ب) عقیده امام مالک در مورد قضا و قدر
۱- ابو نعیم از ابن وهب روایت کرده که: (شنیدم امام مالک به مردی میگفت: دیروز در مورد قدر از من سؤال کردی؟ مرد گفت: بله، مالک گفت: خداوند متعال میگوید: ﴿وَلَوۡ شِئۡنَا لَأٓتَيۡنَا كُلَّ نَفۡسٍ هُدَىٰهَا وَلَٰكِنۡ حَقَّ ٱلۡقَوۡلُ مِنِّي لَأَمۡلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنَ ٱلۡجِنَّةِ وَٱلنَّاسِ أَجۡمَعِينَ ١٣﴾[السجدة: ۱۳] (و اگر میخواستیم با زور هدایت هر انسانی را میدادیم، ولی وعده من حقیقت دارد که از انسانها و جنیان (گناهکار) جهنم را پر میکنم) پس بدون شک وعده خداوند محقق خواهد شد). [۷۲]
۲- قاضی عیاض میگوید: (از امام مالک در مورد قدریه سؤال شد که چه کسانی هستند؟ گفت: کسانی که بگویند گناهان مخلوق نیستند، و همچنین دوباره از قدریه سؤال شد؟ گفت: کسانی که میگویند: توانایی به نفسشان بستگی دارد، اگر خواستند اطاعت میکنند و اگر نه نافرمانی میورزند). [۷۳]
۳- ابن ابی عاصم از سعید بن عبدالجبار روایت کرده که گفته: (شنیدم که مالک بن انس میگفت: نظر من در مورد آنها – قدریه – این است که درخواست توبه از آنها شود، اگر توبه کردند که خوب ولی اگر توبه نکردند، کشته شوند). [۷۴]
۴- ابن عبدالبر میگوید: (امام مالک فرمودند: هیچ کسی از اهل قدر را ندیدم که بی عقل، نادان و سبک مغز نباشد). [۷۵]
۵- ابن ابی عاصم از مروان بن محمد طاهری روایت کرده که: (شنیدم از مالک بن انس در مورد ازدواج با مردی قدری سؤال میشد؟ در جواب این آیه را خواند: (و لعبد مؤمن خیرٌ من مشرک): (و بنده مومن از شخص مشرک بهتر است) (بقره/۲۲۱). [۷۶]
۶- قاضی عیاض میگوید: (امام مالک گفت: شهادت دادن یک شخص قدری که به سوی بدعتش دعوت میکند جایز نیست، و همچنین شهادت دادن شخص خارجی – کسانی که بر علیه امام علی شوریدند – و رافضی – کسانی که صحابه را دشنام میدهند – جایز نیست). [۷۷]
۷- قاضی عیاض میگوید: (از امام مالک در مورد اهل قدر سؤال شد که آیا از سخن گفتن با آنها تکبر ورزیم و به آنها بی اعتنا شویم؟ گفت: بله، اگر آن شخص قدری عالم به عقایدش بود. و در روایتی دیگر آمده که امام مالک فرمود: پشت سر قدریها نماز خوانده نمیشود و حدیث از آنها قبول نمیشود و اگر در شهری بر آنها چیره شدید، آنها را از آن شهر اخراج کنید). [۷۸]
[۷۲] الحلیة (۶/۳۲۶). [۷۳] ترتیب المدارک (۲/۴۸)، شرح أصول اعتقاد اهل السنة و الجماعة (۲/۷۰۱). [۷۴] ابن ابی عاصم، السنة (۱/۸۷-۸۸)، ابونعیم، الحلیة (۶/۳۲۶). [۷۵] الانتقاء، ص۳۴. [۷۶] ابن ابی عاصم، السنة (۱/۸۸)، الحلیة (۶/۳۲۶). [۷۷] ترتیب المدارک (۲/۴۷). [۷۸] ترتیب المدارک (۲/۴۷).