیامبر صدر رساندن آن مردد بود تا اینکه وحی شد که اگر ابلاغ نکنی مثل این است که رسالت خود را انجام نداده ای. در جواب می‌گوئیم: در سوره قصص/۸۷ آمده: ﴿وَلَا يَصُدُّنَّكَ عَنۡ ءَايَٰتِ ٱللَّهِ بَعۡدَ إِذۡ أُنزِلَتۡ إِلَيۡكَۖ وَٱدۡعُ إِلَىٰ رَبِّكَۖ وَلَا تَكُونَنَّ مِنَ ٱلۡمُشۡرِكِينَ ٨٧«و زنهار تو را از تبلیغ آیات خدا پس از آنکه بر تو نازل شد منع نکنند، همیشه (خلق را به) سوی خدایت دعوت کن و یک لحظه از مشرکان مباش». [۴۷] در سوره رعد/۱۱ آمده که: ﴿إِنَّ ٱللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوۡمٍ حَتَّىٰ يُغَيِّرُواْ مَا بِأَنفُسِهِمۡ«خداوند حال هیچ قومی را دگرگون نخواهد کرد تا زمانیکه خود آن قوم حالشان را تغییر دهند».